خبرگزاری شبستان: ایجاد شکاف میان مردم و حکومت معلول عدم مشارکت مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و عدم همگرایی ایدئولوژیکی جامعه و حکومت به گونهی «امتداد و مقوم» است. در هر جامعهای که مردم در امر حکومت مشارکت و حضور داشته باشند، راههای انحراف از اهداف و خواستههای مردم، بر حاکمان بسته میشود. در نقطهی مقابل اگر مردم جامعه نسبت به آن چه در حاکمیت میگذرد بیتفاوت باشند، زمینه برای انحراف از اهداف و فساد قدرت باز و آماده خواهد بود. نفس وجود مشارکت سیاسی گسترده و مداوم (در قالب نهادها، تظاهرات، انتخابات و...) نشانگر مقبولیت حداکثری سیستم سیاسی از سوی جامعه، نظم درونی و بینیازی از نظم بیرونی میباشد و حاکی از توافق بر سر معادلههای کلی و پیگیری الگوی تعاملی بین جامعه و سیستم سیاسی است. به علاوه مشارکت سیاسی و اهتمام به پیش بردن فرامین رهبری سیستم، احساس مسؤولیت جامعه در قبال سرنوشت کشور، همبستگی و وفاق اجتماعی و ملی را نشان میدهد.
با بررسی جامعهشناختی سیاسی میتوان گفت در جمهوری اسلامی ایران شکاف عمیق بین مردم و حکومت وجود ندارد. در نظامهای سیاسی که شکاف عمیق و متقاطع میان مردم و نظام سیاسی وجود دارد، نوعی بیتفاوتی فراگیر نسبت به وجود یا سقوط حکومت و یا در نوع شدیدتر، ضدیت فراگیر و خواست سقوط در اذهان و عملکرد عموم و کلیت جامعه، ساری است تا زمانی که به واکنش و نتیجهی مطلوب (سقوط) بیانجامد و در این راستا مردم از چراغ سبز دشمنان بیرونی (غرب) برای مداخله و براندازی استقبال میکنند یا دست کم واکنش چندانی به مداخلهی خارجی نشان نمیدهند، چرا که حداقل در «خواست سقوط حکومت» هدفشان یکی است. در این خصوص کشور لیبی و عراق را به ترتیب میتوان مثال زد.
نظام جمهوری اسلامی موقعیت بینابینی میان دوانگارهی جمهوریت و اسلامیت است و تا کنون توانسته است-هرچند با فراز و نشیبهای بسیار-در ذهن مخاطبان و اتباعش، تصویری سازگار از این دو مقوله ارایه دهد. در واقع مطابق قانون اساسی افزون بر آن که مشروعیت حکومت بر اساس ارادهی خداوند متعال و بر اساس اسلام است، با این حال تأکید بر مردم سالاری دینی و زوایای گوناگون آن با واگذار نمودن حق حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت به مردم موجب رشد مشارکت عمومی در تصمیمگیری سیاسی شده است. از این رو پذیرش مردمی، نقش مهمی در کارآمدی نظام اسلامی ایران دارد.
احترام به حق مردم در ایفای نقش برای ادارهی کشور از راه ساز و کارهای دموکراتیک مختلف نظیر انتخابات ریاست جمهوری، مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا اهمیت و تأکید بر نقش آنان را نشان میدهد. برگزاری انتخابات با حضور گروهها و سلایق مختلف سیاسی، افزون بر این که یکی از مظاهر اهمیت مردم در سیستم سیاسی ایران است، موجب جلوگیری از قبضهی مطلق قدرت در دست افراد و جریانهای سیاسی خاص شده است.
امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار مردم سالاری دینی در ایران تأکید بسیاری بر نقش مردم و حضور گستردهی آنان در صحنه داشتند. میتوان به نمونهای از فرمایشات ایشان به عنوان الگوی عمل حکومت در ایران اشاره کرد: «یک ملت وقتی یک چیزی را بخواهد همان خواهد شد.» «وقتی ملتی چیزی را خواست کسی نمیتواند، مخالفت کند.» «سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.» «آگاهی مردم و مشارکت و نظارت همگانی آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه خواهد بود.»
همچنین از نظر مقام معظم رهبری، واژهی مردم سالاری یعنی: «مردمی بودن حکومت، یعنی نقش دادن به مردم در حکومت، یعنی مردم در ادارهی حکومت، در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند. اگر یک حکومت ادعا کند که مردمی است، باید به معنای اول هم مردمی باشد، یعنی مردم در این حکومت دارای نقش باشند و هم در تعیین حاکم. در حکومت اسلام، مردم در تعیین شخص حاکم دارای نقش و تأثیر به سزایی هستند.»
ترویج الگوی مردم سالاری دینی از سوی جمهوری اسلامی در عمل به گسترش مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود منجر شده است، همچنین موجب توسعهی فرهنگ تعامل مدار مبتنی بر اهتمام دولت به خواستهی مردم برای ایجاد جامعهی بشری متناسب با فطرت انسانی شده است. این امر با احیای ضرورت پیوند و ارتباط وثیق میان مردم و دولت، حاکمیت مردم، تأکید بر حقوق مدنی سیاسی، دسترسی یکسان به قدرت، امکان شکلگیری جامعهی مدنی، اعتقاد به چرخش نخبگان سیاسی، اعمال قدرت در چارچوب قانون و تفکیک قوا باعث شده مردم و حکومت در رابطهای تعاملی باشند و همهی این موارد مانع از فاصلهی زیاد بین جامعه و حکومت در ایران شده است. نفس وجود مشارکت سیاسی گسترده در ایران این پیام را ارسال میکند که سیستم سیاسی از مقبولیت حداکثری از سوی جامعه برخوردار است. چرا که مشارکت سیاسی گسترده مستلزم آن است که:
1. مردم دغدغهی حکومتی داشته باشند، نسبت به سیستم سیاسی که خود را نیز جزو مؤثری از آن میدانند، حساسیت نشان دهند و با علاقهمندی آن را بپذیرند.
2. چنان به حکومت باور داشته باشند که مانعی در ظهور آن نباشد.
3. معادلهها و شاکلهی کلی سیستم سیاسی را قبول داشته باشند.
به همین دلیل نظام جمهوری اسلامی در سالهای حیات خود، به طور متوسط هر سال شاهد برگزاری یک انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی بوده است. در واقع برگزاری انتخابات در ایران تا کنون از مهمترین تجلیات همبستگی ملی، همگرایی نظام و مردم و از ابزار مقابله با تهدیدهای دشمنان نظام بوده و به دلیل منتج شدن به تقویت همبستگی و وفاق اجتماعی به صورت بازدارندهی اساسی عمل کرده است.
مشارکت عمومی در ایران نشان دهندهی همبستگی و وفاق اجتماعی است و نمودار اقتداری است که نظام اجرایی کشور را در مقابل چالشهای گوناگون جهانی، مستحکمتر نموده است. وجود نهادهای مشارکت جامعه در ایران، فضای سیاسی، اجتماعی ایران را از کشورهایی که مورد تهاجم نظامی خارجی قرار گرفتهاند، جدا میسازد. حضور گسترده در انتخابات این پیام را میفرستد که مردم در همگرایی و تعامل با سسیستم حکومتی کشور هستند. دشمنان سیستم نیز با مشاهدهی مشارکت، پیام را دریافت کردهاند.
نویسنده: اقدس اقبال
پایان پیام/
نظر شما