گناه چشم های تشنه خندیدن چیست که باید از مرداب سیراب شود؟!

شاید شما هم از آن بیننده هایی باشید که با سریال های به اصطلاح طنز این شب های سال نو، تخمه می شکنید و می خندید، آیا فکر کرده اید خنده واقعا چند بخش دارد؟!

به گزارش خبرگزاری شبستان//خراسان شمالی

طنز چند بخشه؟
دو بخش نیست! یک بخشه!
اما خنده دو بخشه! خن+ ده ....
اول سالی، تا می توانی بخند حالا به هر قیمتی که شده پای تلویزیون یا لنگ پای رادیو....
این روزهای اول سال، می توانی مهربان لبخند بزنی یا می توانی مهربانی را بخندی!!! ....


شاید شما هم از آن بیننده های پر و پا قرصی باشید که با سریال های به اصطلاح طنز این شب های سال نو، تخمه می شکنید و می خندید تا اینجا بسیار خوب، اما فکر کرده اید خنده واقعا چند بخش دارد؟! خندیدن بیشتر اهمیت دارد یا خنداندن؟ نگاه سطحی و مطالعه نشده وقتی با اطوار مخلوط می شود از یک بخش به دو بخش ارتقا پیدا می کند! و بیننده را می خنداند و تنها چشم های کاملا آنی و گذرایش را که تشنه خندیدن است مقابل این جعبه جادو نگه می دارد.

مبتکران طنزهای آنی و در واقع همان طنازها، در فواصلی کوتاه و بلند، دور یا نزدیک می توانند به دور از اطوار و تکیه کردن به لفظ، ایفاگر حرکت های تأثیرگذاری باشند که جریان های زیباتری از فرایند زندگی عادی را با بایدها و نبایدهای مستمرش به تصویر بکشند و خندیدن را با برداشت های مناسب و نیز افزایش سطح توقع و تغییر ذائقه مخاطب شکل دهند، این موضوع در سال های اخیر به استثنای دو کار "شب های برره" و نیز "مرد هزار چهره" از مهران مدیری که موشکافانه طرح و تولید شده، در باقی موارد نادیده گرفته شده است و جز رنگ و لعاب ظاهری چیز خارق العاده ای ندارد و حضور بازیگران استثنایی در این عرصه صرفا برای خنداندن مخاطب نه خندیدن، ضعف و ساده انگاری این مهم را مضاعف کرده است.

این ساده بینی، متاسفانه تنها تاثیرپذیری لفظی در ژست و بیان را میان عموم رواج داده و کارکرد دیگری نداشته است و مخاطب را با چنگ زنی به مفاهیم معمولی خشنود و قانع کرده و ذهن مخاطبان را از درگیر شدن به اصول و مبانی اساسی و در عین حال ساده و نیز خودآگاهی، تشخیص و تمایز بهتر و بدتر و افزایش این مهم با پرداخت های حاشیه ای و توجه به موضوع های سطحی دور نگه داشته است.


کار به جایی رسیده که از آن به عنوان نیاز مخاطب نام می برند و در لیست برنامه های حرکت به سوی آگاهی رسانی و رفع این نیاز به شمار می آورند! اما این حرکت ها با تمام توان، ذهنیتی برای تماشاگران امروز ساخته که نتیجه اش را در فروش میلیاردی فیلم شعار زده و سطحی "اخراجی های 2" می توانیم شاهد باشیم.


و عجیب اینجاست مخاطبان امروز ادامه همان کسانی هستند که روزی توقعشان به عنوان مخاطب در گستره عام، مجموعه های تلویزیونی عمیق و پرمحتوایی چون "رعنا"، "سربداران" و "هزاردستان" بود و سریال طنز "باجناق ها"ی دیروز با سادگی نیاز های سخت و بزرگی را مطرح می کرد.

اگر جریان ها و دوران گذر زندگی مدرن امروز با غژاغژهای سریع و بی مجالش از سر جامعه ما می گذرد و در این تبادل آهنی و سیمی ما به عنوان کشوری جهان سومی تشنه خنده ایم، گناه ما چیست که باید از مرداب سیراب شویم؟!

گاهی استمرار خنده اشک های آدم را در می آورد، آن وقت زمان گذشته است و باید در مقابل هر تازه واردی دست های خلع سلاح شده را بالا ببریم ....

پایان پیام/

کد خبر 28143

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha