زینب صناعی: پایان سرما، آغاز فصل خانهتکانی دلهای مشوّش، غبارگیری آینههای مکدّر، زدودن کینههای کهنه دیروز، دوبارهشدن و آغاز نوروز است. تقریبا از یک ماه مانده به آغاز سال جدید، در و دیوار شهر، نزدیکشدن بزرگترین جشن باستانی ایران را نوید میدهد اما خانهتکانی که در حال حاضر اکثر مردم نزدیک سال نو انجام میدهند بر میگردد به اعتقاد آریاییها مبنی بر بازگشت فروهرها، به این ترتیب که آریاییها اعتقاد داشتند که فروهر یکی از اجزای وجود آدم است که بعد از مرگ به جایگاه ازلی خود بر میگردد.
بر اساس اعتقاد پیشینیان، تفاوت فروهر با روان آدمی در آن است که، روان به گناه آلوده میشده اما فروهر پاکیزه میماند و بعد از مرگ به جایگاه ازلی خود باز میگشت. پیشینیان اعتقاد داشتند که در 10 روز آخر سال، 10 روز فروردین، فروهرهای گذشتگان ما به خانههای خود بر میگردند و به دلیل آنکه آنها مهمانهای عزیزی هستند، باید تلاش کرد تا خانه تمیز و پاکیزه باشد.
در آن زمان سعی میکردند که تا قبل از 20 اسفند خانهتکانی انجام شود تا خانه برای ورود فروهر گذشتگان آماده باشد البته هنوز هم برخی از زرتشتیان این رسم خانهتکانی تا 20 اسفند را به جا میآورند.
زرتشتیان اعتقاد داشتند که به هنگام نوروز، فرشتگان حامی هر خانواده به خانه آنها میآیند، بنابراین سعی میکردند خانهشان را کاملاً تمیز کنند تا نهایت احترام را نسبت به آنها به جا بیاورند.
این رسم به این شکل بود که یکسری اثاثیه کهنه و قدیمی را دور میریختهاند و لوازم جدید به جایش میگذاشتند؛ رسمی که امروز در بسیاری از نقاط ایران به شکل رسم کوزهشکستن انجام میشود و در چهارشنبهسوری به نوعی به رسم بلاگردانی تبدیل شده، از همان رسوم دورریختن وسایل کهنه برای میزبانی از پیشینیان است.
در بعضی از نقاط ایران نیز رسم بود که حتی خانهها را رنگ آمیزی میکردند و اگر میسر نبود دست کم، همان اتاقی که هفتسین را در آن میچیدند، سفید میکردند.
اثاثیه کهنه را به دور میریختند و به جایش لوازم نو میخریدند و در آن میان شکستن کوزه را که جایگاه آلودگیها و اندوه های یک ساله بود واجب میدانستند.
ظروف مسی را به رویگران میسپردند، نقرهها را جلا میدادند، گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک میکردند و فرش و گلیمها را از تیرگیهای یک ساله میزدودند و بر آن باور بودند که ارواح مردگان یا فروهرها (ریشه کلمه فروردین) در این روزها به خانه و کاشانهی خود باز میگردند و اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال میشوند و برای باز ماندگان خود دعا میفرستند و اگر نه، غمگین و افسرده باز میگردند.
از این رو چند روز به نوروز مانده در خانه مُشک و عنبر میسوزاندند و شمع و چراغ میافروختند. آنان حتی در گیرودار خانهتکانی و از 20 روز مانده به عید، سبزه سبز میکردند. ایرانیان باستان دانهها را که عبارت بودند از گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، کاجیله، ذرت و ماش به شمارهی هفت ( نماد هفت امشاسپند) یا دوازده (شمارهی مقدس برجها) در ستونهایی از خشت خام بر میآوردند و بالیدن هر یک را به فال نیک میگرفتند.
آنان بر این باور بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروری خواهد بود و بنابراین خانوادهها به طور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به نماد هومت(اندیشهی نیک)، هوخت(گفتار نیک) و هوورشت (کردار نیک) سبز میکردند و فروهر نیاکان را موجب بالندگی و رشد آنها میدانستند.
البته رسم خانهتکانی تنها مختص به کشور ما نیست و در تاجیکستان و افغانستان حتی رسمی به عنوان خانهبراری وجود دارد که همه چیز را به بیرون خانه میآورند و تمیز میکنند.
این رسم قدیمی در روستاهای ایران بوده و هنوز هم وجود دارد و به دلیل آنکه وسایل خانه معمولا اندک است، همه لوازم را به بیرون از خانه میآورند و دیورارهای خانه را سفید میکنند و دوباره وسایل را به داخل میبرند.
بیشک گستردگی آداب و رسوم نوروز و خانهتکانی به ایران ختم نمیشود و میبینیم که مردمان اکثر نقاط مشرق زمین از شمال چین تا آسیای غربی نوروز را جشن میگیرند به این معنی که شمال چین، هند، پاکستان، افغانستان، ترکمسنتان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، آذربایجان، گرجستان، شمال عراق و بخشهایی از ترکیه و سوریه و آلبانی نوروز را جشن گرفته و حتی در کشوری مانند رومانی هم گزارشهایی از ردپای نوروز دیده شده است.
برخی ایرانشناسان معتقدند، پیشینه نوروز و آئینهایش به قرن 12 پیش از میلاد میرسد؛ یعنی زمانی که جمشید، پادشاه اسطورهای ایران، جشن آغاز بهار را نوروز نامید و از آن زمان، حدود بیست و پنج قرن است که ایرانیان آغاز سال جدید را جشن میگیرند.
شاید انگیزه دیگر برای انجام خانهتکانی در روزهای پایانی سال، این بود که چون نوروز، روز نو است، پس باید در این روز همه چیز نو و جدید باشد، البته نو در زندگی ایرانیان مفهوم اسراف و بیارزشبودن اشیای قدیمی را نداشت و ندارد، بلکه هر چیز پاک و تمیزی نو تلقی میشود و هر وسیله ناپاک و بیکاربردی، کهنه.
به هر حال، در آخرین ماه سال، همه، با نظافت و دور ریختن وسایل کهنه و ترمیم و تعمیر خانه، زندگی را نو میکنند تا سبکبال و آسودهخاطر به پیشواز نوروز بروند.
در حال حاضر نیز از پشتبام برخی خانهها فرشهای شستهشده آویزانی را شاهدیم که نوید پاکی و بشارت پاکیزگی میدهند، پنجرههایی که دیگر پردهپوش نیستند و یا دستهایی که غبار و آلودگی را از روی شیشهها میزدایند، همه و همه بوی عید را تا عمق جان فرو میبرند.
دارا یا ندار، پایینشهر یا بالایشهر؛ مهم آن است که پیش از فرارسیدن نوروز، خانهها باید تکانده شود و در بیشتر خانهها، خود اعضای خانواده کار نظافت را بر عهده میگیرند.
به عقیده روانشناسان، خانهتکانی نقش بسزایی در روح و روان آدمی دارد و نظافت و نظمدادن به وسایل به ویژه تغییر رنگها و ایجاد تنوع در دکور خانه، تأثیر مثبتی بر روحیه انسانها میگذارد و زندگی را از یکنواختی خارج میکند.
آنان بر این باورند که تنوع و تمیزی محیط اطراف در پیشگیری از خمودگی و افسردگی نیز بسیار تأثیرگذار است، بنابراین یک خانهتکانی ساده، سلامت روان فرد را تا حد زیادی تأمین میکند.
اگر به برگریزان خزانهای هر ساله بیاندیشیم، به یاد میآوریم که خزانی در راه داریم، بنابراین باید قدر بهارها را بدانیم، کدورت را از خانه دلها بشوییم که فرصت برای در کنار عزیزان بودن بسیار محدود و ناچیز است و از یاد نبریم ما برای تکامل معنویت درون، نیاز به خانهتکانی دل از طریق استغفار و باهم بودن از طریق آشتی داریم.
پس بیایید پیش از تکاندن خانههای آجری و سیمانی و سنگی به تکاندن خانهی دلهایمان بپردازیم، به مصداق:
"یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل والنهار
یا محول الحول والاحوال
حول حالنا الا احسن الحال".
پایان پیام/

امروزه در ایران کمتر کسی هست که با خانهتکانی دم عید آشنا نباشد، اما بهتر است ببینیم این سنت پسندیده و قدیمی از کجا وارد زندگی ما شده است.
کد خبر 26581
نظر شما