خبرگزاری شبستان: نظام اسلامی با قید اسلامیت برای رهبری جامعه الزاماتی را تعیین کرده که آن را از سایر حکومت ها و نظام ها ممتاز میگرداند، همین قید موجب گردیده تا ملاک ها، معیارها، اصول حاکمیت و کیفیت تعامل حاکم و مردم، برگرفته از معارف ناب اسلامی بوده باشد و این وجه تمایز نظام اسلامی از نظام های سکولار و... است. یکی از این اوصاف لزوم برخورداری حاکم اسلامی از بینش سیاسی است که در یادداشتی از حجت الاسلام والمسلمین ملکی راد عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت به بررسی آن می پردازیم.
مدیریت جامعه اسلامی در دنیای امروز که اقتضائات جدیدی دارد و از پیچیدگی های مختلفی برخوردار است، کاری سخت و دشوار و طاقت فرسا است، بنابراین میطلبد رهبری و مسؤولین نظام اسلامی از درایت و بصیرت کافی در زمینههای مختلف خصوصا مسائل سیاسی بر خوردار بوده باشند. اهمیت این ویژگی آنگاه بیشتر نمایان میشود، که در حالات سیاستمداران بزرگ دنیا و مستکبران عالم، دقت و بررسی بیشتری صورت گیرد زیرا آنان برای زیر سلطه کشاندن کشورهای جهان سوم و ضعیف، به انواع ترفندها و اقسام حیلهها متوسل میشوند، باتوجه به این مهم یکی از شرایط اساسی در رهبری نظام اسلامی، برخورداری از آگاهی سیاسی و آشنایی با نحوه تدبیر و مدیریت کارآمد جامعه است تا در سایه آن، جامعه اسلامی را به راه درست هدایت کند و با اتخاذ سیاست های بجا و بموقع زمینههای پیشرفت و تعالی امت اسلامی را فراهم آورد. با توجه به اهمیت این امر، امیرالمؤمنین(ع) در مناسبت های مختلف به بینش و آگاهی سیاسی خودش به عنوان امام و رهبر امت اسلامی اشاره کرده است، آن حضرت (ع) در ترسیم وضعیت پیچیده آن روز بصره و اتخاذ سیاست های درست خویش میفرماید:
«ما زِلْتُ اَنْتَظِرُ بِکُمْ عَواقِبَ الْغَدْرِ و اَتَوَسَّمُکُمْ بِحِلْیَةِ الْمُغْتَرّینَ حَتّی سَتَرَنی عَنْکُمْ جِلْبابُ الدّینَ وَ بَصَّرَنیکُمْ صِدْقَ النِّیَّةِ...»[1]
«من همواره منتظر سرانجام حیلهگری شما بودم و نشانههای فریب خوردگی را در شما مینگریستم، تظاهر دینداری شما، پردهای میان ما کشید ولی من با صفای باطن، درون شما را میخواندم.»
امام(ع) میفرماید: "من با بصیریت و درایتی که به همراه دارم حیله گری حیله گران را میشناختم، بگونهای که حتی تظاهر به دینداری آنان، نتوانست چهره واقعی آنها را از آن حضرت مخفی کند. رهبری امت اسلامی با داشتن چنین آگاهی و بصیرتی، میتواند نقش خود را به خوبی در هدایت و رهبری امت اسلامی ایفاء کند.
درگیری و جنگ جمل یکی از پیچیدگیهای مهم سیاسی آن روز جامعه علوی(ع) بود زیرا از طرفی همسر پیامبر(ص) اصحاب جمل را همراهی میکرد و از طرف دیگر افرادی با سابقه دین داری که برخی از آنها سابقه طولانی در جهاد با دشمنان را داشتند در طرف مقابل آن حضرت قرار داشتند و با بینش سطحی و تحلیل ظاهری، تشخیص حق و باطل بسیار دشوار بود، آن حضرت با بینش سیاسی و بصیرت لازمی که از آن برخودار بود توانست آن جریان را به خوبی مدیریت نماید و نقاب از چهره باطل گرایان بر دارد و حق را آشکار نماید. در مورد مقابله با اصحاب جمل میفرماید:
«اَلا وَ اِنّ الشَّیْطانَ قَدْ جَمَعَ جِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ خَیْلَهُ وَ رَجِلَهُ وَ اِنَّ مَعی لَبَصیرَتی ما لَبِسْتُ عَلی نَفْسی وَ لا لُبِّسَ عَلَی...»[2]
«آگاه باشید که شیطان حزب خود را جمع کرده و سواره و پیادههای لشکر خود را فراخوانده است اما من آگاهی لازم به امور را دارم، نه حق را پوشیده داشتم و نه حق بر من پوشید ماند...»
نکته شایان توجه در کلام مذکور جمله (وانّ معی لبصیرتی ما لبست علی نفسی...) است، همین تعبیر در کلام دیگری نیز آمده است میفرماید:
«اِنَّ مَعی لَبَصیرَتی ما لَبَسْتَ و لا لُبِسَ عَلَی...»[3]
«یعنی من از یک آگاهی و بصیرتی برخوردارم که میتوانم راه حق را انتخاب کرده و از پوشیده ماندن حق جلوگیری کنم.
