یعقوب لیث، نخستین کسی که زبان پارسی را در ایران گسترش داد

یعقوب لیث صفاری نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از ورود اسلام به ایران، به عنوان زبان رسمی ایران اعلام کرد.

خبرگزاری شبستان//اهواز

 

آرامگاه یعقوب لیث صفاری، در روستای شاه‌ آباد در 10 کیلومتری دزفول به شوشتر و در روستای اسلام آباد در نزدیکی محوطه باستانی جندی شاپور واقع شده و در کنار این آرامگاه بازمانده ‌های شهر جندی شاپور دیده می‌ شود.

 

بقعه یک چهار طاقی با گنبدی مخروطی و مضرس(دندانه دار) سفید رنگ در دوره سلجوقی ساخته شده و جلال عمارت بقعه از دور کاملاً جلوه‌گر بوده و در اطراف بقعه، قبرستان وسیعی است که در آن وجود سنگ قبرهای قدیمی، نشانگرتاریخ کهن این بنا می‌باشد.

 

یعقوب لیث «رادمان پسر ماهک سیستانی» یکی از پادشاهان ایران و از دودمان صفاری و نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از ورود اسلام به ایران، به عنوان زبان رسمی ایران اعلام کرد و پس از آن دیگر کسی حق نداشت در دربار او به زبانی غیر از پارسی سخن بگوید.

 

وی فرمانروایی بخش‌ هایی از ایران را به عهده داشت که پایتخت ایشان نیز شهر زَرَنگ بود و با عشق آتشین، به تجدید مجد و عظمت ایران بزرگ پرداخت و با آرزوی احیای زبان فارسی و هویت ایرانی و ستیز با حاکمیت ستمگرانه بیگانه و ایادی آن در سال ۲۳۸ هجری در شهر بست از توابع سیستان و به رهبری عیاران قیام بزرگ خود را آغاز کرد.

 

یقینا او رویای جهانگشایی نداشت وگرنه همان‌ گونه که بعدها محمود غزنوی به غارت هندوان پرداخت، یعقوب نیز راه آسان‌تر هند را برای خودکامگی‌های خود بر می‌گزید؛ ولی او شیرمردی بود که در آیین عیاران برای نجات ایران و ایرانی پرورده شده بود؛ چنانکه در پاسخ به خلیفه می گوید: این پادشاهی و گنج و خواسته از سر عیاری و شیر مردی بدست آورده ام، نه از پدر به میراث دارم و نه از تو یافته ام".

 

یعقوب لیث را مردی باخرد و استوار توصیف کرده اند و حسن بن زید علوی که یکی از دشمنانش بود او را نسبت استقامت و پایداریش سندان (مرد تنومند) لقب داده بود، بزرگ‌ مردی از توابع سیستان بود که برای اولین بار توانست دولتی ایرانی ایجاد کند که نه از خلیفه عباسی و نه از دیگری پیروی می‌کرد.

 

دکتر محسن ابوالقاسمی در کتاب "تاریخ زبان فارسی" آورده ‌است: در سال ۲۵۴ هجری، یعقوب لیث صفار، دولت مستقل ایران را در شهر زرنج سیستان تأسیس کرد و زبان فارسی دری را زبان رسمی کرد که این رسمیت تاکنون ادامه دارد.

 

وی در بخش دیگر این کتاب، نوشته است: او کوشش کرد خلافت عباسی را سرنگون کند و حتی تا نزدیکی بغداد نیز پیش رفت، ولی روزگار به او امان نداد و در ماه شوال ۲۶۵هـ. ق به بیماری قولنج مبتلا و در سرانجام در جندی شاپور درگذشت.

 

بنا به اظهار مردم محلی حدود ۲۰ الی ۲۵ سال قبل کتیبه ‌ای بر روی دیوار گنبد به خط عربی قدیم وجود داشته و در آن اسم یقعوب لیث سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) به روشنی نوشته شده بود.

 

بنای آرامگاه از یک ورودی برخوردار است و سطح داخلی آن را از سطح بیرونی آن جدا می‌کند و سازه اصلی بنا خشت خام است و نقوش برجسته و ملات گچ و خاک دارد؛ ایوان بزرگ شمالی بقعه مربوط به دوره تیموری بوده که در دوره قاجاریه به این ایوان بسته شده و در اصلی بنا در آن تعبیه شده است و گنبد اصلی بقعه به صورت دو پوسته و الهام گرفته از شکل تنه نخل می باشد.

 

آرامگاه یعقوب لیث صفاری وضعیت مناسبی ندارد و در ضریح آهنی مقبره آن از چوب صندوق میوه برای اتصال بخش های مختلف استفاده شده و روی آجرها و دیوار قدیمی آرامگاه نیز میخ هایی زنگ زده و تارعنکبوت جلب توجه می‌کند.

 

این بنای با شکوه به دلیل اهمیت تاریخی و فرهنگی به شماره ۲۵۵۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و یکی از جاذبه های ارزشمند تاریخی دزفول و خوزستان به شمار می رود.

 

پایان پیام/
 

کد خبر 259181

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha