خبرگزاری شبستان: بی شک گفتمان حاکم بر سیاست خارجی دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران گفتمان دولت آقای روحانی است. این گفتمان نیز یکی از خرده گفتمان های کلان گفتمان اسلام گرایی است. از این رو، حاکمیت این گفتمان را نباید به مثابه گسست گفتمانی در سیاست خارجی ایران تلقی کرد. زیرا، این گفتمان در عین افتراقات و تفاوت ها با سایر خرده گفتمان های پیشین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، نقاط مشترک زیادی نیز با آنها دارد.
جمهوری اسلامی ایران یک نظام سیاسی با هویت اسلامی و انقلابی است که در چشمانداز 20 ساله نیز به آن تصریح شده است. هویت اسلامی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران بدان معناست که این کشور در عرصه سیاست خارجی دارای آرمانهای انسانی، انقلابی و اسلامی است. از اینرو، جمهوری اسلامی ایران یک نظام آرمانخواه و رسالتمدار است. اما از سوی دیگر، دین مبین اسلام و به تبع آن گفتمان انقلاب اسلامی گفتمانی واقعبین است؛
به گونهای که کارگزار مسلمان (اعم از فرد مسلمان و دولت اسلامی) باید آرمانهای انسانی و اسلامی را با توجه به واقعیتها و هست ها و نیستها پی گیری و تأمین کند. از اینرو، گفتمان اعتدال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران متضمن تعادل و توازن بین آرمانگرایی و واقعبینی است که به صورت واقع گرایی آرمانخواه میتوان تعریف و تلقی کرد. برقراری توازن بین آرمان گرایی و و اقع گرایی نیز از طریق آرمان گرایی در اندیشه و نظریه از یک سو و واقع گرایی در عمل و رویه از دیگر سو امکان پذیر می شود.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مانند سایر کشورها، دارای اهداف متعدد و مختلفی است. افزون بر این، جمهوری اسلامی ایران به واسطه ماهیت و هویت اسلامی خود، دارای دو دسته از اهداف ملی و اسلامی یا فراملی است. اعتدال در سیاست خارجی بدان معناست که بین این دو دسته از اهداف و بین عناصر هر یک از این دو تعادل و توازن برقرار گردد. چون تعقیب و تأکید بیش از حد بر پی گیری یکی از این اهداف به قیمت نادیده گرفتن اهداف دیگر، سیاست خارجی را از تعادل و توازن لازم و مطلوب خارج می سازد.
ماهیت اسلامی نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاب میکند که در سیاست خارجی مصالح اسلامی و منافع ملی توأمان و همزمان تعقیب و تأمین گردد. اگر چه هیچ گونه تعارض و تضادی بین مصالح اسلامی و منافع ملی وجود ندارد، ولی در مقام عمل ممکن است بین این دو دسته از منافع و مصالح تزاحم پیش آید. رفع این تزاحم و حفظ توازن و تعادل بین مصالح اسلامی و منافع ملی یکی از مختصات گفتمان اعتدال در سیاست خارجی است. افزون بر این، برقراری و حفظ توازن و تعادل بین منافع دفاعی-امنیتی، رفاهی-اقتصادی، ایدئولوژیک، و معطوف به نظم جهانی نیز یکی دیگر از مختصات و ملزومات گفتمان اعتدال در سیاست خارجی است.
در سیاست خارجی مطلوب و موفق باید بین اهداف و ابزار سیاست خارجی توازن و تناسب وجود داشته باشد. چون صرف تعیین و تعریف اهداف عالی برای سیاست خارجی بدون توجه به ابزارهای مناسب تحقق و تأمین آنها کفایت نمیکند. همچنین هدفگذاری سیاست خارجی کمتر از توان ملی و ابزارهای قدرت موجود نیز نادرست است. از اینرو، گفتمان اعتدال ایجاب میکند که بین اهداف و ابزار سیاست خارجی توازن و تناسب برقرار گردد.
