به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، کهیان در سرمقاله امروز با عنوان «بازی تا دقیقه 90» از گفتمان برخی از کاندیداها درباره نحوه مذاکرات هسته با غرب انتقاد کرد و نوشت: در هیجان و شور و نشاط انتخابات در سراسر کشور اوج گرفته است و حتی بسیاری از رسانههای ضدانقلاب و خارجی که ماموریت دارند فضای یاس و ناامیدی را پمپاژ کنند بر این واقعیت اذعان دارند که انتخابات در ایران حداکثری خواهد بود و به تعبیر گاردین جهان به انتخابات ایران چشم دوخته است.
میان تحلیلها و گمانهزنیها پیرامون انتخابات 24 خرداد و اینکه چه کسی میتواند انتخاب و اعتماد مردم را جلب کند تنها 3 روز فاصله است.
البته این احتمال هم وجود دارد که انتخابات به دور دوم کشیده شود و آنگاه 7 روز دیگر باید به انتظار نشست و در نهایت 31 خرداد ایستگاه نهایی یازدهمین دوره ریاستجمهوری خواهد بود.
حساسیت این روزها و رسالت بزرگ مردم در تشخیص فرد اصلح و خلق حماسه سیاسی نقطهای است که دشمن از مدتها قبل آن را نشانه رفته است.
بنابراین هرچند فضای انتخاباتی کشور و شور و هیجان مردم و تلاش و تکاپوی پرحجم نامزدها نشانه آن است که دشمن در اولین هدف خود یعنی به چالش کشیدن مشارکت حداکثری ناکام بوده و طرفی نبسته است ولی نباید در میان بازار داغ تبلیغات نامزدها از یاد برد که اتاقهای فکر دشمن سناریوهای چند لایه و پیچیدهای برای انتخابات در پیش رو طراحی و تدارک کردهاند.
از نظر حریف بازی انتخابات تا دقیقه 90 ادامه دارد و برای هر مقطع آن برنامه و دسیسهای چیدهاند. از همین روی در فاصله بسیار کوتاه باقی مانده تا انتخابات نباید فکر کرد که دشمن تماشاچی خواهد بود و فقط به عرصه انتخابات مینگرد و دیگر هیچ.
سوال کلیدی این است که در شرایط کنونی نگاه دشمن به کدام نقطه درباره انتخابات ایران دوخته شده است؟ آیا سادهلوحی نیست که «بازی انتخابات» -به تعبیر مراکز مطالعاتی غربی- را تمام شده و رو به پایان فرض کنیم؟
برای واکاوی این پرسش در میدان انتخابات و رسیدن به پاسخ چند نکته قابل اعتناست که موضوع اصلی این نوشته را دربر میگیرد؛
1- رفتارشناسی دشمنان کشورمان آشکارا نشان میدهد که آنها همواره درصدد هستند تا از دالان انتخابات سیاستها و سناریوهای خود را به ایران تحمیل نمایند. چرا و چگونه؟ چون در مواجهه با ایران دچار مشکلاتی هستند و علیرغم بلوف «همه گزینهها روی میز است»! میخواهند به صورت مواجهه نرم با ایران روبرو شوند.
بنابراین اتاقهای فکر دشمن بر این مسئله متمرکز است که میدان انتخابات در ایران را به بزنگاهی پرهزینه و پرچالش تبدیل نماید.
نمونه اعلای تلاش دشمن در اینباره، انتخابات ریاستجمهوری سال 88 بود که نه چالش در مشارکت یا چالش در رقابت و کاندیداها بلکه چالش در مشروعیت و سلامت انتخابات را هدف گرفته بود.
اما علیرغم تمام برنامهریزیها و تحرکات چند لایه دشمن، این کارشکنی نتیجه معکوس داد و «قدرت نرم» ایران به سدی در برابر توطئههای دشمن تبدیل گشت.
جالب اینجاست که مراکز مطالعاتی و نزدیک به اتاقهای فکر دشمن هم این واقعیت را به بیرون درز داد و از جمله مرکز سابان وابسته به اندیشکده بروکینگز اذعان کرد که براندازی در ایران ناشدنی است.
بعد از فتنه سال 88 جمعبندی مراکز رسمی و مطالعاتی کشورهای غربی در مواجهه با ایران یک ترجیعبند مشترک داشت؛ «تغییر رژیم در ایران ممکن نیست».
2- گام بعدی دشمن این بود که «تغییر رفتار ایران» را هدف قرار بدهند. به قول سردبیر نشریه معروف فارین پالیسی مشکل آمریکا با ایران این است که جمهوری اسلامی سرپیچی میکند.
جرمی هاوند توضیح میدهد که سرپیچی ایران ناشی از استقلال این کشور است و بلافاصله میافزاید؛ برای همین است که ایران، آمریکا را عصبانی کرده و مورد غضب کاخ سفید است.
خب، با این حساب معنای «تغییر رفتار» بسیار واضح است و آن اینکه هر چه حریف گستاخ و پرمدعا میگوید، ایران مسامحه کند و در بستر مذاکره قدرتهای غربی بر استقلال و اصول خود پافشاری و اصرار نکند!
اما این خواسته- بخوانید آرزو- هم نقش بر آب شد و سوزان مالونی طی مقالهای که در وبسایت بروکینگز منتشر شد به صراحت نوشت؛ «واشنگتن آنجا که باید کم آورده است و آن ایجاد «تغییر رفتار ایران» است.»
3- دشمن باز هم متوقف نشد و تصمیم نگرفت که تنها تماشاگر مواجهه با ایران باشد. این بار «تغییر محاسبات مسئولان ارشد نظام» را هدف گرفت. چرا؟ یک استدلال ساده در این هدف بود و آن اینکه ناکامی در تغییر رفتار ایران به خاطر محاسباتی است که جمهوری اسلامی از رویارویی و مواجهه با حریف دارد. پس به زعم دشمن اگر محاسبات ایران تغییر کند، رفتار او نیز تغییر خواهد کرد. برای همین منظور در دو سال گذشته بالاترین فشارها و تحریمها علیه کشورمان اعمال شد با مختصات-به قول آمریکاییها- فلجکنندگی و گزندگی ملت ایران که از آن به عنوان «ضربه آخر» یاد کردند ولی نتیجه چه شد؟
واقعیت آن است که قادر نبودند محاسبات ایران را تغییر دهند چون آنچه که عیان شد اشتباه محاسباتی حریف بود.
آیا تحریمهای موسوم به اول ژوئیه که قرار بود ظرف 6 ماه کار را یکسره کند به نتیجه رسید؟
آیا پیشرفتها و دستاوردهای علمی و هستهای ایران متوقف شد؟
مگر در کنگره آمریکا، التهاب ویرانگر اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی را برای پایان سال 91 و منتهی به انتخابات 24 خرداد 92 تدارک ندیده بودند؟
و دهها سؤال و نکته در این میان گفتنی است ولی 2 نمونه روشن کننده آن است که محاسبات حریف با اشتباهات استراتژیک گره خورده است؛ یکی آنکه پس از این همه تحرکات و توطئهها علیه ایران، ماه قبل کنگره آمریکا در گزارشی رسمی- البته دیرهنگام- اذعان کرد که در تحریم ایران به نتایج تعیین شده نرسیدیم و شکست خوردیم.
دیگر آنکه واشنگتن پست به صراحت خاطرنشان کرد که تحریمها ناکارآمد بوده، ناآرامی اجتماعی ایجاد نکرده و نهایتاً اینکه ایران هیچ اثری از تسلیم نشان نمیدهد.
4- از اینجا به بعد است که دشمن در گام آخر، تشکیک در دستاوردها و پیشرفتهای جمهوری اسلامی در سالهای اخیر را هدف گرفته است.
برای همین هرچه به انتخابات نزدیکتر شدیم، این خط از سوی دشمن پیگیری و رهگیری شد که «مقاومت، رمز پیشرفت» نیست.
متاسفانه در شرایط رقابتهای انتخاباتی برخی نامزدها- خواسته یا ناخواسته- جدول دشمن را پر کردند و قرائتی از وضعیت موجود کشور ارائه کردند که با دستاوردهای بزرگ هستهای، علمی، دفاعی و نقش تعیینکننده و ممتاز جمهوری اسلامی در تحولات منطقهای همخوانی نداشت.
برخی آنچنان از «نجات اقتصادی»! دم زدند که گویا اهرم تحریمها کشور را قفل کرده است و راهحل تحریمها از مسیر وادادگی در برابر سیاستهای گستاخانه و خصمانه حریف میگذرد.
یا آنچنان واقعیتها را نادیده گرفتند که تنها راهحل موجود را «بستن با کدخدا» توصیف کردند. کدخدایی که خود در گرداب مشکلات اقتصادی گرفتار شده و در حالی که به تعبیر آن روزنامهنگار آمریکایی، ایران با اقتدار و مستقل، آمریکا را عصبانی کرده است.
عجیب است که حریف آمریکایی بر ناتوانی در برابر ایران به خاطر تغییر رفتار جمهوری اسلامی اذعان میکند و آقایان با ژست تدبیر امور، «کاهش شکاف ایران با غرب»! را پیشنهاد میدهند و یا با ژست پختگی بر طبل به اصطلاح «آشتی با دنیا»! میکوبند.
این همان خطی است که در همین چند روز باقی مانده جریانی تلاش میکند آن را به اصطلاح به یک موج در جامعه تبدیل کند و میپندارد که اینچنین آراء مردم را جلب خواهند کرد.
اما مشکل آنجاست که حریف هم فهمیده است نمیتواند ملت ایران را به سازش وادار کند. تحلیل دیروز نیویورکتایمز از مواجهه خط سازش و خط مقاومت در ایران خواندنی است؛ «ملت و دولت ایران همصدا از موضع هستهای کشورشان دفاع میکنند و حتی بیش از 10 سال گذشته بر موضوع هستهای حساسیت و تاکید دارند.»
اما دشمن وظیفهای جز دشمنی ندارد و به این نقطه چشم دوخته تا خط سازش را در انتخابات پمپاژ کند و این بازی را تا روز انتخابات ادامه خواهد داد ولی برخی آقایان باید بدانند که نتیجه این بازی را مردم رقم خواهند زد.
پایان پیام/
نظر شما