همچنین در مورد آگاهی و بصیرت خود از توطئه شامیان در اغفال مردم و مبارزه شان علیه جریان حق طلب، ضمن یادآوری سست عنصری و بی بصیرتی اهالی کوفه از شناخت جریان باطل، میفرماید:
«أَلاَ وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَی قِتَالِ هؤُلاَءِ القَوْمِ لَیْلاً وَ نَهَاراً، وَ سِرّاً وَ إِعْلاَناً، وَ قُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ، فَوَاللهِ مَا غُزِی قَوْمٌ قَطُّ فیعُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا، فَتَوَاکَلْتُمْ وَ تَخَاذَلتُمْ حَتَّی شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الغَارَاتُ وَ مُلِکَتْ عَلَیْکُمُ الاْوْطَانُ.»[4]
«آگاه باشید من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شامیان دعوت کردم و گفتم پیش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنید به خدا سوگند هر ملتی که در درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد ذلیل و خوار خواهد شد اما شما سستی به خرج دادید و خواری و ذلت پذیرفتید آنجا که دشمن پیدرپی به شما حمله کرد و سرزمینهای شما را تصرف نمود.»
یکی از رخدادهای دیگری که از دو رخداد جمل و صفیین به مراتب مهمتر و حساس تر بود و مقابله با آن نیازمند آگاهی و بینش سیاسی بالایی بود، فتنه خوارج و نهروانیان بود زیرا آنان به ظاهر انسان هایی مصمم و متعبدی بودند که بر اثر کثرت سجده پیشانی هایشان پینه بسته بود، اما در عین حال از بینش و بصیرت لازم برخوردار نبودند، گرچه مقابله با آنان عوارض تلخی برای حکومت علوی در پی داشت، اما عمق بصیرت و آگاهی امام از باطن جریان آنها موجب گردید تا آن حضرت به تعبیر خودش چشم فتنه آنان را بیرون آورد و برگ زرین دیگری از بصیرت و بینش سیاسی خود را ورق بزند و به قضاوت آیندگان و تاریخ بگذارد آن حضرت (ع) در این زمینه میفرماید:
«أَمَّا بَعْد، أَیُّهَا النَّاسُ فَإِنِّی فَقَأْتُ عَیْنَ الْفِتْنَةِ، وَلَمْ یَکُنْ لِیَجْتَرِیءَ عَلَیْهَا أَحَدٌ غَیْرِی بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَیْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ کَلَبُهَا» [5]
«ای مردم من بودم که چشم فتنه را کندم و جز من هیچ کس جرأت چنین کاری را نداشت آنگاه که امواج سیاهیها بالا گرفت و به آخرین درجه شدت رسید...»
بدون شک مبارزه با فتنه ـ آنهم فتنهای چون فتنه خوارج ـ و از بین بردن و ریشه کن کردن آن نیازمند به آگاهی و شناخت لازم است، امام(ع) با داشتن چنین شناخت و بصیرتی توانست چشم فتنه خوارج را بدر آورد و جامعه آن روز را از آسیب چنان فتنه ای نجات دهد.
جامعه اسلامی نیز همواره ممکن است در معرض انواع مختلف فتنهها بوده باشد بنابراین لازم است امام مسلمین و رهبری امت اسلامی با برخورداری از بصیرت لازم و درک موقعیت و شرایط زمانی، از طرفی فتنهها را به درستی بشناسد و مردم را نیز از عواقب شوم آن آگاه سازد، و از طرف دیگر جرأت مقابله با آنها را داشته باشد. در اینصورت خواهد توانست فتنه فتنهگران را خنثی سازد و جامعه را از آسیب دشمنان حفظ کند.
امام امیرالمؤمنین(ع) در مورد آگاهی و اطلاع خود از اوضاع جامعه آن روز میفرماید:
«وَ اللهِ لاَ أَکُونُ کالضَّبُعِ تَنَامُ عَلی طُولِ اللَّدْمِ حَتَّی یَصِلَ إِلَیْهَا طَالِبُهَا، وَ یَخْتِلَهَا رَاصِدُها ...»[6]
«به خدا قسم من همانند کفتار نیستم - این جمله ضرب المثل است زیرا کفتار در غافل بودن ضربالمثل است برای اینکه با شنیدن سر و صدای شکارچی سر خود را لانه خویش فرو میبرد و از خطرات اطراف خود بکلی غافل میشود و در نتیجه غافلگیرانه طعمه شکارچی میگردد ـ امام(ع) در این کلام این تشبیه را بکار میبرد، میفرماید به خدا قسم من مثل «ضبع» نیستم یعنی انسان غافل و بیاطلاع نیستم تا مرا فریب دهند و غافلگیرم کنند، بلکه از آگاهی و بصیرت کافی برخوردارم و در نتیجه هرگز غافلگیر - فتنه گران که همواره مانند صیاد به دنبال صید خویش در تلاش و کوشش اند- نخواهم شد.»
پی نوشت ها:
[1] . خطبه 4، ص 48 .
[2] . خطبه 10، ص 54 .
[3] . خطبه کلمه 127، ص 254 .
[4] . خطبه 27، ص 74 .
[5] . خطبه 93، ص 172 .
[6] . کلمه 6، ص 50 .
منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
پایان پیام/
نظر شما