به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، رهبر معظم انقلاب که پس از درگذشت زنده یاد استاد محمد قهرمان با ارسال پیام تسلیتی وی را یکی از چهرههای ماندگار و برجستهی شعر و ادب فارسی، و غزلش را یادآور شاعران بزرگ سبک هندی توصیف کردند، سال 89 در دیدار با شاعران درباره آشنایی با این شاعر و انجمن ادبی اش اظهار داشتند: ما بهترین شاعرها را در مشهد داشتیم. انصافاً در یک دورهاى شعراى مشهد ما در کشور بهترین بودند. ما همه را از نزدیک میشناختیم؛ شعراى مشهد جزو بهترینها بودند؛ هم قصیدهسراهاشان، هم غزلسراهاشان. در مشهد از اول تا آخر، در آن دورهاى که این افراد روى کار آمدند و پرورش پیدا کردند، سه تا انجمن وجود داشت؛ یکىاش انجمن مرحوم نگارنده بود که توى خانهى خود او تشکیل می شد. ایشان اجارهنشین هم بود و هر چند وقت یک بار خانهاش عوض میشد؛ لذا اینهایى که میخواستند شرکت کنند بروند توى آن خانهى جدید، باید آدرس جدید میگرفتند. بنده آن وقت قم بودم. هر وقت مشهد مىآمدم، حتماً به آن جلسه میرفتم؛ تا بعد که از قم برگشتم. این یک انجمن بود؛ ده نفر، پانزده نفر در آن شرکت میکردند. یک سماورى هم آنجا روشن بود، که چایىاش را خود مرحوم نگارنده میریخت. این آقاى شفیعى کدکنى، میرزازاده، قهرمان، قدسى، اینها همه پرورشیافتهى همین جلسهاند. اینها اوّلش اینجور نبودند. مرحوم صاحبکار - سُهى - اوّلى که توى آن جلسه آمد، یک طلبهاى بود؛ خب، ذوق شعرى داشت و غزل میگفت؛ اما چند سال قبل وقتى که فوت شد، قطعاً یکى از اساتید برجستهى شعر سبک هندى در کشور ما بود. او از اول اینطور نبود؛ در آن جلسه این شد. حتّى آقاى قهرمان که واقعاً شاعر ممتاز و برجستهاى است، اوایلى که در آن جلسه شرکت میکرد - سالهاى 37 و 38 - اینجور نبود؛ لیکن ایشان و دیگران بعد توى این جلسه پرورش پیدا کردند. یک جلسهى دیگر بود که روزهاى جمعه در منزل مرحوم فرّخ تشکیل میشد و ده پانزده نفر، بیست نفر در آن شرکت میکردند. یک جلسه هم که بعدها این اواخر آقاى قهرمان توى خانهاش تشکیل داد. چندى پیش که من مشهد بودم، ایشان آمده بود آنجا، میگفت هنوز هم جلسه توى خانهى ما هست و تشکیل میشود.
دیروز نیز در مراسم بزرگداشت محمد قهرمان در کتابخانه قطب علمی فردوسیشناسی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد بر نقش انجمن ادبی استاد قهرمان در پرورش شاعران برجسته تاکید شد، از جمله مهمترین سخنرانان این مراسم استاد محمدرضا شفیعی کدکنی بود که با اشاره به این موضوع گفت: بیش از 50 سال با محمد قهرمان دوست بودم و سلوک انسانی بیمانند این مرد مرا جذب کرد. این استاد ادبیات فارسی که در مراسم بزرگداشت محمد قهرمان، شاعر و پژوهشگر تازه درگذشته، سخن میگفت، به بیان چگونگی آشناییاش با مرحوم قهرمان پرداخت و گفت: من یک طلبه 15، 16 ساله بودم و بسیار حریص به یادگیری و مطالعه؛ جز ساعاتی که سر درس بودم، بقیه را در کتابخانه آستان قدس یا مسجد گوهرشاد میگذراندم.
