خبرگزاری شبستان: واژه اسلام هراسی در آمریکا به شکل ساده و معمولی به کار برده نمی شود. در واقع اسلام هراسی ترس، نفرت و خصومت در برابر اسلام به طور افراطی و اغراق آمیز است که از راه کلیشه های منفی به وجود می آید و نتیجه آن نخوت، تبعیض و به حاشیه راندن و منزوی سازی مسلمانان درزندگی مدنی، سیاسی و اجتماعی آمریکاست. به نظر جامعه آمریکا، باید گفتمان مدنی، "واقعیت – بنیاد" در قبال اسلام مورد اهتمام قرار گیرد. این گفتمان باید صداقت و راستی دربر داشته همچنین با ارزش هایی از قبیل آزادی های مذهبی و برابری در پیشگاه قانون و احترام و تکثرگرایی سازگار باشد. نخستین گام در رسیدن به این گفتمان صادقانه به حاشیه راندن تاثیر افرادی است که شبکه اسلام هراسی در آمریکا از راه فعالیت های گسترده خود تشکیل داده اند و هدف آنان ایجاد تفرقه در جامعه آمریکا با پراکندن مجموعه ای از اطلاعات دروغ است.
اسلام هراسی درآمریکا پس از 11 ستامبر
پس از واقعه 11 سپتامبر 2001، نومحافظه کاران آمریکا در اقدامی تبلیغاتی و هماهنگ با بنیادگرایان پروتستان و لابی صهیونیسم تلاش کردند تا ضمن نسبت دادن اقدام های تروریستی و خشونت آمیز به مسلمانان، موجی از اسلام هراسی و اسلام ستیزی را دامن زنند. جرج دبلیو بوش رییس جمهور وقت آمریکا با اعلام اینکه ایالات متحده در جهانی سرد به سر می برد که نا آشنا، غیرقابل پیش بینی، ناامن و غیردوستانه است سعی کرد با دامن زدن به وحشت و نفرت و ترس مردم آمریکا در برابر مسلمانان و با مطرح کردن جنگ های صلیبی، نوعی سوءظن، بی اعتمادی و دشمنی را در آمریکایی ها نسبت به مسلمانان ایجاد کند. در هفته های پس از 11 سپتامبر، مردم آمریکا از خود می پرسیدند:" آنان(مسلمانان) چرا تا این اندازه از ما متنفرند؟" پاسخ این بود:"به این دلیل از قدرت ما می ترسند، به ثروت ما رشک می برند، ارزش های ما را محکوم می کنند و از تکبر ما بیزارند."
رسانه های جمعی آمریکا نیز با بزرگ نمایی خطر اسلام و مسلمانان درصدد برآمدند موجی از شوک، ترس و نفرت را نسبت به مسلمانان پدید آورده و با تبلیغات منفی و بزرگ نمایی موضوعات غیرواقعی، عرصه ای برای رفتارهای تهاجمی پس از 11 ستامبر فراهم سازند.
در حوادث 11 سپتامبر، شبکه CNNدر ابتدا تروریست ها را دشمن مردم و امنیت آمریکا معرفی کرد. سپس تروریست ها را همان مسلمانان دانست و در ادامه از رهگذر افسانه پردازی رسانه ای، زمینه مبارزه با تروریست ها را در هر جا و در هر شکل مهیا ساخت.
اهداف و بنیاد های اسلام هراسی در آمریکا
1. اتحاد مثلث نومحافظه کارانه، بنیادگرایان پروتستان و لابی صهیونیسم؛
پس از 11 سپتامبر مثلث نومحافظه کاران، اوانجلیست های جنگ طلب یا صهیونیست های مسیحی و لابی های صهیونیستی از جمله ایپاک، به نوعی وحدت راهبردی در راستای مبارزه با اسلام و ترویج اسلام هراسی در جامعه آمریکا دست یافتند.
نومحافظه کاران از 11 سپتامبر به عنوان فرصتی بزرگ برای واشنگتن به منظور جایگزین سازی اسلام سیاسی به جای تهدید کمونیسم شوروی به عنوان خطر عمده فراروی تفکر لیبرال دمکراسی یاد کردند و با برشمردن اسلام گرایی به عنوان مهمترین دشمن آمریکا و مطرح کردن جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماینده این طرز فکر، در صدد ترویج ترس از الگو قرار دادن نظام جمهوری اسلامی و گسترش اندیشه های انقلاب اسلامی در منطقه خاورمیانه برآمدند. آنان به منظور کاهش قدرت بنیادگرایی اسلامی در منطقه خاورمیانه، درصدد برآمدند تا از رهگذر جایگزین سازی اسلام به جای کمونیسم شوروی به عنوان خطر عمده نظری و عملی فراروی غرب، جمهوری اسلامی ایران را کانون تولید و مروج خشونت معرفی کنند و به نام جلوگیری از رشد اسلام مبارزه جو به نوعی به جنگ ادیان یا جنگ صلیبی یا جنگ تمدن ها دامن زنند. علاوه بر نومحافظه کاران، بنیادگرایان پروتستان، نیز به دلیل نوع تفکر آرماگدونی، هتک حرمت نسبت به اسلام و مسلمانان و ارزش های اسلامی را در دستور کار قرار دادند. این بنیادگرایان مسیحی با صهیونیست های مسیحی یا مسیحیان راست گرا، مهمترین رسالت خود را فراهم آوردن زمینه شکل گیری آرماگدون قلمداد می کنند.