قدرت ملی به معنای مجموع توانمندیهای جمهوری اسلامی ایران در برگیرنده عناصر مادی و معنوی یا سخت و نرم بسیاری است. تأکید بیش از حد بر یکی از عناصر قدرت سخت یا نرم جمهوری اسلامی و نادیده گرفتن و اهمیت ندادن به عناصر دیگر، سیاست خارجی را با ناکارآمدی و ناکامی مواجه میسازد. از اینرو، گفتمان اعتدال در سیاست خارجی ایجاب میکند که برای تأمین اهداف و منافع ملی به طور متوازن و متناسب از همه عناصر قدرت ملی بهرهگیری شود.
برای تأمین منافع ملی بکارگیری متوازن و متعادل هر دو ابزار دیپلماسی و قدرت نظامی لازم و ضروری است. اما معمولا و در شرایط متعارف قدرت نظامی و سخت افزاری در خدمت و اختیار دیپلماسی و سیاست خارجی میباشد. اما در عمل ممکن است تعادل و توازن بین بازی قدرت به معنای بکارگیری مستقیم قدرت نظامی و دیپلماسی بر هم خورد؛ به طوری که بکارگیری قدرت نظامی اولویت یافته و دیپلماسی در خدمت آن قرار گیرد. یا از سوی دیگر، از قابلیت ها و ظرفیت های دفاعی کشور برای پیشبرد و تامین اهداف سیاست خارجی به صورت بهینه بهره گیری نشود. از این رو، گفتمان اعتدال متضمن و مستلزم آن است که بین قدرت نظامی و دیپلماسی در قالب دیپلماسی دفاعی کنشمند توازن و تعادل برقرار گردد.
لازم به یادآوری است که غرب در سالهای اخیر از طریق جنگ رسانه ای گسترده به دنبال این هدف بوده است که افکار عمومی را متقاعد کند که گویا مشکلی بنام ایران وجود دارد و تلاش می شود که این مشکل حل گردد. البته برخی از اقدامات ابهام انگیز در عرصه سیاست خارجی در موفقیت نسبی آمریکا در منطقه دخیل بوده است . بنابراین تغییر نگرش ها در دستگاه دیپلماسی با ابزار منطق و نیز دفاع اصولی در حفظ حاکمیت ایران در بهره برداری از فناوری صلح آمیز امکانپذیراست . به واقع، با روی کار آمدن دولت جدید گرچه شاهد تغییرات بنیادین در اصول ثابت سیاست خارجی نخواهیم ولی با تغییر راهبردها و گفتمان در هماهنگی اصولی با دستگاههای مرتبط، شاهد افزایش قدرت مانور در عرصه دیپلماتیک برای رسیدن به حقوق و منافع ملی خواهیم بود . اقشار جامعه ایران، کسی را انتخاب کردند که فکر می کنند به آنها نزدیکتر است. دغدغه تامین امنیت داخلی و خارجی و مئسولیت پذیری در هر دو عرصه از مطالبات اصلی مردم از دولت آینده است. بی تردید برای خروج از مشکلات اقتصادی کشور، تنظیم مناسبات با قدرت های منطقه ای و جهانی بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل ضرورت اجتناب ناپذیر است. از این رو، دولت روحانی هم تز آشتی با دنیای خارج را سر لوحه سیاست خارجی خود در برنامه تبلیغات انتخابی قرار داده است. بنابراین دولت وی هرگز به استقبال خطر و افزایش تحریم ها پیش نخواهد رفت . ولی این موضوع به مفهوم مغفول ماندن از سیاست های کلی نظام و نادیده پنداشتن منافع ملی و حفظ عزت و اقتدار کشور نخواهد بود، بلکه ابزار دیپلماسی و گفتگو در شرایط عادلانه و درک هدف و پرهیز از هرگونه بحران سازی، خود ابزاری دقیقی برای پیشبرد مقاصد ملی است.
پایان پیام/
نظر شما