جعفر بای،کارشناس مسائل اجتماعی با بیان اینکه انسان موجودی، نیازمند فضای مهر، محبت و عاطفه است، گفت: فلسفه تعاملات بین فردی و ارتباطات عاطفی بر مبادله مهر و محبت استوار است، بنابراین انسان هم باید روش محبتکردن را بیاموزد و هم مهارت درک محبت دیگران را داشته باشد.
وی با بیان اینکه یکی از دلایل تشکیل خانواده و ازدواج ارضای نیاز روحی و روانی است، اظهار کرد: طبعا زوجین از یکدیگر انتظار مهرورزی دارند و زندگی بدون عشق و محبت توأم با کاستیهاست که تداوم چنین زندگیای زمینهای ایجاد مشکل در زندگی است.
خلأ عشق در زندگی منجر به طلاق عاطفی می شود
وی با بیان اینکه متأسفانه امروزه به لحاظ زندگیهای شهرنشینی، رفاهزدگی و اشرافگرایی مهر و محبت رنگ باخته است و خانوادهها در فقر عاطفی بسر میبرند، تصریح کرد: فقدان مهر و محبت و خلأ عشق در زندگی زمینه جدایی و بیگانگی را به وجود میآورد که این مسئله منجر به بروز تفرقه و جدایی از یکدیگر شده که اصطلاحا آن را طلاق عاطفی مینامند.
تغییرات نقشهای اعضای خانواده، نظام قدرت در خانواده را از هم پاشیده
بای در ادامه خاطرنشان کرد: امروزه ما به دلیل تغییرات نقشهای اعضای خانواده و دگرگونی تعیین شاخصهای منزلت اجتماعی شاهد فروپاشی نظام قدرت در خانواده هستیم و این امر نیز باعث تغییراتی در تأمین انتظارات و توقعات اعضای خانواده از یکدیگر و به طبع آن تغییراتی همراه با سایر تحولات اجتماعی در حوزه فرهنگی شده است.
وی ادامه داد، این شرایط منجر به دگرگونی موازنه بین خواسته و داشته (دخل و خرج) شده است و همچنین بر تلاش مردان افزوده تا بتوانند مایحتاج خانواده را به نحو احسن فراهم کنند.
این آسیب شناس با بیان اینکه مطالبه نیازهای کاذب به علت رشد تکنولوژی و افزایش مصنوعات بشری، مدپرستی و چشم و همچشمی نیز شرایط نامناسبی را بر خانوادهها تحمیل کرده است، افزود: متأسفانه امروزه در خانوادههای سنتی، اعضای خانواده به عنوان عناصر مطالبهگر سهمخواهی میکنند یعنی سهمگذاری تبدیل به سهمخواهی شده که این امر نیز موجب افزایش طلاق عاطفی در جامعه شده است.
طلاق عاطفی مقدمهای برای طلاق رسمی
وی با بیان اینکه طلاق عاطفی مقدمهای برای طلاق رسمی میباشد، یادآور شد: ما باید با عوامل شکلگیری این نوع طلاق در جامعه مبارزه کنیم و نگذاریم سایه سنگین این فاجعه بر خانوادهها تحمیل شود.
بای با اشاره به راهکارهای پیشگیری از طلاق عاطفی اظهار کرد: نهادهای فرهنگی باید بر فعالیتهای خود در زمینه مشکلات خانوادگی بیفزایند و دستگاههای آموزشی نیز در این زمینه راهکارهای مناسبی را در پیش بگیرند و همچنین خانوادهها نیز میبایستی تلاش مضاعفی را در راستای تربیت فرزندان خود داشته باشد و دولت نیز حمایتهای همهجانبه از نهاد مقدس خانواده کند.
وی با بیان اینکه مناسبات اقتصادی باید ساماندهی شودافزود: باید مسئله اشتغال و تولید ثروت در جامعه مورد توجه قرار گیرد زیرا ریشه بسیاری از مشکلات همین عوامل در جامعه هستد.
بای ،بیکاری را یکی از آفتهای بزرگ و مهم افزایش مشکلات در جامعه عنوان کرد و افزود: این امر موجب عدم تأمین درخواستهای خانواده میشود. ما باید مطالبات و انتظارات خانوادهها را تنظیم کنیم، این امر زمانی تحقق مییابد که خانوادهها جایگاه خود را بدانند و اعضا نیز نسبت به وظایف، حقوق و اختیارات خود آگاهی داشته و آن را به نحو احسن انجام دهند.
طلاقهای عاطفی در پنج سال اول زندگی رخ می دهد
این آسیب شناس با بیان اینکه طلاقهای عاطفی بیشتر در پنج سال اول زندگی آغاز میشود، گفت: به اعتقاد بنده تولید مشکل در روند زندگی میتواند جرقه طلاق عاطفی را در زندگی بزند ولی با رفع آن مشکل در خانواده موضوع مناقشه حذف می شود و لذا ممکن است با حل آن، عامل تولیدکننده طلاق عاطفی در خانه نیز پاک شود.
وی در ادامه اظهار کرد: در چنین شرایطی زن و شوهرهایی که میخواستند همنفس هم باشند، متأسفانه به علت مشکلات و گرفتاریهای خانواده همقفس هم شدند یعنی احساس میکنند در زندان خانواده هر دو اسیر هستند، این یک احساس غمانگیزی است که به دلیل عدم محبت در زندگی به وجود می آید. همه این عوامل از دلایل جرقههای طلاق عاطفی در زندگی میباشد.
ضرورت آموزش قبل از ازدواج
بای با اشاره به ضرورت آموزش قبل از ازدواج خاطرنشان کرد: بنده معتقدم که شرایط تربیت و زندگی جوانان باید دگرگون شود یعنی آنها باید در شرایط دشوار سختیهای زندگی فردای خود را تجربه کنند.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات ما رفاهزدگی افراطی جوانان است، اظهار کرد: متأسفانه جوانان امروزی بسیار نازپرورده و ننر به بار آمدهاند و لذا با کوچکترین مشکل به دلیل پایینبودن آستانه تحملشان از هم پاشیده میشوند در حالی که اگر مقابل مشکلات صبور و مقاوم باشند زود از کوره به در نمیروند و عصبانیتهای ناشایست که منجر به طلاق عاطفی میشوند نیز به سراغشان نمیآید.
پایان پیام/
نظر شما