به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، در بین بازیگران جوان سینما، کریس پاین با 33 سال سن ،یکی از هنرمندان تحصیل کرده است که کتاب می خواند و به تماشای محصولات تئاتری و فیلم های غیرمتعارف هم می نشیند.
کریس پاین بازیگر نقش کاپیتان کرک جوان در سری جدید مجموعه فیلم اکشن و علمی تخیلی «سفرهای ستاره‌ای/ پیشتازان فضا» متولد سال 1980 است.
او در خانواده‌ای هنرمند بزرگ شد و کار بازیگری را از سال 2003 در رسانه تلویزیون شروع کرد. پس از حضور در تعدادی مجموعه تلویزیونی (و از جمله درام پزشکی پربیننده «ای آر») نقش‌های کوچکی در تعدادی فیلم سینمایی گرفت. این فیلم‌ها در فاصله سال‌های 2004 تا 2008 به روی پرده سینماها رفتند. در مسابقه‌ای که برای انتخاب بازیگر نقش دوران جوانی کاپیتان کرک در نسخه جدید و احیا شده « سفرهای ستاره‌ای» به راه افتاد، وی توانست به عنوان بازیگر این نقش انتخاب شود.
با نمایش عمومی فیلم در سال 2009،ناگهان کریس پاین تبدیل به یکی از چهره‌های مطرح روز سینما شد. او طی دو سال قبل فیلم‌های «غیرقابل توقف» ( در کنار دنزل واشنگتن)، «این جنگ بی‌معنی» و «آدم‌هایی مثل ما» را بازی کرده و صدای خود را به یکی از کاراکترهای اصلی انیمیشن کامپیوتری، «ظهور نگهبانان» قرض داده است. پاین بر این باور است که باید در فیلم‌های کمتری بازی کند و انتخاب‌هایش را با وسواس زیادی انجام می‌دهد.
گفت‌وگوی اینترنتی بانی فیلم با این بازیگر، جنبه‌های جالبی از شخصیت وی را به عنوان یکی از بازیگران جوان دنیای سینما، به نمایش می‌گذارد. این بازیگر با وجود شهرت زیاد، در فکر بازی در نمایش‌های تئاتری شهر نیویورک است و می‌گوید شهرت نباید بازیگر را دچار وسوسه‌های غیر منطقی کند.
* شهرت از نظر شما چه معنی و مفهومی دارد؟
- بدترین اتفاقی که می‌تواند در زندگی شما به عنوان یک بازیگر رخ بدهد، این است که ماهی یک بار و به صورت تکراری، با این سؤال روبه‌رو شوید! مردم عادی خیلی دوست دارند که درباره‌تان چیزهای مختلف و متفاوتی را بدانند و مدام درباره مسائل مختلف، سؤال پیچ‌تان می‌کنند. هیچ وقت هم از طرح این سؤالات خسته نمی‌شوند. حتی اگر این پرسش‌ها را بارها و بارها مطرح کرده باشند، دوباره از شما می‌پرسند. نمی‌دانم که در انتظار دریافت جواب‌های جدید هستند، یا این که می‌خواهند مطمئن شوند جواب‌‌هایی را که گرفته‌‌اند درست است. شما وقتی مشهور می‌شوید، با یک چنین موضوعاتی سروکار دارید و باید خودتان را با آنها هماهنگ کنید.
* تعریف شما از بازیگری چیست؟
- خیلی خوب می‌دانم برای بازیگرانی که سخت کار می‌کنند و هدف‌شان کار برای کار است، چه اتفاقی می‌افتد. ناگهان ده سال می‌گذرد و آنها می‌بینند که هیچ کنترلی بر روی کارشان ندارند. نمی‌خواهم جزو این دسته از بازیگران باشم و خودم را گول بزنم، سینما و بازیگری برای من اهمیت خیلی زیادی دارد. یک بار جین هکمن بازیگر قدیمی گفت ما بازیگران باید منتقدان سرسخت خودمان باشیم، تا بتوانیم دوام آورده و نقش‌های متفاوت را در فیلم‌های مختلف بازی کنیم. به نظرم، او کاملاً درست گفته است.
* آیا از همان دوران کودکی و نوجوانی می‌خواستید بازیگر شوید؟
- مادرم سال‌های سال بازیگر بود و پدرم از سال 1964 که نیویورک را ترک کرد و راهی هالیوود شد، به کار بازیگری مشغول بود. او یک قرارداد همکاری با کمپانی یونیورسال داشت و مادر بزرگم هم بازیگر فیلم‌های درجه دو همین کمپانی بود. خواهرم هم گه گاهی در فیلم‌ها بازی کرده است به این ترتیب، می‌بینید که ناخواسته در تمام عمرم در نزدیکی دنیای بازیگری و سینما زندگی کرد‌ه‌ام.من در جمع یک خانواده بازیگر بزرگ شدم و طبیعی بود که آخر و عاقبت کارم همین شود. البته بزرگ شدن در کنار چنین خانواده‌ای، این مزیت را دارد که آنها از تو حمایت می‌کنند. پدر و مادرم خیلی خوب می‌دانستند که دوست دارم بازیگر شوم. آنها به من گفتند خیلی مراقب باشم و مرا نسبت به پستی و بلندی‌های کار و اوج و فرودهای آن آشنا کردند. هشدارهای لازم را هم به من دادند. اما داشتن همین زبان مشترک با آنها،خیلی خوب و راه‌گشا بود. می‌دانستم که می‌توانم وارد حرفه بازیگری شوم و در همین حال، خیلی خوب می‌دانستم که با سختی‌ها و مشکلات بسیار زیادی هم روبه‌رو خواهم بود.
* به شانس و اقبال هم اعتقاد دارید؟
- بله، این مسئله کمک می‌کند تا انرژی تازه‌ای کسب کنید و با شور و حرارت بیشتری به کارتان ادامه دهید. اگر انرژی مثبت داشته باشید، اتفاقات خوب و مثبت برایتان رخ می‌دهد و راحت‌تر می‌توانید به جنگ مشکلات بروید. نگاهم به زندگی و محیط پیرامونم، نگاهی معنوی است .معمولاً کتاب‌های «راهنمای خود باشید» را نمی‌خوانم. ولی سعی می‌کنم در مواجهه با مشکلات، خودم راه حلی برای آنها پیدا کنم. برخی از اطرافیانم می‌گویند آدمی مذهبی هستم و خودم این را نمی‌دانم. ولی باورم این است که دنیا و طبیعت بد شما را نمی‌خواهد. هرچه بیشتر مثبت باشید و مثبت فکر کنید (و بگویید من یک زندگی خوب و سالم و توأم با آرامش می‌خواهم) می‌توانید رنگ واقعیت به این خواسته بزنید و آن را برای خودتان محقق کنید. با خلق کردن آن نوع زندگی که خواهان آن هستید، می‌توانید به این زندگی برسید. داشتن نگاه مثبت به زندگی، نتیجه خیلی خوبی به همراه می‌آورد. وقتی چیزی غلط و اشتباه درمی‌آید به خودمان می‌گوییم، حتماً دلیلی برای وقوع آن وجود داشته است و حالا من از آن، چه درسی می‌توانم بگیرم تا در آینده مانع از تکرار آن شوم؟
* تا به حال چندبار گفته‌اید قصد عزیمت به نیویورک را دارید، چرا؟
- در ابتدای کار هنری و پس از فارغ‌التحصیل شدن، فکر نمی‌کردم بتوانم به عنوان یک بازیگر سینما کارم را ادامه دهم .به همین خاطر گفتم به نیویورک می‌روم و در آن‌جا در رشته تئاتر مشغول می‌شوم. چند روز قبل از سفر به نیویورک، ناگهان با سه پیشنهاد کاری روبه‌رو شدم. خودم را به دست سرنوشت سپردم و بازی در فیلم‌های سینمایی برایم میسر شد .اما حالا پس از چند سال که از آن زمان می‌گذرد و تبدیل به یک بازیگر سرشناس شده‌ام،دوباره می‌خواهم به نیویورک بروم. احساس می‌کنم در آن‌جا بازیگران ارج و قرب بیشتری دارند و مثل هالیوود، به بازیگر به چشم یک کالا نگاه نمی‌کنند، در نیویورک شما می‌توانید خودتان را به عنوان یک بازیگر مطرح کنید و نقش‌های بسیار خوبی هم در تئاتر و هم در سینما به دست بیاورید. مثل این جا نیست که سرنوشت‌تان با موفقیت یا شکست مالی یک فیلم در سه روز آخر هفته مشخص شود .به عنوان یک بازیگر، اگر می‌خواهید رشد و ترقی کنید همیشه باید منتقد خودتان باشید و از خودتان بپرسید نقشم را خوب و منطقی بازی کردم یا نه. البته خوش قیافه بودن خیلی خوب و مهم است. ولی یک بازیگر خوب باید بیشتر بر روی توانایی‌های بازیگری‌اش تکیه کند تا یک چهره جذاب.
* آیا منتقد خودتان هستید؟
- تلاش می‌کنم این طور باشد. حالا نمی‌دانم نتیجه مثبتی هم در بر دارد یا خیر. با خودم صحبت می‌کنم و سعی‌ام این است که در این صحبت‌ها با خودم روراست و صادق باشم. به خصوص وقتی در ماشین و در حال رانندگی هستم، این کار را خیلی انجام می‌دهم. آن‌جا تنها هستم و وقت کافی برای فکر کردن درباره چیزهای مختلف را دارم. درباره همه چیز فکر کرده و با خودم آنها را تجزیه و تحلیل می‌کنم. می‌توانم بگویم ماشین من دفتر خود درمانی است!
* آیا به تماشای فیلم‌های خودتان هم می‌نشینید؟
- بله و یکی از منتقدان سرسخت آنها هستم. البته این را هم بگویم که آدمی خجالتی هستم از دوران نوجوانی همین طوری بودم. به همین دلیل، خیلی زیاد حوصله حضور در مکان‌های شلوغ مثل مهمانی‌های سینمایی و یا افتتاحیه‌های فیلم‌هایم را ندارم. مراسم افتتاحیه‌های فیلم‌هایم را می‌روم،چون مجبورم این کار را انجام دهم. ولی از شرکت و حضور در مهمانی‌ها فرار می‌کنم .اگر آن کار را نمی‌توانم انجام ندهم، در عوض در این جا آن را جبران می‌کنم! البته حالا من در این حرفه هستم و کارم را هم خیلی دوست دارم. شهرت همه را وسوسه می‌کند و شما باید دقت کنید و مراقب باشید که در دام آن نیفتید.
* زمانی که بازی در نقش دورانی جوانی کاپیتان کرک در سری جدید مجموعه فیلم «سفرهای ستاره‌ای/ پیشتازان فضا» به شما پیشنهاد شد، چه حسی داشتید؟
- ذوق زده شدم. در ابتدای کار اصلاً باور نمی‌کردم که چنین اتفاقی دارد برایم می‌افتد. هر کسی در زندگی‌اش با یک شانس بزرگ روبه‌رو می‌شود و شانس من هم، بازی در نقش کاپیتان کرک جوان بود. البته هنوز کمی زود است تا مرا به نام پاکیتان کرک صدا کنید. در قسمت اول سری جدید «سفرهای ستاره‌ای» دیدید که او واقعاً کاپیتان سفینه اینترپرایز نیست. او و همکارانش راهی یک سفر هیجانانگیز بین ستاره‌ای می‌شوند و کرک جوان تلاش زیادی می‌کند تا قابلیت‌ها و توانایی‌هایش را ثابت کند. سفینه اینترپرایز در قسمت اول خود، فاقد یک کاپیتان بود. کرک با بحران‌های درونی و روحی روانی زیادی هم در قسمت دوم فیلم روبرو می‌شود،تا آمادگی پذیرش امر کاپیتانی و هدایت سفینه اینترپرایز را به عهده بگیرد. او با شک و تردیدهایی روبه‌رو است و هنوز ترس آن را دارد که بهترین فرد برای پذیرش این مسئولیت نباشد. به همین دلیل، این کاراکتر با چالش‌های متفاوت و متعددی روبه‌رو است و همین نکته، بازی در این نقش را هیجانانگیز می‌کند. همیشه می‌خواستم چنین نقش جذاب و سختی را روی پرده سینما بازی کنم.
* «سفرهای ستاره‌ای» صاحب قسمت سوم هم می‌شود؟
- هنوز کسی چیزی در این باره نگفته است. ولی مطمئن باشید قسمت‌های بعدی آن هم تهیه و تولید خواهد شد. فکر می‌کنم تهیه‌کنندگان این مجموعه فیلم، هر دو سه سال یک بار قسمت تازه‌ای از آن را روانه پرده سینماها کنند.
* کار جدید چه دارید؟
- تازه از بازی در «جک راین»فارغ شده‌ام این فیلم براساس خط اصلی قصه کتاب‌های ضد جاسوسی و پلیسی تام کلنسی ساخته شده و کاراکتر جک راین، یک مأمور ورزیده است که راهی مأموریت‌های مهم و تقریباً غیرممکن می‌شود. طی دو دهه قبل، چند کتاب تام کلسنی در رابطه با این کاراکتر تولید و به نمایش عمومی درآمد. فیلم من، به احیای قصه آن مجموعه فیلم پرداخته است.
پایان پیام/
نظر شما