خبرگزاری شبستان: شاید سخن از ارتباط مسجد و تمدن اسلامی برای بسیاری تداعی تنها ارتباط ذوقی و سلیقه ای در این دنیای ارتباطات باشد والا بحث از این دو در دو فضای متفاوت است. مخصوصا براساس ادبیات روشنفکری سکولار اولا: سخن از تمدن اسلامی بی معناست زیرا دین اصلا ناظر به حیات اجتماعی و مدنیت نیست و تنها می توان سخن از تمدن مسلمین داشت و ثانیا: مسجد تنها مکانی عبادی و جایگاه خاصی در تمدن مسلمین دارد و نباید انتظار بیش از حد از این مقوله دینی داشت. ولی با دقت در سیره، معارف و فرهنگ نبوی و امامان معصوم(ع) به خوبی شأن ، منزلت و کارکرد این مقوله دینی در بین دیگر عناصر دینی اسلام روشن خواهد شد. اولین اقدام پیامبر (ص) در شکل دهی مدینه النبی و تمدنی جدید در تاریخ بشریت، تأسیس مسجد بود و این اقدام نشان دهنده آن است که محور و جوهرة جامعه و حکومت و تمدن در اندیشه اسلامی، مسجد باید باشد و دیگر عناصر این تمدن جدید همه باید بر مدار این محور اساسی شکل بگیرد.
عبودیت، عبادت، تربیت، آموزش، جهاد، رفع حوائج فردی و اجتماعی و ...همه کارکردهای مسجد بر اساس معارف اسلام است و با این رویکرد آیا می توان در مهندسی تمدن اسلامی، توجه وافر به این حجم از معارف در باب مسجد و کارکردهای بی شمار آن نداشت؟ وقوع انقلاب اسلامی در سیر حرکت تکاملی جامعه شیعی، نویدبخش احیاء دوباره تمدن اسلامی است و برای تحقق کامل تمدن اسلامی با تمامی اقتضائات تمدنی آن در دنیای امروز باید مهندسی تمدن اسلامی براساس معارف شیعی صورت بگیرد و در این میان توجه وافر به معارف در باب مسجد و کارکردهای آن بسیار مهم است. در این مقاله سعی شده است که نگاهی اجمالی در این باب عرضه شود.
بر این اساس ابتدا مفهوم مهندسی تمدن اسلامی تبیین می گردد و سپس به کارکرد، نقش و جایگاه مسجد در مهندسی تمدن اسلامی پرداخته می شود.
گفتار اول- مفهوم مهندسی تمدن اسلامی مبحث اول - مفهوم تمدن در باب مفهوم تمدن، با تلقیهای گوناگونی روبرو هستیم که نوعاً در تعریفها با رویکردهای مختلف روبر هستیم. اصولاً این اصطلاح از قرن ١٨ و در عصر روشنگری پدید آمد، هر چند واقعیت آن از گذشته موجود بوده است. در باب تعریف تمدن و فرهنگ دیدگاههای متفاوتی ذکر شده است. بسیاری فرهنگ و تمدن را مترادف با یکدیگر قلمداد مینمایند. از جمله ادوار تایلور که در این باره چنین میگوید: «کلمه فرهنگ یا تمدن به مفهوم وسیع کلمه که مردم شناسان به کار می برد. عبارت از ترکیب پیچیده ای شامل علوم، اعتقادات و هنرها، اخلاق و قوانین و آداب و رسوم و ادات و اعمال دیگری است که به وسیله انسان در جامعه خود به دست می آید.» (روح الامینی ـ ١٣٧٩ ـ ص ٤٨) اما دیدگاه دیگر در باب تمدن ـ که به نظر میرسد دیدگاه دقیق تری است ـ آن است که برای تمدن، معنایی فراگیر قائل است که علاوه بر جنبه نرم و فرهنگی حیات اجتماعی مجموعه عناصر اقتصادی، سیاسی، تکنیکها، سازمانهای اجتماعی و خلاصه جنبههای سخت در یک جامعه را شامل میشود.
در فرهنگ لالاند «یک تمدن مجموعه ای است از پدیدههای اجتماعی که قابل انتقالند و جنبههای مذهبی، اخلاقی، زیباشناسی، فنی، علمی مشترک در یک جامعه یا چند جامعه مرتبط با یکدیگر را به خود میگیرند» (ساروخانی ـ ١٣٧٥ ـ ج١ ـ ص٩٩) البته کسانی هم هستند که تمدن را در جلوه های فرهنگ مادی و تجسم ان را در شهرنشینی خلاصه می کنند. (روح الامینی ـ ١٣٧٩ ـ ص ٥٠) بر این اساس به خوبی میتوان به چند ویژگی مفهوم تمدن اشاره کرد: الف) تمدن آنچنان که از کلمه لاتینی شهرنشین بودن یا شهروندان (civis) و شکل وصفی آن (civilis) مشتق میشود، متقوم به شکل گیری یک نظام اجتماعی قانونمند است. ب) گسترة یک تمدن به مراتب بیشتر از یک حکومت و یا حتی یک فرهنگ خاص میباشد و بالطبع عمر طولانیتر از عمر حیات اجتماعی یک جامعه خاص را دارد. ج) تمدن هم یک جنبه سخت و هم یک جنبه نرم دارد که فرهنگ به عنوان جنبه نرم یک تمدن، زیر بنای ساخت یک تمدن است و بعد عقلانیت یک تمدن ـ که اساس یک تمدن است ـ بازگشت به بعد فرهنگی آن میکند.
البته تمدن تنها به این جنبه نباید خلاصه شود بلکه جنبههای سخت تمدن همچون ساختارها، محصولات و... هم مطرح است د) هر تمدنی دارای نظامات اجتماعی متعددی است که اساساً همین نظامات هستند که تمامیت یک تمدن را محقق میسازد مانند نظامهای حقوقی، تربیتی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و دیگر نظامات کلان و خرده نظامات که به صورت هماهنگ تعیّن بخش هستند (آشوری ـ ١٣٨١ ـ ص١٢٨) هـ) شکل گیری یک تمدن محصول هماهنگی نظامات اجتماعی خاصی است که به پذیرش اجتماعی» رسیدند و نهادینه شده اند و لذا اگر مولفههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در یک جامعه به پذیرش اجتماعی نرسد هرگز شکل تمدنی به خود پیدا نخواهد کرد.
ادامه دارد......
نظر شما