شاهراه رویت شهودی حق

خبرگزاری شبستان: اگر در صدر اسلام برخی از مؤمنان به مقام رؤیت شهودی حق و گشودن چشم برزخی رسیدند و مقام وحدت و کثرت را یافتند، به جهت درس‎آموزی از مکتب پیامبر (ص) و اسلام بود.

خبرگزاری شبستان: خدمات دین را می‎توان به طور کلی به حوزة دنیا و آخرت تقسیم کرد. امّا شاید دربارة کارکردهای دین در جهان آخرت صحبت به تمام و کمال گفته شده باشد و در یک بیان کوتاه می‎توان آن را رسیدن به مرتبه‎ای از سعادت در جهان آخرت با توجّه به اعمالی که هر فردی در این دنیا انجام می‎دهد، دانست. ولی اکثر الهیون حوزة کارکردهای دین را به حق شامل دنیای مادی نیز می‎دانند و لذا تلاش ما در این مختصر این است تا فهرست‎وار به برخی از این موارد اشاره کنیم. در یک تقسیم‎بندی کلی می‎توان خدمات دین در دنیا را به دو حوزة اجتماعی و فردی تقسیم کرد.
 

الف) کارکردهای اجتماعی
1ـ کنترل افراد جامعه و بهبود روابط اجتماعی: انسان در صورتی می‎تواند به کمالات نوعی خود برسد و در زندگی سعادتمند شود که با سایر افراد تشکیل اجتماع دهد و در انجام اعمال حیاتی که انواع و اقسام بسیاری دارد و یک فرد نمی‎تواند به تنهایی همة آن‎ها را انجام دهد با دیگران همکای نماید. این امر، انسانِ اجتماعی را نیازمند به قوانین و مقرراتی می‎سازد که حافظ حقوق افراد باشد و بهرة هر کسی را از مزایای جامعه مشخص نماید. این قوانین و مقررات در صورتی می‎تواند مؤثر باشد که قوانین جزائی دیگری برای تهدید به تخلف و تشویق به اطاعت وجود داشته باشد و برای ضمانت اجرای آن‎ها نیروی حاکمه‎ای با عدل و انصاف و راستی و درستی بر جامعه حکومت نماید. قوانین و مقررات نیز از تخلف و نافرمانی در امان نمی‎ماند مگر این‎که بر پایة اخلاق فاضلة انسانی قرار داده شود و اخلاق هم نمی‎تواند سعادت انسانی را تضمین کند و او را وادار به انجام کارهای شایسته کند جز این‎که متکی به باورهای اعتقادی به ویژه اعتقاد به خدا و معاد باشد یعنی شخص ایمان داشته باشد که جهان، که انسان هم جزئی از آن است خدای یگانه‎ای دارد که همیشه بوده و خواهد بود و کوچک‎ترین چیزی از او مخفی نمی‎ماند و سرانجام همه را به سوی خود باز می گرداند. به نیکوکار پاداش و به بدکار کیفر دردناک می‎دهد و سپس در نعمت یا نقمت جاودانه می ماند.[1] بنابراین دین از طریق نظارت درونی تأثیر و نقش به‎سزائی در کنترل افراد جامعه و بهبود روابط اجتماعی ایفا می‎کند.
2ـ تقدیم منافع مهم‎تر دیگران بر منافع شخص: «باورهای دینی، منشاء پیدایش انگیزه‎های عالی و همت‎های والا، جهت گذشتن از منافع شخصی این جهانی و توجّه به منافع اجتماعی و در نتیجه فعلیت بخشیدن به انفاق و شهادت‎طلبی و ایثار و جانبازی است. هم چنانکه مقابله با ستمگران و بی‎توجهی به منافع زودگذر دنیوی است.»[2]

 

ب) کارکردهای فردی دین
1. ابدیت طلبی: همین که ابدیت به فکر بشر می‎آید به جهان دیگر پیوند می‎خورد، در او احساسات و تمایلات ابدیت‎خواهی به وجود می‎آورد. پیدایش این‎گونه تصورات وسیع و گسترده و پیدایش این‎گونه تمایلات و خواسته‎های عظیم در انسان با ساختمان بدنی و جسمانی محدود انسان به هیچ وجه جور در نمی‎آید. اینجاست که یک عدم تعادل عجیب و ناراحت‎کننده‎ای میان آرزوها و خواسته‎های او از یک طرف و استعداد جسمانی خود از طرف دیگر می‎بیند و تنها چیزی که این احساس و این احتیاج را به صورت کامل و مطمئن تأمین می‎کند ایمان است.[3]
2. روشن‎بینی و بصیرت: خداوند در سورة انفال آیه 29 می‎فرماید: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» یعنی اگر تقوای الهی داشته باشید، خداوند برای شما مایة تمییز و تشخیص قرار می‎دهد. این مضمون علاوه بر این‎که در قرآن کریم آمده، در روایات بسیاری نیز وارد شده است. «دین با ارایة برنامه‎ها و دستورالعمل‎ها، انسان را به تجربة عرفانی و علم حضوری و شهودی سوق می‎دهد و آن را از کجی‎ها و راه‎های منحرف باز می‎دارد. اگر در صدر اسلام برخی از مؤمنان به مقام رؤیت شهودی حق و گشودن چشم برزخی رسیدند و در عرصه اجتماعات نیز پیامبر (ص) را یاری نموده و مقام وحدت و کثرت را یافتند، به جهت درس‎آموزی از مکتب پیامبر (ص) و اسلام بود.»[4]
3. پیروزی بر شداید: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»[5] هر کس که تقوای الهی داشته باشد خداوند برای او راه بیرون شدن از سختی‎ها را قرار می‎دهد «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْراً»[6] هر کس که تقوای خدا داشته باشد خداوند یک نوع سهولت و آسانی در کار او قرار می‎دهد. با توجّه به آنچه که در مورد اثر روشن‎بینی و بصیرت تقوا گفتیم؛ اثر دوم یعنی نجات از مهالک و مضایق نیز برای تقوا ثابت می‎شود. وقتی که تقوا پیدا شد راه از چاه تمییز داده می‎شود و انسان کمتر گرفتار می‎شود و اگر گرفتار شد در روشنی تقوا روزنه بیرون رفتن را بهتر پیدا می‎کند.[7]
4. بهجت و انسباط[8]: الف. «خوشبینی» اولین اثر ایمان مذهبی از نظر بهجت‎زائی و انسباط آفرینی «خوشبینی» است. خوشبینی به جهان خلقت و هستی. ایمان مذهبی از آن جهت که تلقی انسان را نسبت به جهان شکل خاصی می‎دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفی می‎کند، طبعاً‌ دید انسان را نسبت به کل هستی خوش‎بینانه می‎سازد.
ب. آرامش خاطر؛ انسان فطرتاً جویای سعادت خویش است و آنچه مایة سعادت انسان است دو چیز است: 1. تلاش2. اطمینان به شرایط محیط. به عنوان مثال موفقیت دانش‎آموز معلول وابسته به دو چیز است سعی و تلاش خود و مساعدت و آمادگی محیط مدرسه و تشویق وترغیب اولیاء مدرسه. تکلیف انسان با خودش روشن است ولی آنچه انسان را به اضطراب و نگرانی می‎اندازد این سؤال است که آیا انجام این کارِ خوب فایده دارد؟ آیا صداقت و امانت‎داری بیهوده است؟ ایمان مذهبی به حکم‎ این‎که به انسان که یک طرف معامله است نسبت به جهان دیگر که طرف دیگر معامله است اعتماد و اطمینان می‎بخشد، دلهره و نگرانی نسبت به جهان را در برابر انسان زایل می‎سازد و به او آرامش خاطر می‎دهد.
ج. برخورداری بیشتر از لذت‎های معنوی مانند لذتی که انسان از احسان و خدمت و یا از محبوبیت و احترام و یا از موفقیت می‎برد که این لذات از لذات مادی هم قوی‎تر و هم دیرپاتر است. لذت عبادت هم از این گونه لذات است.
5. «کاهش ناراحتی‎ها»: ایمان مذهبی در انسان نیروی مقاومت می‎آفریند، تلخی‎ها را شیرین می‎کند، انسان با ایمان می‎داند هر چیزی در جهان حساب معینی دارد و اگر عکس‎العمل‎اش در برابر تلخی‎ها به نحو مطلوب باشد، فرضاً خود این امر غیر قابل جبران باشد به نحو دیگری از طرف خداوند متعال جبران می‎شود. مرگ در چشم فرد با ایمان، با آنچه در چشم فرد بی‎ایمان می‎نماید عوض می‎شود از نظر چنین فردی مرگ، نیستی و فنا نیست بلکه انتقال از جهان عمل و کشت به جهان نتیجه و محصول است. از این رو چنین فردی نگرانی‎های خویش را از مرگ‌، با کوشش در کارهای نیک که در زبان دین «عمل صالح» نامیده می‎شود برطرف می‎سازد.[9]
پی نوشت ها:
[1] . طباطبائی، محمد حسین، مجموعة پرسش‎ها و پاسخ‎ها، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1371، ج2، ص259ـ262.
[2] . خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‎های حوزة علمیه، چاپ اول، 1379، ص258.
[3] . مطهری، مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، تهران، انتشارات صدرا، چاپ ششم، 1372، ص40ـ43.
[4] . کلام جدید، همان، ص263.
[5] . طلاق/2.
[6] . طلاق/4.
[7] . مطهری، مرتضی، ده گفتار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، 1373، ص57ـ64.
[8] . مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دهم، 1373، ص39ـ44.
[9] . مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، ص35ـ37.
برگرفته از اندیشه قم
پایان پیام/
 

کد خبر 273602

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha