به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان ، برنامه ماه عسل شب گذشته در بیست و هفتمین روز از ماه مبارک رمضان با اجرای "احسان علیخانی " بر روی آنتن رفت که طبق روال همیشه ماه عسل با بیان قصه های مهمانان خود؛ مخاطبان را هیجان زده و به فکر فرو برد.
یک مادر با دو فرزند پسرش احمد 14 ساله و امین 19 ساله از میهمانان شب گذشته برنامه ماه عسل بودند که مادر از همسرش که معتاد بود مبتلا به HIV مثبت شده بود اما فرزندانش سالم بودند.
امین پسر بزرگ مادر میگویید: به خاطر مشکلات خانوادگی که داشتیم مجبور شدم ترک تحصیل کنم اما اکنون فروشندگی میکنم و در کنارش درس هم می خوانم.
احسان علیخانی با خنده به احمد می گوید معلوم است از اون پسر های شیطون در منزل هستی و اینجا آروم نشستی درس می خونی ؟ احمد می گوید: بله درس میخونم اما تابستان ها سر کار می روم؛ در ساختمان ها کارگری می کنم آجر بالا می برم ؛ علیخانی تعجب میکند میگوید :بنایی میکنی آجر بالا و پایین می بری پس من با یک یک مرد رو به رو هستم .
مادر خانواده از هنگامی که متوجه می شود HIV مثبت دارد می گوید: سال 84 وقتی متوجه شدم مبتلا به این بیماری هستم شبانه روز گریه میکردم و چون نسبت به این بیماری آگاهی نداشتم ناامید شده بودم تا خواهر همسرم گفت؛ علم پیشرفت کرده و راه درمان وجود دارد چرا نا امید هستی ؛ دیگر امید خود را با این صحبت ها بدست آوردم و زندگی به روال عادی بازگشت.
امین از روزی می گوید که متوجه شد مادرش مبتلا به HIV مثبت است؛ هنگامی که متوجه شدم از این نمی ترسیدم که خود مبتلا شوم اما از اینکه مادرم را از دست بدهم می ترسیدم چون مادر تنها سایه بالا سر ماست ؛ منزوی شده بودم اما وقتی متوجه شدم که می توان با دارو و رعایت برخی از مسایل مادرم زنده بماند و یک مرحله مانده است به ایدز بهتر شدم.
علیخانی رو به میهمان برنامه وقهرمان قصه میگوید چرا در این صندلی نشسته ای ؟مادر می گوید: اکنون اینجا نشسته ام که بگویم می شود با H I V مثبت هم زندگی کرد و این بیماری را ننگ ندانند و ما را جدا از خود ندانند ؛ چراکه من هم هیچگاه فکر نمیکردم مبتلا به این بیماری شوم اما مبتلا شدم ممکن است یک روز هم برای یکی دیگر به وجود آید.
وی ادامه داد: مردم باید نسبت به این بیماری آگاهی پیدا کنند اگر اطلاعات لازم را داشته باشند با ما هم خوب برخورد می کنند اکنون که در این برنامه حضور پیدا کردم می ترسم ؛ چون همسایه های ما نمی دانند مبتلا به این بیماری هستم نمیدانم چه برخوردی خواهند داشت چون سطح فرهنگ محله امان هم پایین است می ترسم مرا از محله بیرون کنند؛ چون شنیده بودم که یک دانش آموز دبستانی را هنگامی مدیرش متوجه دشه بود ایدز دارد از مدرسه اخراج کرده بود.
وی با بیان اینکه شوهرم را متهم اصلی نمیدانم اظهار کرد: من شوهرم را بخشدیم حتی وقتی در بیمارستان بود گفتم ؛ من بخشیدمت با وجود اینکه مرا مبتلا به این بیماری کرد اما بخشیدمت که شوهر جا خورد و باورش نمیشد؛ حتی هنگامی که فوت کرد در گوشش گفتم بخشیدمت آسوده بخواب.
علیخانی با تاکید بر اینکه باید نسبت به این بیماری آگاهی داشت اظهار کرد:چند سال پیش قد بلندترین فرد را به برنامه دعوت کردم که خانه نشین شده بود گفتم چرا خانه نشین شدی؛ گفت؛ چون خجالت می کشیدم بیرون بیایم؛ و من یک جمله کاملا غلط و اشتباه گفتم ؛ که مگر ایدز داشتی که خجالت می کشیدی؛ که سال بعدش یک فرد آمد گفت علیخانی من ایدز دارم و من خجالت نمیکشم که در برنامه حضور دارم؛ که بنده به خاطر عدم آگاهی به اشتباه خود پی بردم.
برنامه ماه عسل که قرار بود در دو بخش پخش شود به دلیل اهمیت موضوع تمام وقت را به میهمانان برنامه دادند تا بتوانند بیشتر صحبت کنند که مادر امین و احمد می گوید: از خانواده هایی که ما رو درک نمی کنند لطفا درباره ی این بیماری آگاهی پیدا کنند چراکه آنطور که فکر میکنند نیست و بیماری برای همه است.
احمد پیشرفت علم و ریشه کنی بیماری ایدز را آرزو میکند و مادر هم آینده ای خوب برای پسرانش را از خدا میخواهد و میگوید: امیدواریم دستمان جلوی هیچ کس دراز نشود.
خواهش می کنم اگر نسبت به مسئله ای آگاهی ندارید مردم را قضاوت نکنید این جملات علیخانی در پایان برنامه است.
پایان پیام/
نظر شما