به گزارش خبرنگار شبستان،" هرطرف تصویرش در ذهنم است، به دنیای سیاه و سفیدم رنگ داده و هرروزم با او یک لحظه و هر لحظه ام بدون او یک سال می گذرد، من بدون او من نیستم" و هزاران هزار حرف قشنگ و عاشقانه و شاعرانه دیگر که هرروز مرور می شود.
"او با همه برایم فرق دارد؛ نگاه ها، حرف ها، رفتار و خلاصه او طوری است که با بقیه متفاوت است، بین تمام اطرافیانم به او از همه بیشتر اعتماد دارم و کسی به اندازه او مرا دوست ندارد، او همیشه در کنارم است و خواهد ماند" و این ها تمام استدلال او برای اغاز و ادامه یک رابطه دوستانه با جنس مخالف است.
مشکلات مالی و شرایط سخت ازدواج در جامعه ما، عوامل مهمی هستند که باعث فرار پسران از ازدواج شده است. بسیاری از جوانان در این زمانه ترجیح میدهند خوش باشندو برای اینکه هم از زیر بار مسولیت شانه خالی کرده و هم نیازهای عاطفی و احساسی خود را بی پاسخ نگذارند، دوستی با جنس مخالف را انتخاب می کنند.
دوستی هایی که امروز انقدر در جامعه طبیعی است که در بعضی از لایه های اجتماعی و گروه های مختلف عدم تبعیت از این ناهنجاری یک نوع هنجارشکنی و عقب افتادگی تلقی می شود!
یکی دیگر از انگیزه ھای دوستی با جنس مخالف این است که پسران داشتن دوست دختر را یک قدرت اجتماعی برای خود تصور می کنند و دختران نیز داشتن دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می آورند. اما طولی نمی کشد که متوجه می شوند این قدرت نمایی و جاذبه ارائه شده، به قیمت ازدست دادن بسیاری از جاذبه ھا و قدرت ھای اجتماعی و شخصیتی دیگر تمام شده است.
دختران و پسران جوانی که در خانواده مورد بی محبتی قرار می گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی ھستند و خود را سرگردان و آشفته می یابند، از طریق برقراری روابط پنھانی با جنس مخالف، درصدد کسب اطمینان خاطر و رضایتمندی بیشتر و ھمچنین در جست و جوی پناه گاھی برای جبران کمبودھای محبتی خود ھستند.
این روزها دوستیهایی که به ازدواج ختم نمیشوند رو به افزایش است و دختران و پسران جوان به بهانههای مختلف به این نوع از دوستیها روی میآورند.
مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبائی در این باره می گوید: تاخیر در سن ازدواج عامل دیگر و مشکلی است کهباعث این نوع دوستیها میشود. به خاطر مشکلات اقتصادی و اشتغال، درآمد کافی برای پاسخگویی به نیازهای روزمره زندگی وجود ندارد و این مساله باعث میشود جوانان به خصوص پسرها ترجیح بدهند ازدواج را به تاخیر انداخته و ازدواج نکنند و نیازهای عاطفی و سایر نیازهایشان را از طریق دوستیهای زودگذر برآورده کنند.
این در حالی است که توجیح جمعیت بسیاری از دختران و پسرانی که درگیر دوستی هستند ازدواج است و هدف دوستی خود را رسیدن به یک ازدواج موفق و اگاهانه عنوان می کنند.
مهرداد کاظم زاده دبیر انجمن روانشناسان بالینی با اشاره به اینکه در روابط بین دختر و پسر چون افراد نیازهای اجتماعی کوتاه مدت خود را برآورده شده می بینند نیاز به ازدواج را به تاخیر انداخته و سن ازدواج در آنها افزایش می یابد، به شبستان می گوید: وقتی افراد روی روابط دوستی خود حساب کرده و حتی برای طولانی مدت روی آن برنامه ریزی می کنند و به اهداف خود که با ضوابط همخوانی ندارند نمی رسند، چرا که هیچ رابطه ای به همین صورت تبدیل به زوجیت نشده است و جنس رابطه زوجیت با دوستی فرق می کند احساس ناامیدی کرده و منجر به افسردگی می شود.
وی خاطرنشان کرد: در موقعیت های روابط دختر و پسر افراد چون نیازهای اجتماعی کوتاه مدت خود را برآورده شده می بینند نیاز به ازدواج را به تاخیر انداخته و سن ازدواج در آنها به تاخیر می افتد در حالیکه ضوابط دوستی آنها به هیچ عنوان نمی تواند جای ازدواج را بگیرد این افراد احساس می کنند که تمام ساختارهایی را که داشته اند شکسته و علی رغم بازماندن از اهداف خود زمان را نیز از دست می دهند.
یکی از بھانه ھای ارتباط بین پسران و دختران جوان، وعده ازدواج از طرف پسر است که معمولا با این وعده ھا، پسران با دختران ارتباط برقرار می کنند.
دختر و پسر با طرح مسئله ازدواج با یکدیگر رفاقت کرده و سعی می کنند نیازھای عاطفی ھمدیگر را برآورده کنند. حقیقت امر این است که این وعده ھا در حد خیال باقی مانده و جامه عمل نمی پوشند؛ زیرا خانواده چنین افرادی را در حد لازم پخته و شایسته برای ازدواج نمی یابند. طرح مسئله ازدواج اگر از سوی پسر ھم مطرح شود، با مخالفت خانواده اش روبه رو می شود و حتی اگر پسر به خواستگاری دختر نیز برود، خانواده دختر چنین ازدواجی را نمی پسندند.
بنابراین، وجود فکر ازدواج در بین دختران و پسران تنھا نوعی سازوکار دفاعی برای ایجاد رضایت خاطر و رھایی از اضطراب است. اضطرابی که در اثر عمل خلاف قواعد و ھنجارھای خانواده و جامعه به وجود می آید.
نتایج یک تحقیق انجام شده از سوی انجمن مددکاری علمی ایران، نشان می دهد که تنها10 درصد از ارتباطاتی که قبل از ازدواج در میان دختران و پسران وجود دارد به ازدواج منجر می شود و در 90 درصد باقی این ارتباطات قطع خواهد شد.
کارشناسان معتقدند،دوستی های قبل از ازدواج که به عشق معروف است، عامل تعیین کننده ازدواج نیست ، زیرا ازدواج نوعی مشارکت در یک اجتماع کوچک (خانواده) است که در آن دو انسان می باید از جهات گوناگون با یکدیگر تناسب عملی داشته باشند.
پس آنچه عامل تعیین کننده است، همتایی و هم کفو بودن زن و مرد است. درصورتی که در انتخاب همسر، همگونی مراعات شود، نیازی به برقراری روابط صمیمانه پیش از ازدواج نخواهد بود، بلکه باید تاکید کنیم که چنین روابطی می تواند بیش از آنکه مفید باشد، مضر و تهدید کننده نهاد خانواده در جامعه به شمار آید.
کاهش سن دوستی های خیابانی زنگ خطر را برای خانواده ها به صدا در آورده است.اما از نگاه جرم شناختی با رسیدن فصل تابستان و فراغت جوانان از تحصیل، آمار دوستی های خیابانی و جرایم آن افزایش می یابد.
بر اساس نتیجه دیگری که از تحقیقات، این دوستی ها از 1 ماه تا 7 سال ادامه داشته اما در همه موارد نتایج یکسان بوده است.
نکته قابل توجه دیگری که از این پژوهش به دست آمده است نشانگر این موضوع است که از این رقم نیز تنها 2 درصد از این ازدواج ها با هدف های فردی و علاقه به طرف مقابل انجام شده است و 8 درصد مابقی به دلایل مالی و دارابودن امکانات فرد به ازدواج منجر شده است.
آمارهای به دست امده نشان می دهد که افراد مجرد نسبت به افراد متاهل دارای بیشترین رابطه با جنس مخالف هستند، به طوری که 76% افراد مجرد و 24% افراد متاهل بودند، از لحاظ سنی ، بیشترین رابطه با جنس مخالف، بین 30-25 سال سن است، بیشترین افرادی که دارای دوست دختر هستند، دارای مدرک لیسانس و بالاتر هستند. به عبارت دیگر با افزایش مدرک تحصیلی ، رابطه با جنس مخالف افزایش می یابد، بیش از 84% پسران با قاطعیت اظهار داشته اند که با این گونه دختران هرگز ازدواج نخواهند کرد، زیرا به نجابت و پاکدامنی آنها به هیچ وجه اعتماد ندارند و معتقدند که این گونه دختران که به آسانی با آنها دوست شده اند، می توانند با هر کس دیگری دوست شوند.
کشور های غربی به دلیل وجود برخی آزادی های افراطی در روابط دختر و پسر از وضعیت نامناسب و نا بسامانی در این حوزه برخوردار هستند و آمار تجاوزات جنسی و روابط نامشروع در حد بالایی است ،به طوری که آسیب شناسان اجتماعی در این کشور ها زنگ خطر را به صدا درآورده اند و بر تنظیم این روابط تاکید کرده اند.از آنجا که جامعه ما جامعه ای اسلامی است همه نهاد ها بخصوص خانواده وظیفه دارد اصول و چارچوب های رفتاری فرزندان خود را با جنس مخالف به آنان آموزش دهند تا از آسیب های فراوانی که اختلاط در این نوع روابط متوجه فرد و جامعه می کند در امان بمانیم.
پایان پیام/
نظر شما