ظهور استعمار آمریکا پس از افول بریتانیا

خبرگزاری شبستان: ملی شدن صنعت نفت ایران به همان میزان که نشان از پایان عصر اقتدار استعمار انگلستان داشت،مبین ظهور استعماری نو به رهبری آمریکا در عرصه بین المللی بود.

خبرگزاری شبستان: در جریان ملی شدن کانال سوئز و رویاروئی آمریکا و انگلیس در آن مورد به خوبی نمایان گشت که ایشان فارغ از روابط نزدیکی که دارند هر یک در پی گسترش و بسط نفوذ خود در خاورمیانه هستند.اصل مطلب این بود که آمریکاییها قصد داشتند به بریتانیا تفهیم کنند که نقش سابق آنها در دنیا عوض شده و انگلیس نباید وانمود کند که هنوز هم ابر قدرت است.
ملی شدن صنعت نفت ایران به همان میزان که نشان از پایان عصر اقتدار استعمار انگلستان داشت،مبین ظهور استعماری نو به رهبری آمریکا در عرصه بین المللی بود.آمریکایی که با حضور نجات بخش خود،مسیر جنگ جهانی دوم را تغییر بخشید و در فاصله سالهای پس از جنگ خود را به عنوان نماد دنیای آزاد و حامی دموکراسی مطرح نمود،در این جریان به ناچار از پوشش خود خارج شد و با مداخله آشکار در امور داخلی ایران و روند رو به استقرار دولت مردم سالار،تصویر خویشتن را در اذهان عمومی جهان مخدوش کرد.به هر صورت مقصود نهایی آمریکا از اینهمه این بود که نفت ایران را از کنترل صد در صد بریتانیا در آورد و خود نیز در آن سهمی داشته باشد. اقدامات بعدی ایالات متحده مانند کودتای سال 1954 در گواتمالا یا بحران مجارستان در سال 19561نیز گامهای بعدی آمریکا در همین مسیر است.
-نقش حزب توده و روسیه در نهضت ملی شدن صنعت نفت:
حزب توده اگر چه داعیه حمایت از توده های ایران را داشت،اما اکثر اقدامات این سازمان در طول تاریخ فعالیت و اوج شکوفایی اش کاملا" گویای این مطلب است که جهت گیریهای سیاسی و فعالیتهای نظری و عملی ایشان سود و عایدی برای ایران و ایرانی نداشته است.از جلوه های بارز این امر فعالیتهای مخرب توده ایها در جریان ملی شدن صنعت نفت است که به نوعی سازمان یافت و صورت گرفت تا در نهایت به سود دشمنان جنبش ملت ایران تمام شود.
انور خامه ای از اعضای جدا شده از حزب توده نکاتی را در این خصوص ذکر کرده که شاهدی بر این مدعاست.گزیده این مطالب که در پی می آید،گویای اشتباهات تاریخی بزرگی است که حزب توده در این برهه حساس از تاریخ ایران مرتکب شده است.وی اظهار می دارد:«اصولا" مخالفت حزب توده با ملی شدن صنعت نفت ریشه در به خطر افتادن منافع شوروی داشت و به این دلیل روسها با کمک توده ای ها در راه ملی شدن صنعت نفت ایران کارشکنی می کردند.چون اگر ملی شدن صنعت نفت تحقق می یافت طبیعتا" به کلیه منابع نفتی ایران تعمیم می یافت ودر پی آن دست روسیه هم از نفت شمال کوتاه می شد،که به شدت به دنبال دستیابی بدان بود.آنها در کل رابطه خوبی با مصدق نداشتند و گاه تا جایی در این امر پیش می رفتند که با انگلیس هم لابی می کردند،به این شکل که با چاپ اخبار کذب و سیاه نمایی اوضاع کشور در نشریات شان زمینه چینی می کردند و نمایندگانی هم در مجلس که دست نشانده انگلیس بودند،روزنامه آنها را به مجلس می بردند و به عنوان سندی علیه مصدق نشان می دادند.این مطلب اوج اختلاف و فاصله آنها را با مصدق نشان می داد. در یکی از موارد که هریمن،معاون ترومن رئیس جمهور آمریکا به تهران آمده بود تا با مصدق گفتگو کند،توده ای ها در میدان بهارستان تجمع می کردند و در نهایت کاری کردند که تحت تاثیر آنها نشست به هم بخورد.برخی از آنها در این روز حتی با اسلحه در تجمع حضور یافته بودند.هدف آنها از این کارها خدشه وارد آوردن به وجهه دولت بود. سیاست حزب مخالفت با نهضت بود تا از این طریق بتوانند فرمانبرداری خود از روسها را ثابت کنند تا بلکه پول بیشتری از آنها بگیرند.» نوع عمل حزب توده را در این دوران می توان به دو مرحله تقسیم کرد:
1-پیش از قیام 30 تیر 1331
2-پس از قیام 30 تیر 1331
در مرحله اول آنها سعی می کردند مصدق را که پشتیبانی روحانیت را نیز با خود داشت بازیچه دست امپریالیسم معرفی کنند و در این دوران سنگین ترین حملات را علیه او می نمایند.اما پس از قیام 30 تیر که مصدق به نیروهای مذهبی پشت کرد،حزب توده سعی داشت روابط حسنه با دولت او برقرار کند.اما حقیقت امر چنین بود که مصدق در این دوره به گونه ای در دام توده ای ها افتاد و آنها توانستند در ارگانها و نهادهای کشور و بخصوص ارتش نفوذ کنند و گام به گام جایگاه مصدق را تضعیف نمایند.
پایان پیام/

 

کد خبر 284776

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha