برجسته سازی حوادث باعث پی گیری سریع آن می شود

خبرگزاری شبستان: یک جرم شناس با بیان اینکه درک و فهم زندگی انسان‌ها دردنیای امروزمرهون رسانه‌هاست گفت:برجسته سازی حوادث، قصور اجتماعی مقامات دولتی را برملاء میکند.که پی گیری سریعتر حوادث را در پی دارد.

سلمان کونایی، جرم‌شناس و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با خبرگزاری شبستان با اشاره به ضرورت برجسته‌سازی حوادث در جامعه گفت: ابتدا ما باید بدانیم رسانه‌ها در کجای زندگی امروز ما قرار دارند و میزان تعامل ما انسان‌ها با رسانه‌ها چقدر است، واقعیت امروز جامعه بین‌الملل این است که به هیچ عنوان انسان‌ها جدا از رسانه‌ها نمی‌توانند زندگی کنند. یعنی اقتضای دنیای مدرن این است که انسان‌ها وابسته به فضای رسانه‌ای هستند، بنابراین تصور اینکه ما بخواهیم رسانه‌ها را حذف یا محدود کنیم یک خیال باطل و نشدنی است.

 

درک و فهم زندگی انسان‌ها در دنیای امروز مرهون رسانه‌ها است

وی با بیان اینکه بخشی از درک و فهم زندگی انسان‌ها در دنیای امروز مرهون رسانه‌ها است، اظهار کرد: رسانه ها به افشای بسیاری از واقعیت های بایسته کمک می کنند. بنابراین رسانه ها یکی از بهترین و واجب ترین ابزارها در انعکاس اخبار جامعه هستند.

 

کونایی با بیان اینکه رسانه ها یک مدرسه کوچک در ابعاد رسمی و غیررسمی هستند، خاطرنشان کرد: نگاه بنده در حالت ثبوطی و اصالت امر یک نگاه مثبت به رسانه‌ها است. واجب است که وجود داشته باشد و دارای یک بازدهی مطلوب می‌باشند، بنابراین مسئله وابستگی به رسانه‌ها یک حقیقت کتمان‌ناپذیر بوده و به هیچ عنوان نمی‌شود با آنها معارضه کرد.

 

این جرم‌شناس با طرح این سوال که میزان انعکاس اخبار خشونت‌بار (قتل- جرایم اقتصادی و مفاسد دولتی) در رسانه چقدر باید باشد و چه تبعات سویی به دنبال دارد و آیا باید مزایا و منافعی برای آنها تعریف کرد، افزود: حوادثی از قبیل وقوع یک جرایم، حادثه طبیعی (زلزله) و یا وقوع یک قتل دسته‌جمعی مردمی که در رسانه‌ها انعکاس پیدا نکردند باشند اصلا واقع نشده محسوب می‌شوند. بنده به جرأت می‌گویم که ما از وجود بسیاری از واقعیت‌های عالم خارج به واسطه رسانه‌ها مطلع می‌شویم. یعنی اگر رسانه‌ها پوشش ندهند که فلان اتوبوس راهیان نور با 30 دانش‌آموز در فلان منطقه به دره سقوط کرده شاید هیچ‌کس اطلاعی از آن حاصل نکند که چنین واقعیتی رخ داده است، بنابراین وقتی حادثه‌ای رسانه‌ای می‌شود آگاهی از وجود واقعیت افزایش می‌یابد.

 

 تعریف میزان انعکاس اخبار توسط رسانه‌ها یک نقص کاملا غلط است

این استاد دانشگاه ادامه داد: به اعتقاد بنده تعریف میزان انعکاس اخبار توسط رسانه‌ها یک نقص کاملا غلط است یعنی اگر توقع داشته باشیم یک نهادی وجود داشته باشد که قبل از انتشار اخبار محتوای خبر را بررسی کرده و بر اساس اولویت‌بندی‌ خود اجازه انتشار آن را بدهند این امری نشدنی است و موجب خارج‌شدن رسانه‌ها از حالت و هویت حقیقی خود می‌شوند به این معنا که رسانه‌ها دچار فضای کاملا انفعالی شده و حداقل بازدهی مثبت را هم نمی‌توانند داشته باشند.

 

وی با بیان اینکه توسعه عملکرد رسانه‌ها یکی از مهم‌ترین تکنیک‌هایی است که می‌توانیم رسانه‌ها را به مسیر مطلوب هدایت بکنیم، خاطرنشان کرد: این موضوع مسئله بسیار مهمی است که امروزه در علم رسانه‌ها و جرم‌شناسی فرهنگی به آن پرداخته می‌شود. به هر میزانی که ما به رسانه‌هایی اعم از دولتی و خصوصی آزادی عملکرد بدهیم و در کنار افزایش، نظام منسجمی از ضمانت اجراها آزادی عملکرد رسانه‌ها را افزایش دهیم از دو منظر می‌توانیم موفق باشیم.

 

وی در ادامه گفت: ابتدا اینکه به رسانه‌ها این فرصت را بدهیم که بر اساس آن چیزی که حقیقت امر اقتضا می‌کند، فعالیت کنند و هیچ بهانه‌ای برای خارج‌شدن از چهارچوب نداشته باشند و دیگر اینکه در این صورت رسانه‌ها عاری از رابطه نخواهد شد.

 

وی با اشاره به اینکه بنده هیچ نقطه صفری را برای عملکرد رسانه‌ها قایل نیستم، تصریح کرد: بنده قاطعانه از انعکاس رسانه‌ای هر نوع جنایت و حادثه‌ای در عالم طبیعت دفاع می‌کنم. چون هیچ چیزی در دنیا وجود ندارد که نتواند در فضای کاری رسانه‌ها قرار نگیرد زیرا رسانه‌ها به افشای بخش‌های وسیعی از واقعیت موضوعات، کمک می‌کند.

 

وی به انعکاس اخبار قتل‌های کودکان پاکدشت اشاره کرد و افزود: در هنگام وقوع این حادثه برخی از افراد عنوان کردند که انعکاس محتوای این خبر موجب تکان عاطفی و رعب و وحشت در جامعه می‌شود. بله درست است. ترس از جرم از تبعات منفی انعکاس این‌گونه اخبار است و این یک واقعیت کتمان‌ناپذیر است.

 

برجسته سازی حوادث ،قصور اجتماعی مقامات دولتی را برملاء می کند

وی ادامه داد: در کنار مطالب فوق باید گفت :وقتی چنین حوادثی در جامعه برجسته می‌شود ما به قصور اجتماعی مقامات دولتی پی می‌بریم. فضای مستعد آسیب را بهتر می‌توانیم بشناسیم و همچنین بعد مکانی و نقاط کانونی حوادث را بهتر شناسایی کرده و حتی از فراوانی ارتکاب جرم در نقاط مختلف آگاه می‌شویم.

 

این جرم‌شناس با بیان اینکه در وقوع جرایم غیرطبیعی (قتل، سرقت و ...) رسانه یکی از بهترین ابزارها برای افزودن ترس بزهکاران بالقوه از اعمالشان هستند، گفت: به این صورت که رسانه‌ها با انعکاس دستگیری و مجازات سارقان به بزهکاران این پیام را می‌دهند که جامعه در قبال آنها هوشیار است.

 

کونایی تصریح کرد: به اعتقاد بنده مسئله دیگر این است که رسانه‌ها هیچ زمانی نمی‌توانند تمام چهارچوب قانونی حادثه را همان‌طوری که هست، پوشش دهند زیرا آنها همیشه مغلوب منطق جبری گزینش‌گری و حساب‌گری خودشان هستند و حتی در انتخاب تیتر و موضوع گزینش‌گری می‌کنند. بنابراین به دنبال این هستند که چیزی را پوشش دهند که مخاطب بیشتری را جذب کند .این گزینش‌گری در بخشی از سطوح موجب می‌شود که نوعی ناهمگنی و عدم انسجام در عین تصویر رسانه‌ای از یک واقعیت (حادثه) و واقعیتی که در عالم حقیقت وجود دارد، رخ دهد.

 

وی گفت: موضوع فوق در بسیاری از مسایل می‌تواند مطلوب باشد، به عنوان مثال وقتی رسانه‌ها می‌خواهند در مورد نحوه واکنش جامعه به عملکرد یک مجرم در روزنامه صحبت کنند مباحثی از قبیل اینکه فلان مجرم دستگیر و به اشد مجازات رسید پرداخته می شود و کمتر به مسایلی مانند تخفیف مجازات رفعت و عواطفی که در چرخه دادگستری شامل حال مجرمان می شود بحث می شود و مخاطبان غالباً فکر می کنند که دنیای بزهکاری در نهایت منتهی به خشونت رفتاری می شود در حالیکه اینگونه نیست بزهکاران حتی مورد مخاطب احسان و انسان دوستی بسیاری از نهادها مانند تخفیف و تعلیق مجازات و آزادی مشروط قرار می گیرند که در گزارشهای رسانه ای منعکس نمی شوند.

 

کونایی در ادامه خاطرنشان کرد: بنابراین این مساله و عدم همگمی بین این واقعیت که بخشی از توسعه فرایند دادرسی بود و ان چیزی که رسانه ها پوشش داده اند خود القاکننده یک خشونت ترس آور برای بزهکاران است و اینگونه تصور می کند که تنها پاسخ جامعه به رفتارهای مجرمانه سرکوب است که این امر خود یک عامل بازدارنده برای وی است.

 

بدآموزی یکی از سنتی ترین ایرادهایی است که به فیلمها و رسانه ها گرفته می شود

این استاد دانشگاه با بیان اینکه برای پوشش رسانه ای باید پارامترهای مختلفی تعریف شود افزود: بدآموزی یکی از سنتی ترین ایرادهایی است که به فیلمها و رسانه ها گرفته می شود تصریح کرد: اساساً بحث بدآموزی یک مساله تک بعدی در کشور ما است. ما از کودکی می شنیدیم که بزرگترها می گفتند فیلمهای خشونت بار به بچه ها نشان ندهید چون بدآموزی دارد در حالیکه امروزه در بسیاری از نقاط جهان از جمله امریکا که مهد خشونت است تحقیقات مختلفی صورت گرفته که حتی با افزایش خرید و فروش اسلحه در میان نوجوانان جرایم خشونت آمیز توسعه صعودی و نزولی نداشته است.

 

این جرم شناس در ادامه یادآور شد: این تفکر یک گفتمان عوام گرایانه و قضاوت عرفی محض است تا یک امر کارشناسی ،فنی و منطقی اما با ضرس قاطع نیز نمی توان گفت: که رسانه ها و فیلمهای خشونت بار تاثیر منفی ندارد.

 

وی با بیان اینکه با پذیرش این تفکر با دو ایراد مواجه خواهیم بود تصریح کرد: ما از یک سو می گوییم انسان دارای عقل، کرامت، منزلت، درک و شعور است و از طرفی دیگر انسان را موجود منفعل دیده و می گوییم فردی که پای فیلمهای خشونت بار می نشیند رفتار خشونت آمیز را مرتکب می شود بنابراین وقتی درک و شعور انسان را به عنوان یک واقعیت بپذیریم نمی توانیم این تفکر را قبول کنیم زیرا این امر یک توهین به مقام انسانی ، عقل و منطق بشر است.

 

وی ادامه داد: چرا ما به این فکر نکنیم، نوجوانی که این فیلم را می بیند بالاخره متوجه می شود که فرد تبهکار با وجود این همه زرنگی، حرفه ای بودن و استفاده از تکنیک های مختلف باز هم در کوزه افتاد چرا ما باید انگشت نشانه را به این سمت بگیریم که پوشش خبری فلان حادثه برای جامعه بدآموزی دارد.

 

 ایراد بدآموزی به رسانه ها یک اشتباه محض است

کونایی خاطرنشان کرد: بنابراین فیلمها و رسانه ها ورای واقعیت های جامعه حرکت می کنند و از سوی هر ارگان و مسئولی که مطرح شود نباید از بیان واقعیت ها ترس و واهمه ای داشته باشیم بنابراین ایراد بدآموزی یک اشتباه محض است.مثلاً بیان افزایش آمار سرقت در استانی مانند یزد که یکی از پایتخت های مذهبی کشور است نباید ترسی در جامعه ایجاد کند و بگوییم که انعکاس این خبر حیثیت و هویت  این شهر لطمه می زند. بلکه معتقدیم پاک کردن صورت مساله جنایتی نابخشودنی تر از خود آن جنایت است.

 

پایان پیام/

 

کد خبر 285635

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha