خبرگزاری شبستان: "وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، پس از پیرزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، از مهم ترین وقایع تاریخ معاصر این به شمار می رود. امروز به عنوان یک جوانی که در امنیتی زندگی می کنم که حاصل ریخته شدن خون جوانان دیگری است با خود می اندیشم که آیا دفاع مقدسی که در آن زمان بر شانه های جوانانی از جنس همین سرزمین بوده است را اکنون من نیز بر شانه های خود احساس می کنم؟ آیا دین خود را به آن جوانان ادا کرد ه ام؟ آیا می اندیشم که حاضرم ذره ای از آن فداکاری ها را من نیز داشته باشم و در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کنونی بار دفاع را بر شانه هایم احساس کنم؟ حداقلش آن است که بدانم چه کسانی دفاع کردند؟ چه کسانی عزیزترین داشته شان را در طبق اخلاص نهادند و با معنا کردن واژه گذشت و ایثار پا به عرصه نبرد نهادند و جانانه دفاع کردند..."
با تجاور وحشیانه ارتش بعث عراق به سرزمین پهناور ایران خسارات های جانی و مالی فراوانی را در پی داشت ولی در عین حال، این وریداد به جهانیان نشان داد که ملت ایران در هر شرایط و سختی حاضر به عقب نشینی از مقابل متجاوزان و ظالمان نخواهد بود و حضور گسترده و داوطلبانه اقشار مختلف مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان در کنار نیروهای ارتش و نیروهای مسلح در میدان جنگ هشت ساله تحمیلی عراق علیه ایران، خود محکم ترین سند این ادعا است.
براساس آمار منتشره از سوی بنیاد شهید اسلامی؛ آمار شهدای هشت سال دفاع مقدس 188 هزار و 15 نفر است که از این تعداد 171/235 نفر در جبهههای جنگ و 16/780 نفر بر اثر حملات هوائی و توپ خانهای دشمن به شهرها و مناطق مسکونی به شهادت رسیدهاند.
تعداد 132/770 نفر از شهدا مجرد یعنی 71 درصد و بقیه متاهل بودهاند، 44 درصد شهدا در گروه سنی 16 تا 20 سال و 30 درصد در گروه سنی 21 تا 25 سال ، 8 درصد در گروه سنی 26 تا 30 سال و بقیه در سایر گروههای سنی قرار دارند. میانگین سن شهدا در زمان شهادت در حدود 23 سال بوده است و شهدای 20 ساله نسبت به سایر سنین بیشترین نسبت را داشتهاند. از شهدای دفاع مقدس 45 درصد بسیجی، 19 درصد نیروهای سپاه که شامل وظیفه و کادر بودند، 23 نیروی های ارتش که شامل نیروهای کادر و وظیفه بودند، 2/8 درصد از نیروهای انتظامی و 1/3 درصد از نیروهای جهاد سازندگی بودهاند.
وضعیت شغلی شهدا در زمان شهادت بدین صورت بود که:
3/45 درصد شهدای دارای شغل نظامی و انتظامی، 2/9 درصد مشاغل کشوری، 5/18 درصد دانش آموز، 3/1 درصد روحانی، 1/18 درصد مشاغل آزاد و 2/1 درصد دانشجو.
این نیروها در عملیات ها توسط فرماندهانی هدایت می شدند که ما در این جا به معرفی آنان می پردازیم.
شهید محمد ابراهیم همت
محمد ابراهیم همت، در 12 فرودین 1334 در شهرضا دیده به جهان گشود. دوران تحصیل خود را در زادگاهش گذراند. وی در سال 1352 پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی، وارد دانشسرای اصفهان شد. محمد ابراهیم، پس از دریافت مدرک تحصیلی به سربازی رفت ودر این دوران با برخی جوانان انقلابی و مخالف رژیم شاه آشنا شد.
محمد ابراهیم همت پس از پایان دوره سربازی، در روستاهای زادگاهش، مشغول تدریس شد و در همین زمان با تعدادی روحانی متعهد و انقلابی ارتباط پیدا کرد و از طریق آنان با شخصیت امام خمینی (ره) آشنا شد. با گسترش تدریجی مبارزات علیه رژیم شاه، وی به اقداماتی نظیر برپایی تظاهرات علیه رژیم، پخش اعلامیه ها، صدور قطعنامه ی انحلال ساواک و هزاران فعالیت های انقلابی دیگر را طراحی و اجرا می کرد.
شهید همت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، برای ایجاد نظم و دفاع از شهر اقدام به راه اندازی «کمیته انقلاب اسلامی» در شهرضا نمود. از دیگر اقدامات وی در شهرضا؛ پاکسازی شهر از حضور افراد شرور و قاچاقچی، سامان بخشیدن به فعالیت های فرهنگی، تبلیغی منطقه و ایجاد امنیت در شهر بود. شهید همت نه تنها در زادگاه خود به فعالیت های فرهنگی می پرداخت، بلکه در شهرهای خرمشهر، بندر چابهار و کنارک استان سیستان و بلوچستان نیز مشغول بود. محمد ابراهیم در سال 1359، برای مبارزه با گروهک های مزدوری چون «حزب رزگاری»، به منطقه کردستان عازم شد و در آنجا نیز موفق به پاکسازی مناطق کرد از وجود این گروهک ها شد.
شهید همت با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در جبهه های نبرد نیز حضور فعالی داشت. مهم ترین مسئولیت ها و عملیات هایی که شهید همت فرماندهی آنان را برعهده داشت عبارت بودند از:
تشکیل تیپ محمد رسول الله (ص) به همراه حاج احمد متوسلیان، به دستور فرمانده کل سپاه، مسئولیت قسمتی از کل عملیات فتح المبین، مسئولیت عملیات بیت المقدس با سمت معاونت تیپ محمد رسول الله (ص)، فرمانده قرارگاه ظفر در عملیات مسلم بن عقیل، فرماندهی سپاه یازدهم قدر در عملیات والفجر مقدماتی و فرمانده عملیات خیبر. سپاه یازدهم قدر شامل: لشکر 27 حضرت رسول (ص)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و تیپ 10 سیدالشهدا بود.
سرانجام؛ محمد ابراهیم همت، در جریان عملیات خیبر در غروب 17 اسفند 1362، زمانی که وی برای بررسی موقعیت و وضعیت جبهه به خط مقدم در محل تقاطع جاده های جزایر مجنون شمالی و جنوبی، رفته بود، در همان جا بر اثر اصابت گلوله توپ در نزدیکی اش به همراه معاون خود، اکبر زجاجی، به درجه رفیع شهادت نایل آمد و به اصرار خانواده اش، در کنار امام زاده شاهرضا در زادگاهش به خاک سپرده شد.
شهید مهدی باکری
مهدی باکری، در سال 1333 هـ. ش در یک خانواده متدین در شهرستان میاندوآب چشم به جهان گشود. دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه گذراند. وی در این سال ها و همزمان با شهادت برادرش علی باکری توسط نیروهای ساواک، وارد جریانات سیاسی شد. یک سال پس از اخذ دیپلم در رشته مهندسی مکانیکی دانشگاه تبریز قبول شد. وی در سال های تحصیل دانشگاهی هیچ گاه دست از فعالیت های سیاسی خود نکشید. براساس اسناد محرمانه به دست آمده وی توسط سازمان امنیت آذربایجان شرقی یعنی ساواک، زیر نظر بود. شهید باکری در دوره سربازی، پس از صدور بیانیه امام خمینی (ره)، مبنی بر ترک خدمت سربازی، در حالی که افسر وظیفه بود از پادگان فرار کرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 به فعالیت های گوناگون سیاسی خود ادامه داد.
مهدی باکری، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از عضوهای فعال در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. وی مدتی هم بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. شهید باکری با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به جبهه رفت ولی پس از دو ماه به ارومیه برگشت و در منطقه غرب سمت فرماندهی سپاه را به عهده گرفت. وی در مدت مسئولیتش، تلاش های بسیاری را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از وجود مزدوران و ضد انقلابی ها انجام می داد. ولی با اوج گیری جنگ، وی به منطقه جنوب کشور رفت و به عنوان فرمانده تیپ نجف اشرف در عملیات فتح المبین باعث پیروزی لشکر ایران شد. باکری در عملیات فتح المبین در منطقه «رقابیه» از ناحیه چشم مجروح شد. ولی مجروح شدن باعث نشد شهید باکری از رهبری رزمندگان در علمیات بیت المقدس باز بماند. هرچند نیروهای رزمنده در عملیات بیت المقدس نیز به پیروزی رسیدند، اما یک بار دیگر، باکری در مرحله دوم عملیات از ناحیه کمر زخمی شد، به طوری که مرحله سوم عملیات را از قرارگاه فرماندهی می کرد.
شهید باکری علاوه بر فرماندهی عملیات های اشاره شده، فرماندهی عملیات های دیگری چون: عملیات رمضان با سمت فرمانده تیپ عاشورا، عملیات مسلم بن عقیل با عنوان فرمانده لشکر عاشورا، عملیات های والفجر مقدماتی و والفجر 1، 2، 3 و 4 با سمت فرمانده لشکر عاشورا، عملیات خیبر و عملیات بدر را به عهده داشت. وی در عملیات خیبر در جزیره مجنون برادرش، حمید باکری را از دست داد و خود نیز در عملیات بدر به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
مهدی باکری، بالاخره در روز 25 اسفندماه سال 1363 در جریان عملیات بدر، با اصابت گلوله ای به سرش ، مجروح شد و هنگام بازگشت به عقب با اصابت موشک به قایق حامل وی، قایق نیز متلاشی شد و بدین ترتیب به آروزی دیرینه خود یعنی شهادت رسید.
نویسنده: حدیث اقبال
پایان پیام/
خبرگزاری شبستان: آمار شهدای هشت سال دفاع مقدس ۱۸۸ هزار و ۱۵ نفر است که از این تعداد ۱۷۱/۲۳۵ نفر در جبهههای جنگ و ۱۶/۷۸۰ نفر بر اثر حملات هوائی و توپ خانهای دشمن به شهرها و مناطق مسکونی به شهادت رسیدهاند.
کد خبر 294488
نظر شما