سنگ هایی که شیشه عمر را نشانه می رود/چگونه اجل معلق را دور کنیم؟

خبرگزاری شبستان: آنها که بر اثر گناهان مى‏میرند بیش از آنهایند که به مرگ الهى از دنیا مى‏روند و کسانى که بر اثر نیکوکارى عمر طولانى پیدا مى‏کنند، بیش از کسانى هستند که بر اثر عوامل طبیعى عمرشان زیاد مى‏شود.

خبرگزاری شبستان: مرگ همواره از مسائل پیچیده و مرموزی است که آدمی را به طور ناگهانی غافلگیر کرده و در دوران حیات سوالات متعددی را در ذهن آدمی ایجاد می کند. پدیده ای که گریزی از آن نیست و هر موجود زنده ای روزی با آن روبه رو می شود. از این رو با حجت الاسلام حسن رضایی، پژوهشگر فلسفه و کلام به گفتگو درباره چیستی مرگ و انواع اجل به گفتگو پرداخته ایم که از نظرتان می گذرد:

 

اجل به چه معنا است و به چند دسته تقسیم می شود؟

اجل که همان زمان مرگ و پایان عمر انسان است به دو دسته اجل معلق و مسمی تقسیم می شود؛ اجل مسمی همان مرگ طبیعی است که بنا بر مقتضیات طبیعی و عوامل آن، و همراه نبودن با موانعی که جلوی مرگ در رسیدن به سنی خاص را می گیرد، بر بدن وارد شده و به زندگی انسان پایان می دهد. اما اجل معلق به اجلی گفته می شود که فرد به دلایلی همچون ارتکاب گناه زودتر از موعد طبیعی و مشخص و قطعی دچار مرگ می شود که در قرآن هم به این نکته اشاره شده است. بنابراین در اجل مسمی میزان طبیعی و سقف عمر فرد مشخص شده و هنگامی که فرا برسد هیچ چیز نمی تواند مانع آن شود حتی پرداختن صدقه، اما اجل معلق مرگی است که زودتر از موعد مشخص بنا به ارتکاب گناهانی خاص فرا می رسد و فرد زندگی اش خاتمه پیدا می کند. البته هر دو اجل جزو مقدرات انسان نوشته شده است به این صورت که به طور مثال در تقدیر فرد نوشته شده اگر این شخص فلان کار نیک را به جا آورد و مرتکب گناهانی که اجل را نزدیک می کند، نشود، هفتاد سال، و اگر مرتکب گناهانی شود که اجل را بزدیک می کند، سی سال زندگی می کند. بنابراین اجل مسمی، مطلق است و قابل تغییر نیست و نهایت عمر هر فرد است و اجل معلق اجلی است که مشروط به شروط خاصی است.
 

عواملی که مرگ را به تاخیر می اندازند و مانع اجل معلق می شوند، کدام است؟
بنابر روایات و آموزه های بزرگان ما ترک گناه، به جا آوردن صله رحم، خوشرفتاری با همسایه و پرداخت صدقه می تواند موجب طول عمر و مانع وقوع اجل معلق شود.
 

چه عواملی موجب نزدیک شدن اجل معلق می شود؟ به عبارت دیگر انجام چه اعمالی باعث می شود فرد به مرگ طبیعی یا همان اجل مسمی از دنیا نرود؟
انجام برخی از گناهان همچون آزار پدر و مادر، پرخوری و خوردن پس از سیری، قطع صله رحم، دروغگویی و ... موجب می شود فرد به مرگ طبیعی از دنیا نرفته و زودتر از موعد مشخص گرفتار مرگ شود. روایت از امام صادق (ع) داریم که:" مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ اکْثَرُ مَّنْ یَمُوتُ بِالْاجالِ وَ مَنْ یَعیشُ بِالْاحسانِ اکْثَرُ مِمَّنْ یَعیشُ بِالْاعْمار؛ آنها که بر اثر گناهان مى‏میرند بیش از آنهایند که به مرگ الهى از دنیا مى‏روند و کسانى که بر اثر نیکوکارى عمر طولانى پیدا مى‏کنند، بیش از کسانى هستند که بر اثر عوامل طبیعى عمرشان زیاد مى‏شود."( سفینة البحار، ج 1، ص 488)

 

در سال های اخیر شاهد افزایش مرگ جوانان بوده ایم؛ مساله ای که قدیمی تر ها نسبت به ازدیاد آن اظهار تعجب می کنند. وقوع این پدیده متاثر از چیست؟ آیا می توان آن را از نشانه های آخرالزمان دانست؟
همان طور که اشاره کردم، وقوع بسیاری از گناهان موجب مرگ زودرس شده و باعث می شود افراد در سن جوانی در کام مرگ فرو روند اما اینکه بگوییم اینها از نشانه های آخرالزمان است، بعید می دانم. حداقل من در منبعی ندیدم که حدیثی مرگ جوانان را از نشانه های آخرالزمان بیان کند اما در احدایث مربوط به نشانه های آخرالزمان وارد شده که گناه افزون می شود و شیوع و ترویج فراوان می یابد. از طرفی گفتیم که گناه موجب مرگ زودرس می شود. با چینش این دو موضوع کنار هم شاید بتوان گفت به صورت غیرمستقیم مرگ فراوان جوانان می تواند از نشانه های آخرالزمان باشد اما بازهم تاکید می کند من حدیث مسند و تصریحی در این باره ندیدم.
 

با توجه به اینکه فرمودید ازدیاد گناه موجب جوان مرگ شدن افراد می شود و شاید در این زمانه علت اینکه شاهدیم بسیاری از افراد در سن جوانی از دنیا می روند، مقصودتان این است که در گذشته کسی دچار گناه نمی شد و به همین دلیل کمتر شاهد مرگ جوانان در گذشته بودیم؟
شاید بتوان گفت دسترسی هایی که امروز جوانان به برخی فناوری ها مانند اینترنت، ماهواره و پدیده های دیگر دارند، زمینه شیوع گناه و فساد بیشتری با وجود این امکانات در جامعه فراهم شده، و روابط نامحدود و غیرقابل کنترل در میان برخی جوانان رخنه کرده است. این عوامل موجب می شود گناه زیاد شود و وقتی گناه زیاد شد، مرگ زودرس نیز دامن افراد را می گیرد. بنابراین عالم بر اساس نظمی چیده شده است که هر پدیده ای بر پدیده دیگر اثر می گذارد؛ رابطه تکوینی که روابط اجتماعی با یکدیگر دارند، موجب شده در هم اثر بگذارند و گاه برخی از این پدیده های ناهنجار موجب وقوع سیل و زلزله و مرگ زودرس شوند.

 

آنچه شواهد نشان می دهد، مشاهده می کنیم مرگ افراد مومن و معتقد معمولا زودتر از بقیه افراد صورت می گیرد، دلیل این موضوع چیست؟
این نیاز به آمار دقیق تری دارد. ممکن است مرگ افراد مومن بیشتر به چشم بیاید اما در روایات وارد شده مرگ زودرس برای مومن موهبتی است از جانب خدا که او را از رنج های دنیا و سختی هایی که ویبرخورد با گناهکار می کشیده، رها شده و به آرامش برزخی برسد و در مقابل این مرگ برای کافر مواخذه و عقابی است که به وقوع می پیوندد.
پایان پیام/


 

کد خبر 287869

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha