به گزارش خبرگزاری شبستان، معیارهای گفت و گوی اسلامی با تکیه بر آیات قرآنی به عنوان راهکار مناسب در تحقق وحدت اسلامی مسئله ای است که در نوشتار زیر به قلم مسعود شاورانی، کارشناس مذاهب اسلامی و ادیان و عرفان بررسی شده است:
در قرآن به آیات مختلفی در مورد بحث و گفت و گو بر می خوریم. قرآن به عنوان یک پیام و ابلاغ الهی که بر پیامبر اسلام (ص) نازل گشته در محیط دیالکتیک یعنی جدلی و گفتمانی واقع گرفت و در نتیجه اساس آن بر مبنای منطق و گفت و گو بوده است. یعنی در گفت و گو و بحث با محیط نزول خود بوده است. در برخی حوادث و اتفاقات آیات نازل می شده است؛ دین اسلام که بر محوریت قرآن کریم شکل گرفته است، در سرزمینی نازل گشت که عقب افتاده و فاقد غنای علمی و فرهنگی بود. اما در مدت زمان نه چندان طولانی نه در شبه جزیره بلکه در اطراف و اکناف آن به سرعت گسترش یافت. پس قطعی است که این کتاب مقدس دارای معیار گفت و گوی مخصوص به خود است.
مبنای اکثر گفت و گو بر اساس هواهای نفسانی است؛ به همین دلیل اکثر آنها به درگیری و نزاع تبدیل می شود. وقتی ابتدای گفت و گو با نیت غیر الهی شروع می شود نتیجه آن هم نمی تواند امیدوار کننده باشد. چنین افرادی توانایی شنیدن سخن دیگران و پذیرش حقیقت را ندارند زیرا نفس بر آنها حاکم است. اما سئوال اینجاست آیا قرآن زمینه لازم را برای ایجاد گفت و گوی منطقی مسلمانان ندارد که منجر به نزاع نشود یا پیروان اسلام به آن بی توجه هستند و آیا منطق گفت و گوی قرآنی خشونت محور است یا رحمانی؟ اخلاق مطرح شده در قرآن چه نقشی در گفت و گو دارد؟ و جست و جوی حقیقت در گفت وگو می تواند همراه رعایت اخلاق و مدارا و توجه به اشتراکات به جای اختلافات باشد؟ قرآن مبنای گفت و گو با اهل کتاب و مشرکین را هم ارائه کرده چه رسد به میان مسلمانان. آیا اگر اساس دعوت اسلام برمنطق شدت و سختی بود می توانست به سرعت گسترش یابد؟ رویکرد قرآنی به بحث رعایت اخلاق و توجه به مشترکات در کنار رعایت اصول علمی برای رسیدن به حقیقت است.
متأسفانه شواهد نشان می دهد که توجه به بستر اخلاقی بحث و گفت و گوی مطرح در قرآن اندک بوده و حداقل چه در حوزه نظری و چه عملی مهجور و مغفول مانده است. زیرا اگر چنین بود نتیجه در میان بحث ها و گفت و گوهای مسلمانان نمایان می شد. اخلاق شامل حوزه وسیع و ظریفی است. گفت و گوی اخلاق محور، ضامن رعایت ادب و احترام به دیگری و نتیجه آن ایجاد محبت و برادری فیمابین و و گفت و گوی صمیمانه تر است.
ایجاد پیوند اخوت و برادری
آیاتی از قرآن به طور عام بر ایجاد صلح و دوستی بین مردم تأکید می کند: وَتُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ( بقرة / 224) و در آیه ای دیگر به طور خاص دستور به برقراری صلح بین مؤمنین داده می شود و آنان را برادران ایمانی خطاب می کند: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (حجرات/10 ) و از سوی دیگر در چند جای مختلف قرآن اصل برادری و الفت و اخوت بین مسلمین مورد توجه قرار داده شده است، در منطق بحث از منظر قرآنی این مسئله بین مسلمانان محوریت دارد و ایجاد نزدیکی بین قلوب آنها از سوی خداوند امر مهمی محسوب می شود، یعنی نباید فراموش کنند که برادر دینی یکدیگر هستند. در این آیه خداوند امر می کند سخنی گفته نشود که شیطان به وسیله ی آن بین آنها اختلاف اندازد و روابط بین آنها را تیره کند: وَقُلْ لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِینًا (إسراء / 53) این آیه و آیه بعدی به صورت آشکار وجود دشمنی در قلوب برادران ایمانی نسبت به هم را رد می کند: وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ (حجر/ 47) و حتی این امر دعا و خواست آنها از خداوند است: وَالَّذِینَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آَمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ( حشر / 10) در این آیات اشاره به انس و نرمی قلوب می شود: ... وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ... (توبه /60) وَیُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ ( توبه / 15) وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ (آل عمران /103) ایجاد مودت حتی با دشمنان هم ممکن است: عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَ الَّذِینَ عَادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِیرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ( ممتحنة / 7 ).
در چند آیه دیگر با عبارت های «واعتصموا» و «واستمسکوا» وسیله اعتصام و تمسک را معرفی کرده است و همه مسلمانان را دعوت به گرد آمدن حول آن نقطه ی مشترک فرا می خواند: وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ (حج/ 78 )؛ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ... (آل عمران /103)؛ إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا (نساء/146 )؛ فَأَمَّا الَّذِینَ آَمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا( نساء / 175 )؛ وَمَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ( لقمان / 22 ).
در این آیه خداوند صفت کسانی را که خداوند آنها را دوست دارد و آنها هم خداوند را دوست دارند نرمی در مقابل مؤمنین و سختی در مقابل کفار می داند: ... فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ ... (مائدة / 54).
توجه به مشترکات
خداوند در قرآن حتی نسبت به اهل کتاب سفارش به توجه به امور مهم مشترک کرده است. در دو آیه که در ادامه می آید، منظور آنچه که بر شما و ما نازل گشته آیات خداوند و اصل مهم، یعنی توحید است، همانطور که قرآن می فرماید در منابع اهل کتاب همچنان آیات الهی وجود دارد: مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ یَتْلُونَ آَیَاتِ اللَّهِ آَنَاءَ اللَّیْلِ وَهُمْ یَسْجُدُونَ (آل عمران / 113 )؛ در نتیجه نزدیکی با اهل کتاب حول توحید و پرستش خدا و آیات الهی ممکن است، و از سوی دیگر برخی پیروان موسی علیه السلام را که اهل کتابند، اهل حقمداری معرفی می کند: وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ (أعراف : 159)؛ نزدیکی با اهل کتابی که حق طلب هستند، بر اساس مشترکات حقانی و الهی جایز است.
وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آَمَنَّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَأُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (عنکبوت/46)؛ و اهل کتاب را فراخوانید به آنچه بینتان مشترک است و دعوت به یکتاپرستی کنید: و قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران/64)؛ پس وقتی توجه به مشترکات درباره ی اهل کتاب صادق است بالتبع به طریق اولی در باره ی مسلمانان هم جاری است. از سوی دیگر برخی آیات، همه ی ما را دعوت به چنگ اندازی و تمسک حول نقطه مشترک می کنند: وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ (نساء / 146) وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ... (آل عمران/103)؛ وَمَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ (لقمان / 22 )؛ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ( بقرة / 256 )؛ فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ( زخرف / 43 )؛ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ (حج/ 78 ).
منبع: وب سایت دانشگاه مذاهب اسلامی
پایان پیام/
نظر شما