به گزارش ایسنا، او ادامه داد: در سال 1334 مجلهای در کتابخانه آستان قدس دیدم به اسم مجله در راه هنر که توجه من را به خود جلب کرد. این روزنامهای بود که امتیازی رسمی نداشت و شاملو، اخوان، عماد خراسانی و عدهای از شاعران پیشرو آن سالها این مجله را با امتیاز روزنامهای دیگر چاپ میکردند. شفیعی کدکنی با اشاره به اینکه شش شماره از این مجله بیشتر چاپ نشد و این شمارهها در کتابخانه شخصی من موجود است، اضافه کرد: مقاله اخوان ثالث با نام نوعی وزن در شعر فارسی توجه مرا به خود جلب کرد؛ این مقاله به زبان فنی بود. در آن مجله یک غزل تربتی از سرودههای قهرمان چاپ شده بود و آشنایی من با شعر و نام قهرمان از آن سال بود. این شاعر خاطرنشان کرد: ما در روزنامه خراسان با دکتر شریعتی و نعمت آزرم صفحه ادبی خراسان داشتیم؛ در آنجا آزرم مقالهای نوشت با نام در شناسایی شعر.
او با بیان این که نعمت آزرم نامهای به قهرمان نوشت، یادآور شد: در آن زمان مرحوم قهرمان هنوز کارمند بانک بود و به کتابخانه دانشکده ادبیات نیامده بود. روزی قهرمان برای دیدن ما به دفتر روزنامه خراسان آمد.
شفیعی ادامه داد: 1328 یا اوایل 1329 بود که ما از نزدیک با هم آشنا شدیم و به نظرم چند ماه بعد از آن دور هم جمع شدیم که با هم شعر بخوانیم؛ ما سه انجمن ادبی دیگر نیز قبل از تشکیل این انجمن ادبی داشتیم که در منازل بزرگان برگزار میشد و با کمک ایشان برای سلیقههای مختلف چهار انجمن ادبی تشکیل داده شد.
او اظهار کرد: منزل حجازی جمع مدرنها بود، در منزل بنده شعر مذهبی و هنری خوانده میشد، منزل فرخ شعر سبک خراسانی و منزل آقای قهرمان شعر سبک هندی. دکتر شفیعی کدکنی با اشاره به انضباط اخلاقی و سلوک معنوی مرحوم قهرمان گفت: بنده بیش از 50 سال با ایشان دوست بودم و سفرها رفتیم. او خاطرنشان کرد: میتوان هفتهای چهار ساعت حرف غیرمکرر درباره قهرمان زد. شفیعی کدکنی در پاسخ به سوالی درباره فعالیتهای ادبی خراسان در آن زمان گفت: در همان انجمن مدرنیهای خراسان فخرالدین حجازی به سرمان زد که از حاصل خلاقیت اعضای ادبی انجمن منتخبی را منتشر کنیم. او در ادامه بیان کرد: این کتاب یعنی کتاب شاعران خراسان به عنوان نخستین نشریه انتشارات توس منتشر شد. بعد گفتیم اخوان و عماد خراسانی هستند، این بود که دامنه انتخاب را وسیع گرفتیم. این شاعر و پژوهشگر ادامه داد: این مجموعه با یک انتخاب درست جمعبندی شده بود؛ به 60 شاعر زنده مقید بودیم که در آن سالها مسنترینفرد، شیخ الادبای خراسان محمود فرخ بود که مبدأ کتاب بود. وقتی کتاب تمام شد، ما یک شعر از خودمان در آخرش گذاشتیم. از این کتاب 1500 نسخه در چاپخانه خراسان به طبع رسید و الان 50 ساله محسوب میشود. شفیعی با بیان اینکه شبیه این کتاب باید در تمام استانهای کشور چاپ شود، افزود: سه، چهار سال پیش به سرم زد که از دوستانی که در ولایات مختلف ایران دارم و دستی در ادب دارند، بخواهم که برای اقلیم خودشان کتاب چاپ کنند. او اظهار کرد: وقتی این مجموعه 15 جلدی شاعران از اقلیمهای مختلف ایران چاپ شود، باز هم تنها قسمتی از شعر قرن بیستم ایران را منعکس میکند. دکتر شفیعی کدکنی به سوالی که راجع به نشریه هیرمند شد، اینگونه پاسخ داد: در مشهد و در دوران جوانی روزنامههایی که یک ورقی چاپ میشد و درآمدشان از راه چاپ تبلیغات بود، زیاد بود. ماهی یک ورق یا دو ورق بود و در آن اخبار دو ماه پیش شهرداریها چاپ میشد. شفیعی در بخش دیگری از سخنانش خاطرنشان کرد: قدر خودتان را بدانید، خودتان را دست کم نگیرید. مقاله خوب، شعر خوب یا نقد کتاب شما در جریان بیکران کتاب موجی ایجاد میکند. ما در دوران بیمایگیمان این کار را کردیم و هرکسی که آن را بخواند، میگوید که چه کتابی بوده است.
پایان پیام/
نظر شما