اعتقاد به ممیزی پس از انتشار/ تشریح روند چاپ رمان «محمد (ص)»

خبرگزاری شبستان: ابراهیم حسن‌بیگی گفت: سال‌هاست دولت در کشور ما قبل از انتشار کتاب اقدام به ممیزی می‌کند، اما من جزء افرادی هستم که می‌گویم ممیزی باید پس از انتشار صورت گیرد.

به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری شبستان، نشست عصر تجربه که با هدف انتقال تجربیات داستانی نویسندگان در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی برگزار می‌شود، عصر روز گذشته 3 شهریور ماه با حضور ابراهیم حسن‌بیگی، نویسنده رمان حضرت «محمد (ص)» برگزار شد.

 

یادداشت‌نویسی؛ عادت نویسندگان بزرگ دنیا

ابراهیم حسن‌بیگی در ابتدای این نشست علاوه بر کتاب خواندن، جذاب‌ترین کارها را خواندن یادداشت‌ها و مکتوبات نویسندگانی است که از پشت صحنه و تجربیات نوشته‌های خود مطالبی را مکتوب کرده‌اند، دانست و گفت: خواندن کتاب خاطرات و زندگینامه را از آثار ادبی یک نویسنده موثر‌تر می‌دانم و من مدت‌ها با خواندن آنها تحت تاثیر قرار می‌گیرم. متاسفانه نویسندگان ما خیلی کم کتاب‌های خاطره می‌نویسند، مگر اینکه پس از درگذشت آنها چاپ و مورد ‌استفاده قرار گیرد.

 

وی این نوع نوشتن را در دنیا عادت نویسندگان بزرگ اعلام کرد و افزود:  محمود دولت‌آبادی از جمله نویسندگانی است که در این زمره قرار می‌گیرد و اخیرا چند کتاب از او دیدم که یادداشت بودند و در همان‌ها پیرامون تجربیات و از پشت صحنه کتاب‌ها و رمان‌هایش مطالبی را مکتوب کرده بود که برای من تاثیر‌گذار است.

 

حسن بیگی در ادامه تجربه نویسندگی را یکی از شاخص‌های اساسی کار نوشتن برشمرد و بیان کرد: اگر چند موضوع را به عنوان شاخص در نظر بگیریم استعداد یکی از عناصر مهم و تجربه ویژگی‌ از آن مهم تر است. ضمیر و تجربیات نویسنده باید مملو از تجربیاتی باشد که در زندگی وجود دارد، اما استثنائاً ممکن است برخی از نویسندگان باشند که بدون سیر و سفر، تجربه، رابطه با محیط و تنها در خلوت خود اقدام به نوشتن می‌کنند.

 

وی با بیان اینکه نویسنده‌ای بودم که تجربه خوبی از زندگی داشتم، خاطرنشان کرد: هیچگاه زندگی راکد و ساکتی نداشته‌ام و همواره در حال تکاپو، سفر، ارتباط و کسب تجربه بوده‌ام. اگر قرار باشد درباره 80 درصد آثارم به خصوص رمان‌ها صحبت کنیم باید به پشت صحنه‌های مفصلی اشاره کنم؛ اما در هر حال همیشه آرزو داشتم یک وقتی فرصت کنم و راجع به پشت صحنه رمان‌ها مطالبی بنویسم که هنوز این فرصت پیش نیامده است.

 

این نویسنده در پاسخ به سوالی درباره تجربیات نویسندگی‌اش، توضیح داد: از سال 60 آغاز به نوشتن کردم که حدودا 23 ساله و ساکن بندر ترکمن استان گرگان بودم. متولد یکی از روستاهای ترکمن صحرا هستم. زندگی با مردم ترکمن بخشی از تجربیات و کار نویسندگی را پدید آورد و نخستین اثری که نوشتم به نام «جشن گندم» درباره ترکمن‌ها بود. البته چند کتاب دیگر هم نوشتم اما بعد‌ها از این تجربه در رمان‌ها استفاده کردم. شاید یکی از دلایلی که باعث نوشتن داستان‌های کوتاه در مجلات ‌شده و از حوزه هنری چاپ می‌شد همین مضمون اقلیمی بودن آثار من بود که مورد توجه دوستان قرار می‌گرفت. کتاب جشن گندم در اولین جشنواره کتاب کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از سوی هیئت داوران برترین اثر شناخته شد و دلیل آن توجه خاص نویسنده به مسائل اقلیمی و ترکمن‌ صحرا عنوان شده بود. این نشان می‌دهد من بخشی از تجربه‌ها را در آثار خودم منعکس می‌کنم، اما سال 64 تصمیم گرفتم به کردستان بروم. از این اتفاق شادمان نبودم چون خبرهای بدی از آنجا به ما می‌رسید. اتفاقات و حوادث جنگ برای من حائز اهمیت بود.

 

اولین رمان حسن بیگی در چه زمانی نوشته شد

وی با اشاره به اینکه بعد از حضور 4 ساله در کردستان، شروع به رمان‌نویسی کرده است، در این باره گفت: وقتی قاسمعلی فراست مطرح کرد بنیاد جانبازان دنبال رمان‌هایی درباره جانبازان است اگر اثری داری ما حمایت و چاپ می‌کنیم، من برای اولین بار این جسارت را یافتم و گفتم رمانی درباره یک شهید بنویسم. البته شخصیت داستان شهید نبود و جانبازی است که دستهایش را در جبهه از دست داده، موجی شده و لرزش دارد. تمام موارد به من کمک کرد تا 10 سال به نوشتن کتاب‌های اقلیمی بپردازم. رمان 160 صفحه‌ای «ریشه در اعماق» را نوشتم. خودم را در نوشتن این نوع کارها موفق دیدم و حاصل تجربیات و زندگی پرتلاطمی که داشتم نتیجه این کتاب شد.

 

تشریح چگونگی چاپ شدن رمان «محمد (ص)»/ شناخت از مخاطب جهانی «محمد»

حسن‌بیگی در پاسخ به این سوالی درباره چگونگی شناخت از مخاطب جهانی رمان «محمد (ص)» و «قدیس»، توضیح داد: سال 84 بود که اهانت به پیامبر در دانمارک اوج گرفت و جهان اسلام را تکان داد. آن زمان فکر می‌کردم که تجربه داستان کوتاه دارم اما با خود اندیشیدم چه اتفاقی در حال رخ دادن در دنیاست که به پیامبر ما توهین می‌کنند، اروپائیان که با فرهنگ و فهمیده هستند چرا توهین می‌کنند؟ ساده به خود جواب دادم که ممکن است اینها شناخت ندارند و چیزی که از پیامبر دیده‌اند از گروه‌های متخاصم، طالبان، القاعده و مدعیان اینگونه باشد. وقتی درست فکر کردم دیدم واقعا اینطور است، وقتی از دین اسلام صحبت می‌شود ملاک و معیار می‌شود تروریست‌هایی که به اسم اسلام خیانت‌ها را می‌کنند، از این رو فکر کردم رمانی درباره پیامبر بنویسم که مخاطب خارجی داشته باشد.

 

وی در ادامه اضافه کرد: با خودم گفتم اگر بتوانم زندگی پیامبر را از جنبه انسان‌دوستی در داستان بیاورم خوب است که ترجمه هم بشود، لذا حجم را در نظر گرفتم و نوع روایت را فشرده مطرح کردم، اما در عین حال به لحاظ ساختار باید به نحوی نوشته می‌شد که پیچیدگی نداشته باشد، گفتم ساده باشد تا ترجمه سنگین ارائه نشود.

 

نویسنده رمان «محمد (ص)» به مشکلات ترجمه و عدم راهیابی کتاب به خارج از کشور اشاره کرد و گفت: این کتاب باید به انگلیسی ترجمه می‌شد، اما هزینه ترجمه آن زمان کتاب 5 هزار دلار بود. دست به دامن وزیر ارشاد وقت شدم. بعد از او آقای محسن پرویز و پس از او علی شجاعی صائین درخواست کردم که قول چاپ هم داده بودند اما هیچ یک تاثیر نداشت. یکی از دوستانم که با رییس‌جمهوری سابق ارتباط داشت کتاب را مستقیم به او داد، اما او درخواست خلاصه کتاب را کرد که نوشتم و کتاب پس از 4 سال سر از انتشارات موسسه فرهنگی هنری وزارت علوم درآورد. فکر کردم چرا کار پیش نمی‌رود، خیلی عجیب بود. من انسان شناخته‌ شده‌ای بودم و دوستانم در مسند امور فرهنگی بودند. به همه گفتم کمکم کنند اما نشد.

 

وی ادامه داد: پس از 4 سال گفتم ظاهرا قسمت نیست که این کتاب با هزینه جمهوری اسلامی منتشر شود. شاید خدا می‌خواهد به جز وقتم سرمایه‌ام را هم بدهم. پس از بازنشستگی تصمیم گرفتم در گوشه دنجی در شمال کشور بنویسم اما کمی دور شده و به مالزی رفتم. 4 سال آنجا بودم، قبل از آن پرایدی را که داشتم فروختم و دو میلیون را به مترجم دادم. گفتم سه میلیون دیگری را پس از اتمام ترجمه به تو می‌دهم. ترجمه یک سال طول کشید. پس از بازگشت از مالزی یکی از دوستانم که مسئول سازماندهی نشر و ترجمه سازمان فرهنگ و ارتباطات بود مرا دید و سراغ رمان را گرفت. وقتی ماجرا را گفتم گفت وظیفه سازمان ما انتشار کتاب توست. مبلغ را به من بازگرداندند و کتاب ترجمه شد. بعد از آن دنبال ناشر گشتم که آقای شحنه تبار که 12 رمان به انگلیسی چاپ کرده بود به من معرفی شد. پس از آن رمان «محمد(ص)» چاپ شد.

 

حسن بیگی با اشاره به اینکه نمی‌توانیم مدعی شویم که این کتاب مخاطب جهانی پیدا کرده ‌است، بیان کرد: این کتاب تازه منتشر شده و متوجه شدم ورود به عرصه جهانی کتاب چقدر دشوار است و عوامل متعدد مانع می‌شود.

 

اعتقاد به ممیزی پس از انتشار دارم

وی در بخش دیگری از پاسخ به سوالات درباره ممیزی کتاب‌هایش عنوان کرد: آثاری داشته‌ام که ممیزی شده و بخش‌هایی از آن باید حذف ‌شد. آخرین کتابم به نام «عالی‌جناب شهردار» 4 سالی در ارشاد پس از ممیزی مانده و هنوز به آن مجوز نداده‌اند! اما امیدوارم در دولت جدید این اتفاق بیفتد، چون من آثاری نمی‌نویسم که بخواهد مشمول ممیزی شود و اجازه چاپ نگیرد، اما دیدگاه من این است که اعتقاد به ممیزی دارم ولی معتقدم ممیزی باید پس از انتشار باشد، ولی سال‌هاست دولت در کشور ما قبل از انتشار کتاب اقدام به ممیزی می‌کند، من جزء افرادی هستم که می‌گویم ممیزی باید پس از انتشار صورت گیرد.

 

پایان پیام/

کد خبر 286096

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha