گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان: حجت الاسلام دکتر محمدجواد ابوالقاسمی پور، معاون بین الملل سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها(سمت) و پژوهشگر و محقق در حوزه دین است. وی معتقد است که در قانون برنامه سوم توسعه موادی داریم که تکلیف حکومت و دولت را در امر مسجد تعیین کرده است و همان مواد در برنامه چهارم و پنجم تکرار شد که باز هم هیچ کدام از دولت ها به آن ها نپرداختند و پیشنهاد مشخص بنده به دولت جدید و آقای روحانی این است که حداقل این مصوبات راکد مانده در باب مساجد را اجرایی کنند. بخش دوم گفتگوی خبرنگار حوزه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان با این محقق و پژوهشگر حوزه دین در مورد کارکردهای مساجد، تکلیف حکومت ها و دولت ها در مورد مساجد را در ادامه می خوانید:
دکتر ابوالقاسمی پور، بعضی ها کارکرد مسجد را صرفا عبادی می دانند و حتی کارکرد هایی که این نهاد در زمان پیامبر(ص) داشته است را مقتضای ضرورت های آن دوران می شمرند. طیف دیگری از نظرات حکایت از کارکردهای غیر عبادی برای مسجد دارد، نظر شما راجع به کارکرد مسجد چیست؟
بدون تردید کارکرد اول مسجد عبادی است. زیرا «أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ» مسجد خانه خدا و خانه عبادت است. اولین کارکرد مسجد عبادی است. اما سایر کارکردها نفی نمی شوند. با یک نگاه مومنانه و در چارچوب این کارکرد اصلی خیلی از کارهای دیگر هم می توانند انجام پذیرند. دومین کارکرد مسجد، مشاوره بین مومنین است. این که مسلمانان کنار هم جمع شوند و با هم برای حل مشکلات احتمالی رایزنی کنند. کارکرد سوم تعلیم و تربیت است. آنچه که در تعلیم و تربیت مد نظر است، گفتگوی علمی و تعلیماتی است که مردم را پوشش دهد.
آیا این سه کارکرد نسبت به هم اولویت دارند؟
این ها سه اولویت اول هستند و به ترتیب نسبت به یکدیگر اولویت دارند. یعنی اولین رسالت مسجد عبادت است. اما مسجد با توجه به شرایط مسلمانان در هر برهه ای، ممکن است کارکردهای موردی و فرعی هم پیدا کند. مثلا از آن جا که مسجد محل تجمع مستمر مومنین است، طبیعی است که در زمان جنگ درگیر مسائل مربوط به آن شود. اما نه اینکه ما محیط مسجد را برای همیشه جنگی بکنیم.
با تعریفی که شما از جایگاه و کارکرد مسجد فرمودید، بفرمایید، تکلیف حکومت ها و دولت ها در مورد مساجد چیست؟
در قانون برنامه سوم توسعه موادی داریم که تکلیف حکومت و دولت را در امر مسجد تعیین کرده است. قوانین و قواعد بسیار جالبی در این قانون وجود داشت که در دوره های مختلف به آن ها توجهی نشد. همان مواد در برنامه چهارم و پنجم تکرار شد که باز هم هیچ کدام از دولت ها به آن ها نپرداختند. یعنی هیچ کدام از دولت های اصلاح طلب و اصولگرا این قوانین را اجرایی نکردند. اگر آن قوانین اجرایی شوند، سهم دولت در مقابل مساجد پرداخت می شود. در نتیجه اجرای آن قانون، امکانات و امتیازاتی ایجاد می کند که مردم هم برای انجام وظایفشان تشویق خواهند شد. پیشنهاد مشخص بنده به دولت جدید و آقای روحانی این است که حداقل این مصوبات راکد مانده در باب مساجد را اجرایی کنند.
مسئله دوم بحث گسترش فرهنگ اهتمام به مساجد است. ما باید با کار فرهنگی در جامعه شیعه، محبت نسبت به مسجد را علی الخصوص در دل های نوجوانان و جوانان جا بیندازیم. باید گره هایی را بین مسجد با کودکستان و مدارس ایجاد کنیم تا بچه ها از طفولیت طوری به مسجد گره بخورند که مسجد برای آن ها به یک فرهنگ تبدیل بشود.
بحث سوم سیاست زدایی از مساجد است که باید با مطرح شدن در رسانه ها صورت پذیرد. باید در جامعه ما جا بیفتد که مسجد منطقه امنی است که هر کسی که می گوید «اشهد ان لا اله الا الله» می تواند در آن وارد شود.
باید اهل «لا اله الا الله» از هر مذهب و گروهی، از شیعه و سنی گرفته تا زیدی و اباضی و راست و چپ بتوانند بدون گزینش در مساجد بیایند. مسجد را قشری، فرقه ای، حزبی و گروهی کردن غلط است. چه اشکالی دارد در مساجد اهل سنت تعدادی مهر برای شیعیان و در مساجد شیعی هم یک سری سجاده بدون مهر برای اهل سنت وجود داشته باشد؟ یا چه اشکالی دارد در وضوخانه های مساجد شیعی، پاشویه ای هم برای وضو گرفتن اهل سنت اختصاص داشته باشد؟
اشاره ای داشتید که در مساجد تشیع زمینه حضور اهل تسن هم فراهم شود، چرا به نظر می رسد شیعیان کمتر از اهل تسنن به مساجد توجه می کنند؟
آفتی که از ابتدای تاریخ اسلام متوجه شیعیان نسبت به حوزه مسجد بوده است، بحث سیاست زدگی مساجد است. مردم از زمان پیامبر(ص) در مساجد شرکت می کردند و هنوز دسته بندی شیعه و سنی در جامعه مسلمانان اتفاق نیفتاده بود. بعد از زمان امام صادق (ع) و بیشتر بعد از امام هشتم و نهم، یک مقدار سطح بندی ها شروع شد. مذاهب به تدریج به وجود آمدند و به این ترتیب از نظر مناسک بین شیعه و سنی یک سلسله اختلافات به وجود آمد و چون حکومت های آن دوران، حکومت های شیعی نبودند، همین مسئله باعث شد که شیعیان خودشان را آهسته آهسته از مساجد جدا و نسبت به ساخت تکیه ها و حسینیه ها اقدام کنند.
بزرگانی چون امام صادق (ع) بسیار تلاش کردند که این اتفاق نیفتد. اما شرایط اجتماعی به گونه ای رفت که جامعه شیعه آهسته آهسته خود را از مساجد جدا کرد. این اتفاق یک رویداد کاملا سیاسی و تاریخی است.
بعد از آنکه جامعه شیعه از پیکره بزرگ جهان جدا شد، ماجرای «غُلات» که یک جریان کاملا فکری است در دامان تشیع و اسلام رشد کرد. این جریان اعتماد و اعتنایی به اصل نماز نداشتند و شاخصه اصلی یشان هم همین کوچک شماری و بی اعتنایی به نماز بود.
فضای سیاسی ای که بر جامعه مسلمانان حاکم شده بود، باعث از دست رفتن اعتقاد بسیاری از جوانان شیعه به نماز شد. چون شیعیان حکومت های زمان خودرا را قبول نداشتند، نماز مورد تبلیغ حکومت را هم نمی پذیرفتند.
به این ترتیب سیاست زدگی در امر مسجد و نماز باعث رویگردانی و انفصال جامعه شیعه از مساجد شد و فرهنگ نماز خوانی و نماز جماعت در بین شیعیان از بین رفت. لذا این مقدار که نماز جماعت در میان جامعه اهل سنت مطرح است، در جامعه شیعه مطرح نیست. اگر دو نفر اهل سنت بخواهند نماز بخوانند، یکی از ایشان می ایستد و دیگری به او اقتدا می کند. در حالی که در میان شیعیان متاسفانه این گونه نیست.
در دولت صفویه اندکی جامعه شیعه جان گرفت و در نتیجه مسجد سازی رونق داشت. اما بعد از صفویه باز هم این روند دچار افول شد. چرا که مسجد سازی تبدیل به فرهنگ نشد. اگر هم در دوره ای مسجدسازی رونق گرفته، این اقدام عمدتا توسط خوانین و سلاطین بوده است. تا آنجایی که بررسی کرده ام هیچ وقت ما چیزی به نام نهضت مسجد سازی مردمی در جهان تشیع نداشته ایم. این واقعیت به عنوان یک آفت تاریخی در جهان تشیع وجود دارد لذا ضرورت دارد فرهنگ مسجد سازی، فرهنگ مسجد رَوی و فرهنگ نماز جماعت در جامعه شیعه تقویت بشود.
پایان پیام/
نظر شما