بر اساس اعتقاداتشان در جنگ آرماگدون آنها تنها بازماندگان این جنگ نهایی خواهند بود. بر اساس اعتقاد اوانجلیست های جنگ طلب، در پایان جنگ نهایی آنها حاکمان جهان برای مدت هزار سال به رهبری حضرت مسیح (ع) هستند. آنان اعتقاد دارند که به دست آنها حوادثی به وقوع باید بپیوندد تا مسیح (ع) دوباره ظهور کند.
پیروان این مکتب وظیفه دینی خود می دانند که برای تسریع در عملی شدن این حوادث و تحقق آرمان های خویش تلاش کنند. آنها همچنین تبلیغ می کنند که آمریکا را حضرت مسیح (ع) به وجود آورده است تا در آخرالزمان علیه ضد مسیح (دجّال) در جنگ نهایی مقدس آرماگدون بجنگد.
از این رو آنان همواره خواستار یک آمریکای قدرتمند و مقتدر هستند و از این افزایش بودجه نظامی حمایت می کنند. آنها هر کسی را که با آنان موافق نباشد، ضد دین، ضد مسیحیت و ضد اخلاق معرفی کرده و به هواداران خود آموزش می دادند که از مخالفان خود متنفر باشند.
صهیونیست های مسیحی که ریشه در کلیسای انجیلی دارند معتقدند که تنها ظهورحضرت مسیح (ع) و عمل به دستورات او می تواند مظاهر خیر را به جامعه آمریکا برگردانده و آمریکا را از وضعیت فعلی نجات دهد. این گروه بر این باورند که اسلام ستیزی، گسترش اختلافات با جهان اسلام و افزایش تنش ها میان مسمانان با یهودیان و مسیحیان از جمله مواردی است که باید پیش از ظهور مسیح (ع) اتفاق بیفتد. آنان معتقدند که باید وضعیتی را به وجود آورند که سراسر جهان نابود شده تا در ظهور مسیح تسریع شود؛ چرا که به نظر آنها مسیح (ع) فقط بعد از نابودی کامل جهان ظهور خواهد کرد که از آن با عنوان "تروریسم مقدس" یاد می کنند. بر این اساس اندیشه های صهیونیستی می تواند به یاری اوانجلیست ها بشتابد چرا که به دنبال تخریب مسجدالقصی توسط اسرائیلی ها، جنگ میان مسلمانان و یهودیان در خواهد گرفت و با نابودی مسلمانان، مقدمات ظهور حضرت مسیح (ع) فراهم می شود.
دشمن انگاری مشترک!
از نظر صهیونیست های مسیحی، مسلمانان دشمن مشترک یهودیان و مسیحیان بوده و همواره باید دامنه اختلافات میان مسلمانان و یهودیان تشدید شود؛ چرا که معتقدند مسلمانان مانعی برای ظهور حضرت مسیح(ع) قلمداد می شوند که در جنگی هسته ای همه آنان باید از بین بروند. از دیدگاه این گروه دولت های اسلامی چون جمهوری اسلامی ایران نباید به قدرت برتر منطقه ای تبدیل شوند تا مبادا مجال گسترش اندیشه های اسلامی در منطقه و جهان را به دست آورند. از این رو مسیحیان صهیونیست جنگ آمریکا با عراق را در سال 2003 "جنگ مقدس" نام نهادند. به هر تقدیر اهانت و هتاکی به مقدسات دین اسلام و ارزش های مسلمانان به گفتمان های رایج صهیونیست های مسیحی تبدیل شده است.
از نظر لابی صهیویسم نیز اسلام دشمن مشترک مسیحیان و یهودیان است که باید از گسترش آن در جامعه آمریکا جلوگیری کرد. از دیدگاه آنان اسلام سیاسی مهمترین خطر برای آینده حیات سیاسی تل آویو و واشنگتن محسوب می شود. صهیونیست ها با اتهام ترویج خشونت، افراطی گری و شرارت به اسلام و مسلمانان، سعی در منفی جلوه دادن اسلام و معرفی مسلمانان به عنوان نماد تروریسم و خشونت دارند و بدین ترتیب تبلیغات گسترده ای را علیه اسلام و مسلمانان پس از 11 سپتامبر راه اندازی کردند. آنان با دامن زدن به ماجرای هولوکاست سعی دارند این حس را در یهودیان تقویت کنند که همیشه در معرض تهاجم دشمنان قرار دارند و با نشان دادن چهره ای سیاه از اسلام و مسلمانان و نشان دادن صحنه سربریدن گروگان ها از سوی گروه القاعده و معرفی آنان به عنوان نماد کلیه فرق و مذاهب اسلامی، در معرفی اسلام به عنوان تدید عمده و بزرگ نمایی آن سعی دارند.
بدین ترتیب اتحاد شوم نومحافظه کاران، اوانجلیست ها و صهیونیست ها اسباب دامن زدن به موج اسلام هراسی و اسلام ستیزی را در جامعه آمریکا و نیز در سیاست تبلیغاتی واشنگتن برای انحراف افکار عمومی بین المللی نسبت به تهدید اسلام و کشورهای اسلامی، فراهم آورده است.(*)
*برگرفته از کتاب اسلام هراسی در غرب نوشته محمد رضا دهشیری
ادامه دارد/
نظر شما