خبرگزاری شبستان: مساله خانه سینما این روزها وارد فاز جدیدی شده.اگر ادعای بر حق بودن هر کدام از طرفین را نادیده بگیریم،ناتوانی در یافتن راه حلی برای مشکل توسط خود این دو طرف،جریان خانه سینما را دنباله دار کرده و در آخرین روزهای دولت،این رییس جمهور است که دوباره برای حل مشکل پیش قدم شده است.
از قدیم گفته اند"گرهی که با دست باز می شود،چرا باید با دندان باز کرد؟".شاید اگر به ابتدای جریان خانه سینما برگردیم،ببینیم که از ابتدا می شد با تفاهم و صحبت،مساله ای را که به چند بند در اساسنامه خانه سینما باز می گشت،به شکلی حل کرد که هم در این چند سال امور صنفی سینما روال بی دردسری را طی کند،هم اعتماد و اتحاد را بین اهالی سینما تقویت کرد.اما در طول این سالها خانه سینما دست اندازی شد تا چرخ سینما مدام روی آن برود و نتواند به خوبی بچرخد.
مهمترین اولویت سینما در کشور ما از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون فرهنگ سازی در جامعه و در کنار آن ایجاد سرگرمی های سالم برای مردم بوده است تا جبهه فرهنگی کشور در برابر تهاجم وسیع فرهنگی،حرفی برای زدن داشته باشد.متاسفانه ریزش مخاطب در سینما که چند سال است آغاز شده و دلیل اصلی آن هم وضعیت اقتصادی است،سال گذشته به شدت تشدید شد.می توان دلیل این تشدید بحران مخاطب را همین اختلافاتی دانست که انرژی مسئولان و سینماگران را به اندازه ای مصرف می کند که وقت برای تولید خوب و سازنده برای سینمای ایران باقی نمی ماند.
بعد از بگو مگوهای متعدد و تجمعهایی که جلو خانه سینما و وزارت فرهنگ و ارشاد توسط هر دو طرف این ماجرا برگزار شد و البته میزگرد پر تنشی که در برنامه هفت بین همایون اسعدیان و حسین فرحبخش شاهد بودیم،محمود احمدی نژاد در آخرین روزهای فعالیتش به عنوان رییس جمهور،با دادن نامه ای خواستار حل این مشکل شد.
محمود احمدینژاد با تاکید بر اینکه خانه سینما نهادی صنفی و غیر دولتی است و بااشاره به موانع پدید آمده در مسیر فعالیت خانه سینما گفت: دولت به دلیل اهمیتی که برای عرصه هنر و به ویژه فعالیتهای سینمایی قائل است، برای حل مشکل وارد شده که نتیجه آن تدوین اساسنامه اصلاحی و ابلاغ آن برای اجرا بوده است.
رییسجمهور همچنین با اشاره به اهمیت حل مشکلات صنفی اهالی سینما، تفاهمنامه امضا شده بین رییس سازمان سینمایی و نمایندگان هیات مدیره خانه سینما در سیزدهم تیر ماه جاری را ملاک عمل دانست و بر ضرورت اجرای مفاد آن تاکید کرد.
این نامه می تواند فصل الخطابی برای هر دو سوی این جریان برای به پایان رسیدن مسائل حاشیه ای باشد که چند سال است گریبان سینمای ایران را گرفته و توان تولید در سینمای ایران را به حداقل رسانده.مضاف بر اینکه وضعیت اقتصادی قاطبه سینمای ایران را به شکلی در هم ریخته که بسیاری از اعضای بدنه سینمای ایران،دچار مشکلات معیشتی بسیار شده اند.
امید است نامه رییس جمهور بتواند مرهمی بر این زخم ملتهب سینما باشد اما از یاد نبریم قربانی اصلی در این میان سینمای ایران و مخاطبان این سینما هستند که مثل گوشت قربانی مدام بخشهایی از آنها کنده شد و آخر هم مشخص خواهد شد که دعوا سر لحاف ملا نصر الدین است!
پایان پیام/
نظر شما