به گزارش خبرنگار شبستان، شهید سیده طاهره هاشمی نوجوان 14 ساله ای بود که در سال 1360 در درگیری شهر آمل با منافقین به شهادت رسید.
سرتیپ سیدحسام هاشمی مشاور فرماندهی کل قوا در امور حفاظت اطلاعات نیروهای مسلح و برادر بزرگ این شهیده درباره وی گفت: طاهره به دلیل تربیت خانوادگی همراه با آموزه های قرآنی رشد کرد و به همین دلیل در مدرسه نیز هیئت قرآنی تشکیل داد.
وی سردبیر روزنامه دیواری مدرسه بود و در همه زمینه ها مقلد امام بود.
سرتیپ هاشمی گفت: بیشتر شهدا در جبهه متحول شده اند اما وی از قبل از انقلاب تا زمان شهادتش هر زمان با نبوغی عجیب از امام پیروی می کرد.
وی تصریح کرد: پس از اینکه طاهره به عنوان شهید برجسته سال معرفی شد و به او گفتم که تو رسالتی داری که پس از سی سال به عنوان شهید برجسته معرفی شده ای؟
وی درباره نحوه شهادت این شهیده بزرگوار گفت: به گفته سردار شعبانی که شاهد ماجرا بوده است در زمان درگیری منافقان با اهالی آمل در بهمن سال 60 طاهره به همراه یکی از دوستانش برای مبارزانی که سر کوچه ها سنگر بسته بودند مواد غذایی و کمکهای اولیه می بردند تا در نبود سپاه و بسیج که در جنگ بودند شهر سقوط نکند در همین حین در محلی که به دادگاه انقلاب مشهور است یک طرف خیابان به دست سپاه و نیروهای شهری و سمت دیگر به دست کمیسیون های ضد انقلاب بود و طاهره که به همراه دوستش برای رساندن وی به خانه شان می رفتند وسط درگیری گیر می کنند و گلوله ای به گردن و گلوله دیگری به سینه طاهره برخورد می کند و او را به شهادت می رساند.
سرتیپ هاشمی افزود: ان زمان به دلیل مراسم عروسی خواهرم از تهران به آمل رفته بودیم و همه در حال تدارک دیدن این مراسم بودیم که مادر دوست طاهره خبر داد که علی رغم انتظار ما خواهرمان شب در منزل آنها نبوده است و از وضعیت وی خبری در دست نیست به همین دلیل من به مقر سپاه رفتم و آنجا فهمیدم که درگیری ها تعدادی شهید و مجروح داشته است هنگام بازدید از دو شهید دیدم که یکی از آنها طاهره است.
وی افزود: از آنجا به خانه تلفن زده و خبر را به همسرم دادم و از وی خواستم که به اقوام بگوید که طاهره مجروح شده است و کم کم محیط عروسی به مراسمی برای شهادت خواهرمان تبدیل شد.
سرتیپ هاشمی درباره وصایای این شهیده گفت: خواهرم در انشاها و مطالبی که در روزنامه دیواری اش می نوشت همواره تاکید کرده است که مراقب باشید انقلاب به دست نااهلان نیفتد.
وی در زمان انتخابات ریاست جمهوری آقای رجایی نتوانست رای دهد زیرا تنها 13 سال داشت اما در خانه صندوق رای برای بچه ها گذاشته بود و از آنها رای می گرفت.
هاشمی افزود: حجاب و متانت این دختر نمونه بود و او می تواند سرمشقی برای نسل جوان باشد.
سرتیپ حسام هاشمی در پایان گفت: بهتر است به جای اینکه عکس های این شهیده به صورت بنر در سراسر شهر زده شود اهداف، منش و زندگی نامه وی به صورت کتاب و در قالب کارهای فرهنگی منتشر شود.
فاطمه هاشمی خواهر بزرگ این شهیده که طاهره در روز عروسی وی به شهادت رسیده بود درباره خواهرش گفت: به نظر من مظلومیت وی در کنار فرمانبری از رهبر علت انتخاب خواهرم به عنوان شهید شاخص است.
وی افزود: یک زمانی رزمنده ها در جبهه ها می کوشیدند و بچه هایی مانند طاهره سعی می کردند پشت جبهه به فراخور حالشان تلاش کنند ان زمان هر کس سعی می کرد نقشش را به درستی انجام دهد و طاهره نیز تلاش می کرد تا با نوشته هایش راه امام را ادامه داد.
خواهر این شهید افزود: وی عاشق امام خمینی بود و در هفته آخر حیاتش هنگامی که موفق شد به جماران برود در راه بازگشت نامه گروه دوستانشان را پیش مرگان روح الله گذاشتند.
معصومه هاشمی یکی دیگر از خواهران این شهیده بزرگوار درباره خواهر شهیدش گفت: طاهره علی رغم سن کمش در ابعاد مختلف به تکامل رسیده بود و براساس فرمان امام خمینی درباره خودسازی سعی می کرد در بعد مذهبی خودسازی کند و نماز اول وقت و روزه اش را ترک نمی کرد.
وی افزود: خواهرمان سعی می کرد با تمام توانش برای حفظ انقلاب و افزایش سطح هوشیاری نسل جوان تلاش کند و در همین راستا کتابخانه ای برای مدرسه شان تدارک دید و در آن کتابهای شاخصی را با جمع آوری پول از بچه ها و استفاده از پول توجیبی خودش قرار می داد این کتابخانه انقدر مهم شده بود که گروهک های منافق ان را به آتش کشیدند اما طاهره از پا ننشست و با جمع آوری پول از کسبه و اهالی محل توانست دوباره کتابخانه را احیا کند.
معصومه هاشمی گفت: پیام این شهید این بود که هر چه در توانمان است برای انقلاب بگذاریم.
وی با اشاره به اینکه سیده طاهره هاشمی شهادت خود را در خواب دیده بود گفت: وی بارها خواب دیده بود که در جمعی از شهدا با حضور شهید بهشتی و شهید رجایی و همچنین دو شهید از آمل به نام شهیدان قدیری و فتحی حضور دارند و آنها به وی گفته بودند که تو به جمع ما خواهی آمد.
طاهره زمانی که این خواب را مطرح کرد همه ما گفتیم آمل با منطقه جنگی فاصله زیادی دارد و تازه تو یک دختربچه هستی اما وی به راستی شهادتش را در خواب دیده بود.
خواهر شهید در پایان گفت: مادر ما دخترش را عروس تصور کرد و کفن خواهرمان را لباس عروس می دانست.
پایان پیام/
نظر شما