به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از «اینفورمیشن کلیرینگ هاوس»،هشدارهای مکرر در مورد اقدامات تروریستی،تعطیلی سفارت خانه های اروپا و آمریکا در سراسر خاورمیانه،صحبت در مورد توطئه های خنثی شده و انتقال نیروهای ویژه آمریکا:این روزها این نوع رویدادها به همان اندازه که ایجاد رعب می کنند،شک و تردیدهایی را نیز در ذهن متبادر می سازند.
آنهایی که اداره کننده جنگ غرب علیه تروریسم هستند،سابقه ای طولانی در اعلام خطرها و ایجاد رعب و وحشت واهی نزد افکار عمومی دارند.
در زمان،جرج بوش،رییس جمهوری پیشین آمریکا،دولت این کشور متوسل به اغراق کردن در خطر تهدیدهای تروریستی برای جلب حمایت های بیشتر می شد.
«تام ریدج»،وزیر امنیت داخلی آمریکا در دوران ریاست جمهوری جرج بوش در نوشته ای اذعان کرده است که برای بالا بردن سطح هشدار های تروریستی به منظور افزایش محبوبیت بوش در انتخابات سال 2004 میلادی تحت فشار بوده است.
در آن زمان موقعیت بوش در نتیجه به راه انداختن جنگ عراق تضعیف شده بود.
خود حمله به عراق اقدامی بود که در راستای ادعاهای دولتمردان آمریکایی به رهبری نومحافظه کاران مبنی براینکه رژیم صدام حسین به طریقی مرتبط با القاعده است،انجام شد.
«دیوید میلر» و «ریزوان سابیر»،کارشناسان انگلیسی،تحقیقاتی را در مورد رعب های تروریستی بریتانیا انجام دادند و به الگویی از ارائه اطلاعات غلط در اظهارات رسمی مقامات درباره این تهدیدها رسیدند.
یکی از مهترین موارد ایجاد وحشت، درست یک روز قبل از اعتراضات گسترده جهانی در روز 15 فوریه 2003 علیه جنگ رخ داد.
انگلیسی ها در این روز با هشدارهای جدی در مورد تهدیدهای تروریستی در فرودگاه «هیترو» لندن مواجه شدند.
این اعلام خطر آنقدر جدی بود که حتی تانک ها و نیروهای امنیتی در راه های مختوم به «هیترو» مستقر شدند.
روزنامه ها اخبار صفحه اصلی شان را به این موضوع اختصاص دادند اما هیچ توضیح یا دلیل و مدرکی برای اثبات این تهدید از سوی دولت یا سرویس های امنیتی ارائه نشد.
اکنون تعجبی ندارد که چنین روندی در دولت آمریکا در پیش گرفته شده است.
برخی گزارشگران بههمزمان شدن عملیات اطلاعاتی خبرساز و موفق علیه نیروهای وابسته به القاعده با حمایت عمومی از «ادوراد اسناودن» اشاره می کنند.
هدف از این اقدام ،توجیه میزان خارج از حد تصور جاسوسی های غیرقانونی از سوی آژانس امنیت ملی آمریکا به بهانه تامین امنیت ملی است.
اما هر هدفی در پشت تنظیم زمان ایجاد رعب و وحشت کنونی باشد،اهمیت اصلی آن در تایید این واقعیت است که تلاش دوبار باراک اوباما،رییس جمهوری آمریکا برای «جنگ علیه تروریسم» نه تنها یک شکست مفتضحانه است بلکه بسیار ظالمانه و دارای تاثیر معکوس بسیار عمیق است.
از سال 2010 میلادی،پرزیدنت اوباما اقدامات بی وقفه و بی رحمانه ای را در انجام حملات هواپیماهای بدون سرنشین علیه القاعده در یمن آغاز کرده است.
این در حالی است که در این مدت تعداد بسیار معدودی از اعضای القاعده در این حملات کشده شده اند.
بر اساس گزارش «موسسه آمریکای نوین»،حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا از 18 مورد در سال 2011 به 53 مرود در سال 2013 افزایش یافت و در این مدت تنها «سعید الشحری»،معاون رهبر القاعده کشته شد.
اما شاید نتوان باور کرد که سطح تهدیدها و شانتاژ خبری در خصصوص این روند تا چه اندازه بالا بوده است.
در نیتجه اعلام بی ثباتی و خطر در یمن بسیاری از روزنامه نگاران غربی این کشور را ترک کرده اند.
یکی از فعالان یمنی گزارش می دهد که بسیاری از مردم به ویژه در مناطق جنوبی به خاطر افزایش حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی می ترسند از خانه هایشان بیرون بروند.
مدارس و بیمارستان ها تعطیل شده اند و به خاطر شکست کامل دولت تحت حمایت آمریکا در فراهم کردن خدمات اولیه،خشم و عصبانیت مردم از غرب به شدت در حال گسترش است و به همین دلیل حتی بسیاری از مردم به سازمان های افراط گرا پیوسته اند.
حتی «فرانک گاردنر»،گزارشگر بی بی سی نیز می گوید که مردم یمن از حملات هواپیماهای بدون سرنشین که اغلب،اهداف را اشتباه نشانه می روند و موجب کشته شدن بسیاری از یمنی ها می شوند،متنفر هستند.
نشریه آمریکایی فارین پالیسی هم اذعان دارد که حملات آمریکا نه تنها موجب تامین امنیت و ریشه کردن کردن القاعده نشده بلکه موجب شده که تعداد عملیات کنندگان القاعده از 300 نفر از سال 2009 به بیش از یک هزار نفر در حال حاضر افزایش پیدا کند.
اگرچه رهبران جنگ علیه ترویسم با بدترین خدعه ها مردم را فریب می دهند و این جنگ را توجیه می کنند اما آنچه بیش از همه وحشت آور است،فرصت طلبی ظالمانه آنها از سیاست هایی است که در این زمینه در پیش گرفته اند تا از این طریق بر شکست فاحش خود در مبارزه با تروریسم سرپوش بگذارند.
دلیل اصلی رعب انگیزی تروریستی اوباما در چند وقت اخیر نیز،شکست او در «جنگ علیه تروریسم» بوده است.
پایان پیام/
نظر شما