به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، علیرضا کریمی در فاطر نیوز با اشاره به یکی از مهمترین اخبار سیاسی این روزهای آمریکا، انتصاب سوزان رایس به سمت «مشاور امنیت ملی آمریکا» نوشته است:
رایس قرار بود در سمتی قرار گیرد که اکنون جان کری به آن تکیه زده است اما مخالفت جدی جمهوریخواهان اصلیترین علت عدم انتصاب این دیپلمات آمریکایی به سمت وزیر امور خارجه آمریکا بوده است. رایس پس از ماجرای کشته شدن سفیر ایالات متحده در لیبی، انتشار فیلم «معصومیت مسلمانان» را عامل آن دانسته بود و همین امر خشم جمهوریخواهان را برانگیخت. فیلم مزبور به اعتقاد مسلمانان اهانت میکرد و واکنشهای تندی را در سرزمینهای اسلامی برانگیخت. جمهوریخواهان کشته شدن سفیر ایالات متحده در لیبی را ناشی از دخالت عوامل القاعده میدانند.
* سوزان رایس کیست؟
«سوزان الیزابت رایس»، متولد 17 نوامبر 1964 در واشنگتن در ریشه نژادی خود، اهل جامائیکا است و پدر و مادر او در دوران جوانیش از هم جدا شدهاند. وی که علاقه زیادی به ورزش داشت و آرزو داشت از منطقه کلمبیا بهعنوان اولین سناتور سیاهپوست انتخاب شود، مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه استنفورد در رشته تاریخ دریافت کرد.
خانم رایس که در سال 1990 موفق به اخذ مدرک دکترای خود شد، قبلا نیز سابقه کار در حوزه امنیت ملی آمریکا را داشته است. رایس از سال 1993 تا 1997 در شورای امنیت ملی آمریکا در نقشهایی نهچندان ردهبالا فعالیت داشته است. وی در ماجرای نسلکشی در رواندا، یکی از اشتباهات تاریخی خود را در سیاست خارجی آمریکا مرتکب شد، اشتباهی که خود نیز به آن معترف است.
«مادلین آلبرایت»، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا که دارای سابقه دوستی با خانم رایس بود، بیل کلینتون را قانع کرد تا رایس را به سمت معاون وزیر امور خارجه در حوزه مسائل آفریقا منصوب کند.
رایس در سال 2002 به موسسه بروکینگز پیوست که ارتباط آن با لابیهای یهودی آمریکا کاملا مشهور است. موضوعاتی که وی در موسسه بروکینگر بر روی آنها کار کرده است، موضوعاتی از قبیل سیاست خارجی آمریکا، کشورهای ضعیف و ورشکسته، عواقب فقر جهانی و تهدیدات امنیتی فراملی بودند.
خانم رایس موسسه بروکینگز را در سال 2008 و برای کمک به تبلیغات انتخاباتی «سناتور باراک اوباما» ترک کرد. در آن دوران وی مشاور اوباما در حوزه سیاست خارجی نام گرفته بود. وی در آن دوران یک خصوصیت مهم داشت و آن اینکه بهعکس غالب همپالگیهای خود در عرصه سیاست خارجی آمریکا، بهجای هیلاری کلینتون، باراک اوباما را برگزیده بود. خانم رایس به شدت با سیاستهای جان مککین، کاندیدای جمهوریخواهان در مبارزه انتخاباتی مخالف بود و آنها را «بیملاحظگی» مینامید.
با بهقدرت رسیدن اوباما، رایس به مهمترین سمت تاریخ زندگی خود دست یافت و سفیر آمریکا در سازمان ملل نام گرفت.
یکی از برهههایی که رایس در آن نمود بیشتری پیدا کرد، «جنگ داخلی لیبی» بود. وی ادبیاتی بسیار تند را در قبال «معمر قذافی»، دیکتاتور سابق لیبی بهکار بست و به وی هشدار داد که یا باید کنار برود و یا با تبعاتی سخت مواجه شود.
وی به همراه «سامانتا پاور»، کسی که گفته میشود قرار است جانشین او در سازمان ملل شود و هیلاری کلینتون بر مخالفان تحمیل منطقه پرواز ممنوع در لیبی غالب آمدند که در راس آنها رابرت گیتس، وزیر وقت دفاع آمریکا قرار داشت.
رایس در قبال سوریه هم تقریبا مواضعی مشابه داشت اما مخالفت روسیه و چین در شورای امنیت مانع از آن شد که وی به هدفش برسد. او در این خصوص جملات تندی را نیز علیه این دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بر زبان آورده است.
آنچه خشم جمهوریخواهان و نومحافظهکاران را از سوزان رایس برانگیخت، این بود که رایس پس از حملات بنغازی تلاش نکرد این حملات را حملاتی برنامهریزی شده بخواند بلکه آنها را ناشی از خشم عمومی مردم لیبی از انتشار فیلم موهن دانست. جمهوریخواهان انتظار داشتند وی تاکید کند که این حمله، حملهای برنامهریزی شده توسط القاعده بوده است. همین نگاه رایس باعث شد که وی وزیر امور خارجه آمریکا نشود و اکنون جان کری بهجای او بر این کرسی تکیه زند.
وی پس از استعفای تام دانیلون در تاریخ 5 ژوئن 2013، برای سمتی در نظر گرفته شد که دیگر نیازی به تایید مجلس سنا ندارد و بنابراین از انتقادات تند جمهوریخواهان در امان خواهد بود.
* سوزان رایس در سمت مشاور امنیت ملی
خانم رایس طی چهار سال گذشته کاملا با سیاستهای خارجی باراک اوباما هماهنگ بوده است. حضور رایس در سمت جدید نه بهمعنای تغییر در رویکرد دولت اوباما بلکه دقیقا موید ادامه همان سیاستها محسوب میشود.
یکی از مسائلی که با حضور سوزان رایس در سمت مشاور امنیت ملی خودنمایی خواهد کرد، رقابت وی و جان کری در حوزه سیاست خارجی خواهد بود. رایس شخصیتی سرسختتر نسبت به جان کری دارد و در مدیریت خود سختگیرتر است.
دیلیبیست بهنقل از یکی از کارشناسان خود اذعان کرده است که خانم رایس به عکس تام دانیلون، اول تصمیم میگیرد و بعد فکر میکند.
دیلیبیست همچنین تصریح کرده است که رایس اکنون در جایگاهی قرار گرفته که «باید بر عملکرد جان کری نظارت داشته باشد.» هرچند وزارت سمتی در سطح کابینه است و رایس تنها یک کارمند کاخ سفید به حساب میآید، اما در دولت اوباما، دومی بر اولی ارجحیت یافته است.
«توماس رایت»، یکی از کارشناسان موسسه بروکینگز این رویکرد اوباما را با رویکرد دولت بوش مقایسه کرده است. بوش در دوران ریاستجمهوری خود وزارت امور خارجه آمریکا را تحت سیطره پنتاگون قرار داده بود. آن روزها دموکراتها نظریه «قدرت هوشمند» را بهمعنای استفاده از تمام ظرفیتهای آمریکا مطرح میکردند اما اوباما با این اقدام، عملا قدرت هوشمند را از بین برده است. وی وزارت امور خارجه را اکنون زیر نظر شورای امنیت ملی آمریکا قرار داده است.
در حالت کلی، سوزان رایس نسبت به جان کری از قرابت بیشتری به اوباما برخوردار است و از سال 2008 در کنار او بوده است. هرچند کری میگوید که سمت وزارت خارجه پیش از رایس به او پیشنهاد شده است اما روشن است که تنها مخالفت جمهوریخواهان مانع به وزارت رسیدن خانم رایس بود.
روزنامه دیلیبیست تصریح میکند که اگرچه کری و رایس در بسیاری از مسائل سیاست خارجی با هم کار کردهاند اما در مواردی مواضع آنها با یکدیگر متفاوت بهنظر میرسد.
یکی از مهمترین موارد اختلافی این دو در خصوص رابطه با مسکو است. کری رابطه خوبی با سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه دارد و تلاش کرده است تا رابطه دو جانبه با مسکو را بهبود بخشد اما رایس به عکس او، حملاتی را متوجه روسها کرده است.
* اختلاف نظر رایس و کری در خصوص بحران سوریه
در خصوص مساله سوریه، مقامات دولتی میگویند که رایس اگرچه موافق منطقه پروازممنوع بر فراز سوریه است اما از ارسال سلاح برای شورشیان لیبرال سوریه نگران است. این در حالی است که جان کری طی سالهای اخیر مرتبا از تجهیز گروههای مسلح سوریه به سلاحهای بیشتر سخن گفته است.
کری اخیرا هم اظهار داشته که اگر بشار اسد، رئیسجمهور سوریه کنفرانس ژنو را تحریم کند، باراک اوباما تحریم تسلیحاتی شورشیان سوریه را لغو خواهد کرد. این در حالی است که تاکنون این شورشیان بودهاند که با حضور در این کنفرانس طراحی شده توسط واشنگتن و مسکو مخالفت کردهاند.
روزنامه دیلیبیست به نقل از یکی از منابع خود که نامی از او نبرده است تصریح میکند که بین جان کری، سوزان رایس و چاک هیگل اختلافاتی وجود خواهد داشت چرا که این هر سه، دارای پیشینهها و جهانبینیهای متفاوت هستند.
* یک فاجعه!
فاکسنیوز، ارگان رسانهای نومحافظهکاران آمریکا بهعنوان مخالف دولت باراک اوباما و شخص سوزان رایس شناخته میشود.
«کی.تی مکفارلند»، یکی از تحلیلگران این شبکه خبری از انتصاب خانم رایس به سمت مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا به عنوان «یک فاجعه» یاد کرده است.
مکفارلند تصریح میکند: «من هنری کیسینجر، موفقترین مشاور امنیت ملی تاریخ آمریکا را هفت سال در حال طراحی سیاستهای جدید، مذاکره با رهبران خارجی، غلبه بر بوروکراسی، ارسال پیام برای رسانهها و کسب اطلاعات ویژه در حوزه سیاست خارجی دیدهام… سوزان رایس هیچکدام از اینکارها را نمیتواند انجام دهد.»
نویسنده از خانم رایس بهعنوان کسی یاد میکند که واقعیت را در خصوص حادثه بنغازی میدانست و عمدا دروغ گفت و یا تنها هنرپیشهای بود که از روی یک متن آماده شده میخواند!
* مداخلهجویی بیشتر
پلیتیکو در یادداشتی به قلم «گلن ثراش» و «رید اپستین» به این نکته اشاره کرده که سوزان رایس نگاه مداخلهجویانهتر نسبت به تیم سیاست خارجی محافظهکار باراک اوباما دارد و باید دید که آیا میتواند به این نگاه در آمریکا برتری بخشد یا نه؟
این یادداشت به نقل از یکی از مقامات سابق آمریکایی هم اذعان میکند که خانم رایس بعضا قادر نیست با دیگران بهخوبی همکاری کند و این مساله منجر به برهمخوردن اوضاع میشود.
* اختلاف حزبی یا مساله سیاست خارجی؟
در مجموع بهنظر میرسد باراک اوباما با انتصاب سوزان رایس بیشتر بهدنبال اثبات قدرت خود در برابر جمهوریخواهان بوده است.
رایس شخصیت منفور جمهوریخواهان است و اوباما با انتصاب او علنا گفته است که فشارهای حزب جمهوریخواه نمیتواند وی را از مسیر خود منحرف کند.
در مجموع، بهنظر نمیرسد حضور رایس در سمت مشاور امنیت ملی اوباما، تغییر شگرفی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد کند. اوباما از منظر محیط روانی، شخصی است که تمایل چندانی به ماجراجویی در عرصه سیاست خارجی ندارد و بعید است در سه سال و نیم باقی مانده از دوران ریاستجمهوریش، در این واقعیت تغییری ایجاد کند.
بودن یا نبودن رایس، بیشتر به ابراز وجود داخلی اوباما بازمیگردد تا تغییر در سیاست خارجی.
نظر شما