به گزارش خبرگزاری شبستان، یک تحلیلگر ارشد امور راهبردی که اکنون مشاور نهادهای خدمات دهنده به ملکه انگلیس است، در مقاله ای مهم استدلال کرده است که تعیین خط قرمز در مقابل برنامه هسته ای ایران، به جای اینکه ایران محدود کند به آن آزادی عمل می کند.
شاشانگ جوشی، دانشجوی ژاپنی الاصل مقطع دکتری روابط بین الملل در دانشگاه هاروارد و کارشناس موسسه خدمات سلطنتی یونایتد انگلستان هفته گذشته (در تاریخ 14 اردیبهشت) طی مقاله ای در دو ماه نامه دیپلمات چاپ توکیو نوشت: «"گراهام آلیسون " استاد دانشگاه هاروارد معتقد است گفته می شود ایران از 7 خط قرمز مد نظر آمریکا و اسرائیل در 15 سال قبل عبور کرده است بدون اینکه این امر به حمله ای نظامی منجر شود».
این مقاله ادامه می دهد: «هیو چالمرز در آخرین نسخه گزارش موسسه خدمات سلطنتی یونایتد، می نویسد به رغم پرگویی نتانیاهو در این مورد، درک جامعه جهانی از خطوط قرمز همان خطوط قرمز مبنایی است جهان معتقد است افزایش خطوط قرمز بر اساس اهداف متفاوت و برای مخاطبان گوناگون می تواند به سردرگمی منجر شود که بیش از همه تهران را گرفتار خواهد کرد از این گذشته خطوط قرمز فعلی امریکا و اسرائیل هر دو شامل حوزه های مبهمی با توجه به اصل خط قرمز می شود».
جوشی با نقل یسک مثال تاریخی ادامه می دهد: «برای نمونه زمانی که آریل شارون نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی در سال 2005 اشاره کرد که خط قرمز این است که ایران بتواند بر مشکلات فنی فعلی فائق آید ایران واقعا به آن مشکلات غلبه کرد، اما این امر باعت جنک نشد چرا»؟
سایت ایران هسته ای در ادامه این گزارش می نویسد: نویسنده نتیجه گرفته است که تعیین دقیق خط قرمز مضر است: «حتی اگر ایران بتواند به آسانی تشخیص دهد چه خطوط قرمزی معتبر و کدام غیرمعتبر است، مشکل دیگری وجود دارد ترسیم خط قرمز برای ممانعت از بروز سردرگمی بین خط قرمز مبهم و دقیق باعت می شود که اگر خط قرمز بیش از حد مبهم باشد و ایران از روی تصادف از خط قرمز عبور خواهد کرد؛ یا اگر بیش از حد دقیق باشد با خطر بستن دست طرف مقابل مواجه شده و ایران دقیقا تا آستانه خط قرمز پیش رود همانطوری که سرلشگر آموس یادلین رییس پیشین اطلاعات امنیت ارتش رژیم صهیونیستی می گوید: زمانی که خط قرمزی تعیین می کنید به دشمن این توانایی را می دهید تا بداند چه زمانی علیه او اقدام می کنید به جای اینکه خودتان تصمیم بگیرید چه زمانی برای عملیات سودمند است. در عین حال خط قرمز برای شما تعیین می کند در چه مواردی باید واکنش نشان دهید و مثلا کشتار 80 هزار نفر باعت واکنشی از سوی شما نمی شود».
در ادامه این مقاله با اشاره به اینکه اساسا این موضوع مبهم است که تعریف دقیق ساخت سلاح هسته ای چیست، آمده است: «اما از این مهم تر توسعه سلاح هسته ای یعنی چی ؟ آیا ایران می تواند حتی پیش از تولید مواد انشقاق پذیر مناسب برای تولید سلاح از خط قرمز عبور کرده باشد؟ مقامات غربی ایران را متهم می کنند که انفجارهای غیرهسته ای را برای سنجش کلاهک هایی در تاسیسات پارچین انجام داده است،اما اگر این اقدام به معنای توسعه تسلیحاتی نیست، چه کاری را می توان توسعه سلاح نامید؟ در واقع توسعه سلاح فرآیندی سلسله وار است از یک گام به تنهایی نمی توان نتیجه گرفت که ایران چنین تصمیمی گرفته است. به نظر می رسد خط مشی اسرائیل در تقابل با خط مشی آمریکا دقیق تر است. نتانیاهو در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 2012 خط قرمز مد نظر خود را به درستی نشان داد و گفت ذخیره اوارنیوم غنی شده کافی برای تولید یک سلاح هسته ای خط قرمز تل آویو است. بیشتر تحلیلگران از این گفته برآورد کردند اسرائیل به ایران اجازه نمی دهد به اندازه ساخت یک فروند بمب اورانیوم 20 درصدی در اختیار داشته باشد».
جوشی این امر را زیر سوال برده است که برای ساخت یک سلاح دقیقا مقدار معینی مواد هسته ای لازم باشد و نوشته است: «تا آخر سال 2012 مقامات اسرائیلی به اطلاع بعضی از خبرنگاران رساندند که در اختیار داشتن 240 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد می تواند ساخت یک فروند بمب را آسان سازد هنوز معلوم نیست اسرائیل چطور به این رقم رسیده است : زیرا عوامل گوناگونی در این امر دخیل است : مانند پیچیدگی کلاهک های فرضی ساخت ایران و توسعه سانتریفیوژهای این کشور. "گری سمور" مشاور پیشین اوباما در امر عدم تکثیر معتقد است: هیچ کس از جمله خود ایرانی ها نمی دانند به چه میزان اورانیوم غنی شده برای ساخت یک فروند بمب نیاز دارند آنها هرگز این کار را نکرده اند. اگر ایران از خط قرمز تولید بمب عبور کند،اسرائیل احساس می کند برای حمله نظامی به ایران از حمایت های لازم برخوردار نیست و مقامات آمریکایی و انگلیسی در مورد رقم 240 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد تردید دارند. از این گذشته خط قرمز اسرائیل ابهام های دیگری نیز دارد اگر ایران
اورانیوم غنی شده مورد نیاز تولید یک بمب را به سوخت تبدیل کرده اما از آن استفاده نکند چه می شود؟ یا این میزان اورانیوم را به تاسیسات اصفهان منتقل کرده اما به آن دست نزند در حالی که ایران از تبدیل اورانیوم به سوخت برای کاهش تنش استفاده می کند، این سوالات هر روز بیشر مطرح می شود».
نویسنده سپس استدلال کرده است که چرا تعیین خط قرمز به ایران آزادی عمل می دهد: «می توان با تعیین خطوط قرمزی در چارچوب تعیین زمان برای رسیدن ایران به توانایی تولید سلاح هسته ای یا توانایی در زمینه مواد (کمتر از دو هزار سانتریفیوژ پیشرفته ) ابهام را کاهش داد اما این خط قرمز هم باعت می شود تا ایران به آن نزدیک شده اما از این استانه عبور نکند. از این گذشته انعطاف پذیری کشورهای تعیین کننده خط قرمز را کاهش می دهد زیرا به نوعی تعهد داده اند که در صورت عبور ایران از این خط قرمز به اقدام نظامی دست بزنند». ایران هسته ای- یک تحلیلگر ارشد امور راهبردی که اکنون مشاور نهادهای خدمات دهنده به ملکه انگلیس است، در مقاله ای مهم استدلال کرده است که تعیین خط قرمز در مقابل برنامه هسته ای ایران، به جای اینکه ایران محدود کند به آن آزادی عمل می کند.
شاشانگ جوشی، دانشجوی ژاپنی الاصل مقطع دکتری روابط بین الملل در دانشگاه هاروارد و کارشناس موسسه خدمات سلطنتی یونایتد انگلستان هفته گذشته (در تاریخ 14 اردیبهشت) طی مقاله ای در دو ماه نامه دیپلمات چاپ توکیو نوشت: «"گراهام آلیسون " استاد دانشگاه هاروارد معتقد است گفته می شود ایران از 7 خط قرمز مد نظر آمریکا و اسرائیل در 15 سال قبل عبور کرده است بدون اینکه این امر به حمله ای نظامی منجر شود».
این مقاله ادامه می دهد: «هیو چالمرز در آخرین نسخه گزارش موسسه خدمات سلطنتی یونایتد، می نویسد به رغم پرگویی نتانیاهو در این مورد، درک جامعه جهانی از خطوط قرمز همان خطوط قرمز مبنایی است جهان معتقد است افزایش خطوط قرمز بر اساس اهداف متفاوت و برای مخاطبان گوناگون می تواند به سردرگمی منجر شود که بیش از همه تهران را گرفتار خواهد کرد از این گذشته خطوط قرمز فعلی امریکا و اسرائیل هر دو شامل حوزه های مبهمی با توجه به اصل خط قرمز می شود».
جوشی با نقل یسک مثال تاریخی ادامه می دهد: «برای نمونه زمانی که آریل شارون نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی در سال 2005 اشاره کرد که خط قرمز این است که ایران بتواند بر مشکلات فنی فعلی فائق آید ایران واقعا به آن مشکلات غلبه کرد، اما این امر باعت جنک نشد چرا»؟
نویسنده نتیجه گرفته است که تعیین دقیق خط قرمز مضر است: «حتی اگر ایران بتواند به آسانی تشخیص دهد چه خطوط قرمزی معتبر و کدام غیرمعتبر است، مشکل دیگری وجود دارد ترسیم خط قرمز برای ممانعت از بروز سردرگمی بین خط قرمز مبهم و دقیق باعت می شود که اگر خط قرمز بیش از حد مبهم باشد و ایران از روی تصادف از خط قرمز عبور خواهد کرد؛ یا اگر بیش از حد دقیق باشد با خطر بستن دست طرف مقابل مواجه شده و ایران دقیقا تا آستانه خط قرمز پیش رود همانطوری که سرلشگر آموس یادلین رییس پیشین اطلاعات امنیت ارتش رژیم صهیونیستی می گوید: زمانی که خط قرمزی تعیین می کنید به دشمن این توانایی را می دهید تا بداند چه زمانی علیه او اقدام می کنید به جای اینکه خودتان تصمیم بگیرید چه زمانی برای عملیات سودمند است. در عین حال خط قرمز برای شما تعیین می کند در چه مواردی باید واکنش نشان دهید و مثلا کشتار 80 هزار نفر باعت واکنشی از سوی شما نمی شود».
در ادامه این مقاله با اشاره به اینکه اساسا این موضوع مبهم است که تعریف دقیق ساخت سلاح هسته ای چیست، آمده است: «اما از این مهم تر توسعه سلاح هسته ای یعنی چی ؟ آیا ایران می تواند حتی پیش از تولید مواد انشقاق پذیر مناسب برای تولید سلاح از خط قرمز عبور کرده باشد؟ مقامات غربی ایران را متهم می کنند که انفجارهای غیرهسته ای را برای سنجش کلاهک هایی در تاسیسات پارچین انجام داده است،اما اگر این اقدام به معنای توسعه تسلیحاتی نیست، چه کاری را می توان توسعه سلاح نامید؟ در واقع توسعه سلاح فرآیندی سلسله وار است از یک گام به تنهایی نمی توان نتیجه گرفت که ایران چنین تصمیمی گرفته است. به نظر می رسد خط مشی اسرائیل در تقابل با خط مشی آمریکا دقیق تر است. نتانیاهو در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 2012 خط قرمز مد نظر خود را به درستی نشان داد و گفت ذخیره اوارنیوم غنی شده کافی برای تولید یک سلاح هسته ای خط قرمز تل آویو است. بیشتر تحلیلگران از این گفته برآورد کردند اسرائیل به ایران اجازه نمی دهد به اندازه ساخت یک فروند بمب اورانیوم 20 درصدی در اختیار داشته باشد».
جوشی این امر را زیر سوال برده است که برای ساخت یک سلاح دقیقا مقدار معینی مواد هسته ای لازم باشد و نوشته است: «تا آخر سال 2012 مقامات اسرائیلی به اطلاع بعضی از خبرنگاران رساندند که در اختیار داشتن 240 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد می تواند ساخت یک فروند بمب را آسان سازد هنوز معلوم نیست اسرائیل چطور به این رقم رسیده است : زیرا عوامل گوناگونی در این امر دخیل است : مانند پیچیدگی کلاهک های فرضی ساخت ایران و توسعه سانتریفیوژهای این کشور. "گری سمور" مشاور پیشین اوباما در امر عدم تکثیر معتقد است: هیچ کس از جمله خود ایرانی ها نمی دانند به چه میزان اورانیوم غنی شده برای ساخت یک فروند بمب نیاز دارند آنها هرگز این کار را نکرده اند. اگر ایران از خط قرمز تولید بمب عبور کند،اسرائیل احساس می کند برای حمله نظامی به ایران از حمایت های لازم برخوردار نیست و مقامات آمریکایی و انگلیسی در مورد رقم 240 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد تردید دارند. از این گذشته خط قرمز اسرائیل ابهام های دیگری نیز دارد اگر ایران
ایرن هسته در ایم مطلب می نویسد: اورانیوم غنی شده مورد نیاز تولید یک بمب را به سوخت تبدیل کرده اما از آن استفاده نکند چه می شود؟ یا این میزان اورانیوم را به تاسیسات اصفهان منتقل کرده اما به آن دست نزند در حالی که ایران از تبدیل اورانیوم به سوخت برای کاهش تنش استفاده می کند، این سوالات هر روز بیشر مطرح می شود».
نویسنده سپس استدلال کرده است که چرا تعیین خط قرمز به ایران آزادی عمل می دهد: «می توان با تعیین خطوط قرمزی در چارچوب تعیین زمان برای رسیدن ایران به توانایی تولید سلاح هسته ای یا توانایی در زمینه مواد (کمتر از دو هزار سانتریفیوژ پیشرفته ) ابهام را کاهش داد اما این خط قرمز هم باعت می شود تا ایران به آن نزدیک شده اما از این استانه عبور نکند. از این گذشته انعطاف پذیری کشورهای تعیین کننده خط قرمز را کاهش می دهد زیرا به نوعی تعهد داده اند که در صورت عبور ایران از این خط قرمز به اقدام نظامی دست بزنند».
پایان پیام/
نظر شما