فرزند آیت الله کاشانی: هواداران مصدق هم با او مخالف بودند

سید محمود کاشانی گفت: هنگامی که مصدق می خواست مجلس هفدهم را منحل کند، غیر از آیت الله کاشانی، دکتر حائری زاده و بیست و دو نفر از نمایندگان به شدت ایستادگی کردند ...

به گزازش خبرگزاری شبستان، سید محمود کاشانی گفت: هنگامی که مصدق می خواست مجلس هفدهم را منحل کند، غیر از آیت الله کاشانی، دکتر حائری زاده و بیست و دو نفر از نمایندگان به شدت ایستادگی کردند، و هواداران مصدق هم مخالفت کردند. افرادی مثل شایگان، سنجابی، صدیقی، اینها البته آن موقع مخالفت خود را افشا نکردند. ولی همه در خاطراتشان گفتند که ما مخالفت کردیم.
سید محمود کاشانی، فرزند آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در مراسم بزرگداشت آیت الله کاشانی و همایش تخصصی تاریخ مجلس، که در محل ساختمان مشروطه مجلس برگزار شد، به بیان ناگفته هایی از ماجرای انحلال مجلس هفدهم شورای ملی پرداخت.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: این مجلس، مهمترین مجلس دوران مشروطیت است، اگر چه بیشترین اتهامات در طول تاریخ شصت سال گذشته، متوجه این مجلس شده است
وی گفت: مشروطیت نهضت بزرگی برای انتقال از استبداد به مردمسالاری در ایران بود، و از این جهت بود که پیشگامان مشروطیت، علما و مجتهدان بزرگی بودند که با فتاوای خود، مردم را برای انتقال قدرت از استبداد به مردمسالاری بسیج کردند. اما نکته ای که وجود داشت این بود که مردم ایران هزاران سال با استبداد خو کرده بودند و مشارکت سیاسی در کشور پایگاه های قدرتمندی نداشت.
سید محمد کاشانی ادامه داد: در این میان، نقش مهمی که آیت الله کاشانی ایفا کرد این بود که مردم را پای صندوقهای رای کشید، حتی در شرایطی که پاره ای از مقامات مذهبی، شرکت در انتخابات را تجویز نمی کردند. وی افزود: اسناد به جای مانده از دوران مشروطیت نشان می دهد که پس از وقایع شهریورماه سال 1320 و اشغال ایران به دست متفقین، در سالهای 23، 25 و 27 آیت الله کاشانی نهضتی را برای جلوگیری از مداخله مقامات دولتی و بیگانگان در انتخابات رهبری می کند.
وی با بیان این که «در این زمینه به سندی اشاره می کنم که نشان می دهد بیگانگان برای حفظ نفوذ خود در مجلس ایران، تا چه اندازه حساس بوده اند»، اشاره کرد: محمدرضا پهلوی در کتاب «پاسخ به تاریخ» که پس از خروج از ایران منتشر کرد، درباره مجلس چهاردهم شورای ملی می نویسد که انتخابات مجلس چهاردهم این گونه برگزار شد که یک روز کاردار سفارت انگلیس به دیدن نخست وزیر می رفت و یک لیست هشتاد نفری را تسلیم می کرد و می خوایت که این افراد مجلس شوند. روز دیگر سفیر روس به دیدار نخست وزیر رفته و از او می خواست که لیست 12 نفری وابستگان به اتحاد جماهیر شوروی وارد مجلس شوند.
وی ادامه داد: توجه داشته باشید که آن موقع تعداد نمایندگان مجلس، تنها 136 نفر بود، یعنی سفیر انگلیس خواستار این بود ه 80 نماینده از آن را افراد وابسته به انگلیس تشکیل دهند.
کاشانی تاکیدد کرد: این خواسته انگلیسی ها طبیعی بود، چرا که با کنترل مجلس، می توانستند دولتهایی وابسته را سر کار بیاورند و عملا این وضعیت تا سالهای 28 و 29 ادامه داشت که در این سالها مقاومت آیت الله کاشانی و گروه اقلیت دوره های پانزدهم مجلس شورای ملی و نیروهای مذهبی، به نتیجه رسید و اقلیت نیرومندی وارد مجلس شد.
وی با اراده سندی متعلق به 23 اسفند 1329، یعنی یک روز قبل از ملی شدن نفت اظهار داشت: در این سند آمده است که «با این که نظر بریتانیا را در این باره نمی دانیم ولی انگلیسیها گفتند که شاه باید حکومت نظامی اعلام و پارلمان را منحل کند». یعنی انگلیسیها می خواستند که مجلس شانزدهم شورای ملی در آستانه ملی شدن نفت، با فرمان شاه منحل شود.
فرزند آیت الله کاشانی تاکید کرد: در واقع مجلس موسسان فرمایشی در سال 1328 به شاه این اختیار را داد که مجلس را منحل کند. در حالی که در قانون اساسی مشروطیت، کوچکترین اختیار به شاه برای انحلال مجلس داده نشده بود.
وی افزود: بنا بر این، مجلس موسسان سال 1328 نقشی کلیدی در تاریخ معاصر ایران ایفا کرده و اختیار انحلال مجلس را به شاه داده است. در هنگامی که انتخابات مجلس هفدهم به نتیجه رسید، می توانست قوی ترین مجلس دوران مشروطیت باشد. ولی متاسفانه در 29 اردیبهشت سال 31 دولت مصدق تصویب نامه ای امضا کرد که در آن با بهانه ای غیرقابل توجیه گفته شده بود: چون دعوای دولت انگلستان علیه ایران در دیوان بین المللی دادگستری مطرح است و ممکن است در پاره ای از حوزه ها آشوب به وجود آید و باعث شود که دیوان دادگستری علیه ایران رای بدهد، ما جلوی این انتخابات را می گیریم.
کاشانی گفت: این تصویب نامه باعث شد که بسیاری از شهرهای مهم کشور مانند مشهر، شیراز، سبزوار، رشت و اصفهان از داشتن نماینده محروم شوند و 56 نماینده از ورود به مجلس باز بمانند. این اولین ضربه ای بود که در دوران نهضت ملی به مجلس وارد شد. در همین مورد، مرحوم ابوالحسن امینی نوری به دادگستری اعلام جرم کرد و گفت که این اقدام در واقع ضربه ای مهلک به مشروطه بود. البته دادگستری نیز به دلیل این که به حکومت وابسته بود، اقدام چندانی در این رابطه انجام نداد.
وی تصریح کرد: اقدام بعدی این بود که مقدمات تضعیف مجلس هفدهم پیش گرفته شد. سیاست قطعی انگلیس، این بود که این مجلس را از صحنه سیاسی ایران حذف کند چرا که در این مجلس، اقلیتی حضور داشتند که نفت را ملی کرده بودند و دو خواسته مهم داشتند؛ یکی اجرای قانون ملی کردن نفت و دیگری صلاح قانون انتخابات.
وی ادامه داد: این اهداف به نظر من بنیادی ترین اهداف ملت ایران تا امروز بوده است. به نظر من، امروز نیز اصلاح قانون انتخابات و داشتن مجلسی قوی از یک سو، و کنترل درامدهای نفتی توسط مجلس، یکی از اهداف مهم به شمار می رود.
کاشانی ادامه داد: یک سال و نیم پس از آغاز دوره دوساله مجلس هفدهم، اختیار قانونگذاری از این مجلس گرفته شد. اما ماجرا خطرناک تری که با آن روبروییم، بحث انحلال مجلس در مردادماه 32 است.
فرزند آیت الله کاشانی اظهار داشت: چرا مصدق باید مجلس هفدهم که انتخابات آن را خودش انجام داده بود و بارها گفته بود که 80درصد نمایندگان این مجلس، ملی هستند، منحل می کرد؟ پاسخ این سوال، این یکی از رازهای تاریخ معاصر ایران بود، اما امروز دیگر یک راز نیست، چرا که اسنادی در این زمینه وجود دارد که باید در اختیار پژوهشگران قرار بگیرد و اینجا به بخشی از آن اشاره می کنم.
وی افزود: هنگامی که مصدق می خواست مجلس هفدهم را منحل کند،غیر از آیت الله کاشانی، دکتر حائری زاده و بیست و دو نفر از نمایندگان به شدت ایستادگی کردند، و هواداران مصدق هم مخالفت کردند. افرادی مثل شایگان، سنجابی، صدیقی، اینها البته آن موقع مخالفت خود را افشا نکردند. ولی همه در خاطراتشان گفتند که ما مخالفت کردیم و حتی مخالفتمان را هم ابراز کردیم.
سید محمد کاشانی ادامه داد: ولی مجلس منحل شد. چرا؟ راز این را باید در اسناد وزارت خارجه آمریکا ببینیم که هنگامی که هندرسون سفیر آمریکا با شاه ملاقات کرد و خواست که بداند نظر محمد رضا شاه در مورد زاهدی چیست؟ شاه در اول با نخست وزیری زاهدی مخالفت کرد، چرا که نمی خواست یک فرد نظامی نخست وزیر شود. به خصوص که خاطرات رزم آرا را هم در ذهن داشت.
وی افزود: اما وقتی شاه با اصرار آمریکا و انگلیس مواجه شد، نخست وزیری زاهدی را مشروط به این کرد که از طریق قانونی و نه با کودتا، انجام شود. در اینجا فکر منحل کردن مجلس مطرح می شود و در واقع در ششم تیر ماه 32 منحل کردن مجلس کلید می خورد. در باره ی تیر و مرداد 32 ما انبوهی از اسناد و مدارک داریم که نشان دهنده ی ایستادگی ملت ایران و رهبران سیاسی و مذهبی در برابر اندیشه ی منحل کردن مجلس است.
کاشانی اظهار داشت: در این زمینه من ناچار هستم که یکی از این اسناد را برای شما بازگو کنم که نشان از مخالفت سید ابوالحسن حائری زاده با صدور فرمان انحلال مجلس توسط شاه دارد.
وی ادامه داد: مصدق می خواست با یک رفراندوم غیر قانونی مجلس را منحل کند، که البته غیر قانونی بودن این رفراندوم را تاریخ ایران گواهی کرده است و خوشبختانه دو تن از کسانی که در در شبهای سنگباران خانه ی آیت الله کاشانی، همراه ایشان بودند، امروز در این محل حضور دارند. یکی دکتر احمد خلیلی هستند که از سخنرانان این جلسات در خانه ی آیت الله کاشانی بودند و یکی آقای حسین بنکدار هستند که در حقیقت شاهد زنده ی این ماجرا هستند. وی افزود: وقتی آیت الله کاشانی در منزل خود سخنرانی هایی را برای مخالفت با رفراندوم ترتیب داد، خانه ایشان را سنگ باران کردند و یکی از افراد شریف و متدین را با شانزده ضربه ی چاقو کشتند تا به این جلسات سخنرانی پایان داده شود.
وی افزود: اما وقتی که در روز بیست و دو مرداد مصدق به شاه متوسل شد، تا شاه فرمان انحلال مجلس را به استناد مصوبه ی مجلس موسسان سال 1328 صادر کند، سید ابوالحسن حائری زاده یک مصاحبه ای کرده و می گوید ما اصولا با رفراندوم مخالفیم و آن را کاری لغو می دانیم، بنابر این نباید در باره ی نظر ما در باره ی انحلال مجلس سوال شود. ولی اگر شاه بخواهد به استناد به رفراندوم دکتر مصدق فرمان انحلال مجلس را صادر کند ما رسما ایشان را شریک جرم دکتر مصدق خواهیم دانست. این تهدید سید ابوالحسن حائری زاده موثر واقع شد و شاه فرمان انحلال مجلس را صادر نکرد. از این جهت تلاش انگلستان و آمریکا که به دنبال منحل کردن مجلس بودند ناکام ماند.
