واکاوی منطق ربط در آراء منطق دانان سینوی

اگرچه منطق ربط در نیمه دوم قرن بیستم شکل گرفت و گسترش یافت، اما در آثار منطق‌دانان سینوی، رگه‌هایی از منطق ربط یافت می‌شود که تفاوت‌های بنیادین با منطق ربط جدید دارد.

به گزارش خبرگزاری شبستان، اسدالله فلاحی، عضو گروه منطق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه است که از وی «آشنایی با منطق ربط» به تازگی توسط موسسه منتشر شده و «نوآوری های خونجی به زبان منطق جدید» اثر دیگر او در آینده نزدیک منتشر می شود. در ذیل گفتگوی او با پایگاه خبری حکمت و فلسفه ایران می آید:

 

موضوع طرح جدیدتان «منطق ربط سینوی» چیست و به چه مسائلی می‌پردازد؟

اگرچه منطق ربط در نیمه دوم قرن بیستم شکل گرفت و گسترش یافت، اما در آثار منطق‌دانان سینوی، رگه‌هایی از منطق ربط یافت می‌شود که تفاوت‌های بنیادین با منطق ربط جدید دارد. برای نمونه، در نظام استنتاج طبیعی منطق ربط جدید، سه قاعده «دلیل شرطی»، «معرفی عاطف» و «حذف فاصل» هر یک به گونه‌ای مقید می‌شوند تا راه بر پارادوکس‌های استلزام مادی بسته شود. اما در منطق ربط سینوی، هرچند قاعدة «دلیل شرطی» به شکلی که در منطق ربط جدید ارائه شده است پذیرفته می‌شود، اما دو قاعدة «حذف عاطف»‌ و «معرفی فاصل» هستند که به جای دو قاعده «معرفی عاطف» و «حذف فاصل» مورد انتقاد قرار می‌گیرند. برای نمونه، خواجه نصیر الدین طوسی در نقد اثیر الدین ابهری چنین می‌نویسد:
رابطه استلزام میان مجموع چند جزء و یکی از اجزا در حقیقت «استلزام» نیست بلکه تکرار سخن است؛ زیرا وقتی می‌گوییم «اگر این [شیء] نویسنده و خندان باشد [خندان است]» تردید نمی‌کنیم که نویسنده بودن او نه مستلزم خندان بودن او است نه به آن ربطی دارد. همچنین، هم‌نشینی نویسندگی با خندان بودن نیز تأثیری در خندان بودن یا خندان نبودن ندارد. بنابراین، قرار گرفتن [نویسندگی] در مقدم [شرطی] از جهت استلزام قرار گرفتن بیگانه و کاملا زاید است. و از این رو است که گاه قسمی از آن را «استلزام به سبب همراه بیگانه» می‌نامند (طوسی 1370 ص 173).
قطب الدین رازی نیز همین مطلب را به صورت صریح‌تری بیان می‌کند:
مجموع تنها هنگامی مستلزم جزء است که هر یک از اجزای آن در استلزام آن جزء نقش داشته باشند؛ زیرا بدیهی است که هر یک از اجزا در پدید آمدن مجموع نقش داشته است؛ پس به طریق اولی، هر جزء باید در استلزام آن جزء نقش داشته باشد. و آشکار است که [در مثال مربوطه] جزء دیگر در استلزام آن جزء نقشی نداشته است بلکه قرار گرفتن آن در [مقدم] استلزام قرار گرفتنی بیگانه و به منزله حشو است (رازی 728 ص 216 و 1384 ص 423).


طرح‌تان شامل چه فصل‌ها و یا بخش‌هایی می‌شود؟
ساختار پیشتهادی من برای این طرح فعلاً به صورت چهار فصل است که عبارت‌اند از:
الف) انکار قاعدة «حذف عاطف» نزد منطق‌دانان مسلمان
ب) نظام استنتاجی منطق ربط سینوی
ج) نظام معناشناختی منطق ربط سینوی
د) منطق ربط سینوی نزد منطق‌دانان مسلمان: موافقان و مخالفان


اهداف و اهمیت منطق ربط سینوی چیست؟
اهدافش، شناخت تفاوت‌های نگاه منطق‌دانان این مرزوبوم به موضوع منطق ربط با نگاه منطق‌دانان جدید و تبیین دقیق شرطیات و قیاس اقترانی شرطی نزد ابن‌سینا و پیروانش است و اهمیتش در این است که، قاعده «حذف عاطف» از دیدگاه برخی منطق‌دانان مسلمان مانند افضل الدین خونجی و اثیر الدین ابهری قاعده‌ای بدیهی شناخته شده است؛ در حالی که خواجه نصیر الدین طوسی و قطب الدین رازی این قاعده را نادرست شمرده‌اند. از این رو، شناخت مبادی تصدیقیه و تصوریة این نزاع برای فهم منطق گزاره‌های نزد این منطق‌دانان اهمیت دارد، کاری که تاکنون به انجام نرسیده است.


آیا این پژوهش مسبوق به سابقه است؟
در زمینه منطق ربط از نگاه ویژه منطق‌دانان سینوی، هیچ پژوهشی تاکنون صورت نگرفته است. اما پژوهش‌های گسترده در منطق ربط جدید به ما توانایی بسیاری در تجزیه و تحلیل شرطی لزومی و انفصال عنادی و مفهوم ربطی عطف در آثار منطق‌دانان سینوی به دست می‌دهد. در این زمینه منابع بسیاری موجود است که بنده در طرح خود از برخی از آن‌ها مدد جستم.

پایان پیام/

کد خبر 254633

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha