به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری شبستان، عصر قاجار سرآغاز تحول و دگرگونی در ساختارهای سنتی جامعه ایرانی است، در این عصر ایرانیان با سفر به فرنگ با دنیای غرب و به تبع آن فرهنگ و هنر غرب آشنا می شوند. سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ، اعزام دانشجویان ایرانی به خارج، تاسیس مدرسه دارالفنون، انقلاب مشروطیت بر تغییرات و تحولات ایران عصر قاجار اثر گذار هستند.
یکی از راه های ارتباطی قوی با دیگر ملت ها آشنایی با ادبیات منظوم و غیر منظوم آنهاست، راه این آشنایی نیز در ترجمه متون ادبیات ان کشور است، اگر به سابقه ترجمه متون خارجی به کشور نگاهی بیاندازیم می بینیم عصر قاجار سرآغاز ترجمه متون به زبان فارسی است و در همین دوران متون نمایشی فرنگی نیز به زبان فارسی برگردانده می شود.
شاید بد نباشد اشاره ای به نخستین نمایش نامه ای که به زبان فارسی ترجمه شد بیاندازیم، اولین اثری که به فارسی ترجمه شد نمایش نامه «میزانتروپ» اثر مولیر بود که در سال 1249 شمسی توسط میرزا حبیب اصفهانی به زبان فارسی ترجمه شد. بعد از مولیر به واسطه سفرنامه میرزا صالح شیرازی ویلیام شکسپیر نویسنده شهیر انگلیسی به ایرانیان معرفی می شود و آثار نمایشی وی ترجمه و اجرا می شوند.
با نگاهی به تاریخچه تئاتر مدرن ایرانی می بینیم که نمایش نامه نویسان و یا مترجمان ایرانی تحت تاثیر المان های هنر نمایش غرب هستند و در آثارشان به اشکال مختلف می توان این تاثیر را مشاهده کرد.
سرآغاز آشنایی ایرانیان با تئاتر غربی به دوران قاجار و رفت و آمد با کشورهایی مثل فرانسه، روسیه و بلژیک برمی گردد، اگرچه در ابتدا ایرانیان برای آشنایی با محافل علمی و تحصیل علم به فرنگ می رفتند، اما همین رفت و آمدها باعث آشنایی انها با هنر نمایش شد به گونه ای که در بازگشت به وطن سعی در ابداع شیوه نمایشی شبیه به آنچه در آنجا دیده اند داشتند،انها با ترجمه آثار این کشورها مرم را با این شیوه نمایشی آشنا کردند، از طرفی نمایندگان کشورهای دیگر در ایران نیز نمایش هایی را در ایران به اجرا می بردند که در فرایند شکل گیری هنر نمایش ایران اثر گذار بود.
اما در این میان نمی توان نقش مدرسه دارالفنون در شکل گیری جریان نمایش ایران را نادیده گرفت این مدرسه علاوه بر تربیت محصلان در جریان ترجمه آثار هنرمندانی چون مولیر و شکسپیر به زبان فارسی نقش دارد، تماشاخانه دارالفنون جزو اولین تماشاخانه های ایران عصر قاجار است که در ان آثار نویسندگانی چون مولیر و شکسپیر به اجرا در می آید.
البته سلطان صاحبقران قاجار نیز در شکل گیری تئاتر ایران نقش اول را ایفا می کند، سفرهای متعدد شاه قاجار به روسیه و غرب سبب آشنایی اش با هنر نمایش می شود، این آشنایی سبب می شود در سفرنامه ای که می نویسد بسیاری از اصطلاحات هنر نمایش را بکار ببرد، ناصر الدین شاه پس از بازگشت به کشور به تبعیت از تماشاخانه های غربی تکیه دولت را می سازد که بعدها محل اجرای تعزیه می شود.
به طور کلی دروازه آشنایی ایرانیان با هنر نمایش کشور فرانسه است، مترجمان ایرانی با ترجمه آثار نویسندگان فرانسوی به فارسی به یک تجانس فرهنگی می رسند و گویی که فرانسه را نسبت به کشورهایی چون انگلیس و روسیه بسیار به فرهنگ خود نزدیک می دیده اند و تا همین الان نیز بسیاری از اصطلاحات هنر نمایش ما همان اصطلاحات فرانسوی است، شاید علت این امر هم به خصومت های روسیه و انگلستان و دست درازی های انها به کشور بر می گشته است.
انقلاب مشروطه و تحولات ان هم بر تئاتر و هنر نمایش ایران اثر گذار بوده است، به گونه ای که در ان زمان اغلب روشنفکران و طرفداران آزاد اندیش به این هنر گرایش داشتند و از مخاطبان ان بوده اند، اما در جریان نمایش نامه نویسی اغلب نمایش نامه نویسان ایرانی در عین استقلال فکری متاثر از هنر غرب بوده اند، علی رغم اینکه تغییر و تحولات روز جامعه خود را در آثارشان لحاظ کرده اند اما در کلیت تحت تاثیر یکی از المان های نمایش غربی بوده اند.
اگر بگوئیم نمایش نامه نویسی در ایران عمر چندانی ندارد سخن به گزافه نگفته ایم، اولین بار «میرزا فتحعلی آخوند زاده» با نوشتن نمایشنامه هایی به زبان آذری راه را برای نویسندگان ایرانی در عرصه نمایش نامه نویسی باز کرد و به تبعیت از او «میرزا آقا تبریزی » پنج نمایشنامه نوشت و پس از آن شاعران و نویسندگان ایرانی در دوران مشروطه و بعد از آن نمایشنامه های متنوعی را خلق کردند.
پایان پیام/
نظر شما