کاشانی ادامه داد: در این باره، اسناد وزارت خارجه ی آمریکا منتشر شده و نشان دهنده ی این است که لوئی هندرسون سفیر آمریکا در ایران، در روز 17 مهر 1330 ملاقاتی با فضل الله زاهدی نخست وزیر می کند. هندرسون گزارش خود را به وزارت خارجه ی آمریکا می فرستد که اکنون در مجموعه اسناد وزارت خارجه آمریکا به چاپ رسیده و خوشبختانه به فارسی هم ترجمه شده و من یک پاراگراف کوچکش را می خوانم، اگر چه همه ی این سند ارزشمند است. می گوید «در همان صبح روز هفت اکتبر، یعنی هفده مهر، اطلاع یافتیم که قرار است زاهدی همان روز با شاه نهار صرف کند. لذا تقاضا کردم زاهدی را قبل از نهار ببینم. ضمن مذاکره با زاهدی نظر رسمی دولت انگلیس را در ارتباط با مجلس به اطلاعش رساندم. همچنین اظهار داشتم که احساس می کنم هر دو دولت آمریکا و انگیلس معتقدند که از نظر تنظیم قرارداد، یعنی قرارداد کنسرسیوم نفت، که قرار بود نفت ملی شده ی ایران به انگلیس و آمریکا داده بشود، بهتر است یک مجلس کامل وجود داشته باشد تا یک مجلس نیم بند. چون مجلس هفدهم نیم بند بود یعنی پنجاه و شش نماینده نداشت. و سر انجام هندر سون اصرار می کند که نظر آمریکا و انگلیس این است که شاه فرمان انحلال مجلس را صادر کند.»
کاشانی تاکید کرد: این تاریخ مستند این دوره ی نهضت ملی ایران است. اما در همین مرحله است که آیت الله کاشانی و دکتر حائری زاده رودرروی شاه ایستادگی می کنند. اسناد اینها وجود دارد و باز هم اینها شاه را تهدید می کنند که فرمان انحلال را صادر نکند. ولی دیگر نه آیت الله کاشانی آن آیت الله کاشانی سی تیر بود و نه نمایندگان پیشگام نهضت ملی قدرت این را داشتند که بتوانند در برابر زیاده خواهی بیگانگان ایستادگی کنند.
وی تاکید کرد: به هر حال واقعیت تاریخی ایران این است که اگر ما یک مجلس نیرومند داشته باشیم ملت ایران روی رستگاری، صلاح و موفقیت را می بیند. اگر مجلسی داشته باشیم که در آن انتخابات آزاد و عادلانه برگزار بشود بزرگترین تحول در تاریخ ایران اتفاق می افتند و من متاسفام که هنوز بعد از گذشت بیش از 60 سال یعنی زمانی که پیشگامان نهضت ملی ایران هدف اصلی خودشون را اصلاح قانون انتخابات و برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه دانستند هنوز هم قانون انتخابات در ایران اصلاح نشده و انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی با قانون انتخابات زمان محمد علی شاه قاجار انجام شد.
سید محمود کاشانی در پایان اظهار داشت: امیدوارم که این همایش بسیار جالب، فرصتی بدهد به پژوهش گران کشور ما که رویدادهای مجلس هفدهم و هجدهم را بررسی کنند و ما بتوانیم از این تجارب گذشته استفاده کنیم و در حقیقت در کشورمان انتخاباتهایی برگزار کنیم که نمایندگان حقیقی مردم ایران وارد مجلس بشوند و ما شاهد یک ملت پیشرفته و نیرومند و سر افراز در سطح بین المللی باشیم.
گفتنی است در اغاز این نشست، کاشانی ضمن تشکر از مدیریت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی به دلیل برگزار کردن نشست تاریخ مجلس و همایش بزرگداشت آیت الله کاشانی، اظهار داشت: مقالات ارائه شده در این همایش، گره گشای رازهای تاریخ مجلس شورای ملی، بویژه دوره هفدهم این مجلس باشد.
کاشانی تاکید کرد: برگزاری این نشستها برای جامعه امروز ما که سخت نیازمند استفاده از تجربه های گذشته برای نیل به مقصود خود در دوران حاضر است، سودمند خواهد بود.
 

پایان پیام/

کد خبر 254015

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha