بهمن علاءالدین؛ قلب تپنده موسیقی بختیاری

فولکلور و فرهنگ عامه بختیاری یکی از گنجینه های فرهنگی ایران زمین است که ریشه در تاریخ و ادبیات این ملت بزرگ دارد.

خبرگزاری شبستان/چهارمحال و بختیاری

 

هنر، موسیقی، ادبیات و آفریده های خلقی این قوم ایرانی تبار به همت شاعران، هنرمندان، خوانندگان، ادیبان و موسیقی شناسان این مرز و بوم حفظ شده و نسل به نسل به ما رسیده است.


از این میان، شاعر، ادیب، موسیقی دان و خواننده شهیر بختیاری شادروان بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) نقشی بسزا و پرتأثیر بر احیا و ماندکاری فرهنگ بختیاری داشته است که در این فرصت، به معرفی اجمالی این اسطوره موسیقی بختیاری می پردازیم:


شاید بتوان به جرأت گفت که کمتر بختیاری زبان و حتی غیربختیاری را می توان دید که ذوق موسیقایی داشته باشد ولی با آثار ماندگار و صدای جاوادنه «بهمن علاءالدین» آشنا نباشد.


وی فرزند میرزا حکیم از تیره زیلایی طایفه بهداروند است که در بیستم مهر 1319 در مسجد سلیمان به دنیا آمد.


وی اهمیت و ارزش موسیقی و فولکلور ایلی خویش را به خوبی می دانست و برای حفظ و توسعه آن از سال 1350 کار خود را با رادیو آغاز کرد و در کنار هم تباران هنرمند خود آثار ماندگاری را تولید کرد.


اگرچه کارهایی چون «دهدر لچک ریالی»، «تنگ بلور» و «سنگ و شیشه» از آثار بومی و محلی او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هستند لیکن عمر هنری وی و دوران اوج کار هنری اش به دهه شصت برمی گردد.


مجموعه هایی چون «ما کنون»، «هی جار»، «تاراز»، «برافتو»، «آستاره»، «بهیگ» و «دنگ و فنگ» اوج هنرنمایی مسعود بختیاری است که مهر اسطوره را بر پیشانی او نشاند.


تا اینکه سرانجام خبر ناگوار کوچ جاوید او در 12 آبان 1385 قلب تمام هنرمندان و هنردوستان ایرانی به خصوص مردم ایل بختیاری را به درد آورد.


در تاریخ شفاهی و کم نوشته بختیاری، نبردهایی ماندگار بر ذهن ها نقش بسته است، روزگاران بسیاری داستان ایل حماسه های «حالوزال»، «بختیاری» و ... بود و پدران برای فرزندانشان قصه این جنگ ها را نقل می کردند، در حالی که بیم فراموشی این حماسه ها می رفت، بهمن علاءالدین به یاری تاریخ قوم بختیاری شتافت و در اشعار خود این میراث که را برای همیشه بر صفحات تاریخ نگاشت:


ندونم جنگ شیمباره کی نهاد/ بختیار آشفته ره کد گشاده
عبده ممد للری سیچه نمردی/ چارشنبه بیست و یکم خت گل بردی
چارسوار چی گنج شیریدن تم تش/ صیدال بک ومندی فرهاد جونبخش
حالوزال خواهرگوهه بس بگرین گوش/ اسبنتونه زین کنین ختون یراق پوش


بهمن علاءالدین تنها خواننده فولکلوری نیست، او حافظه تاریخ و ادبیات عامه قومی خویش است. معلمی شعر شناس و شاعری آگاه که ادبیات دیروز و امروز قومش را به هم پیوند داد.


او نیاز فردای گویشوران بختیاری را به خوبی می دانست و همین هدف او را در عزمش استوارتر کرد.


ترانه ها و تصنیف هایی چون مینا بنوش، خروس خون، تی به ره ودیمه، کوگ تاراز، هیاری، سحرناز، یاریار و ... از توان ادبی او در ساخت کلام دل نشین، هدفمند و متعهدش حکایت دارد و قدرت او در بکارگیری آرایه های ادبی، فنون بلاغت و سخنوری و واژگان فصیح را نشان می دهد.


آداب و رسوم ایل در آثار بهمن علاءالدین:


وقتی که مجموعه کارهای شگرف و ماندگار استاد آواز و موسیقی فولکلور قوم پرآوازه بختیاری را بررسی کنسم، می بینیم که در آثار بهمن علاءالدین، بسیاری از آداب و رسوم ایل بختیاری از زبان شاعر و نای خواننده بیان می شود.


هیاری (همیاری):


بختیاری ها در زندگی (عروسی و عزا)، کوچ، کشاورزی، شیردوشی و ... از روح تعاون و همیاری بالایی برخوردار هستند که برخی زنانه و برخی دیگر مردانه به شمار می روند.


در شعر هیاری این آیین ها بیان می شود:


بنگ بکن تا که پیایل بیا هیاری/ آخه مال ره بارونه جا وارگه پاری
در تو هم واکن تشه دیلق به پا کن/ از کمک اخوی وری جار و هیار کن
در گله جم کن وابا خت دور چاله/ هیوه بیارین بچله دیندا نیا کن


هل هله کوسه:
هل هله کوسه یا کل علی کوسه، آئینی برای باران خواهی است که شادروان بهمن علاءالدین، از آن غافل نبود و در ترانه هیاری آن را گوش زد کرده است:


کر جقلیله خور کن که جن آبون/ تا بوازیم هم ز نو هل هله کوسه


چوپی و سرناز (رقص و شادی):
کاشکی یه سال همه مالا بازبونن کل یک/ بنگ بکنیم که بهونانه بزنن کل یک
شو که اوی یه تش تنگی بزنیم منه چاله/ دست یکه بگریم و جار بزنیم همه ماله
کربگهین میشکاله هف بکنه به منه ساز/ دور بگریم و بوازیم گو همه چوپی و سرناز


شادوران بهمن علاءالدین، اسطوره بی بدیل آواز و ترانه های فولکلور بختیاری است که با همت خود و همکارانش سعی کرد در عصر هجوم ملخ وار تهاجم فرهنگی غرب و زندگی ماشینی و شهر نشینی آهن و دود، با سرایش و خوانش اشعار فولکلوری و بیان حماسه های تاریخی این قوم، گامی بزرگ بردارد.


این هنرمند فقید در ابعاد واژگانی، ترکیبی و نامگذاری آلبوم های موسیقی ماندگار خود، آداب و رسوم و باورها و پندارهای ایل بختیاری را نقش زده است و می توان او را استاد یگانه آواز بختیاری و احیاگر فولکلور در عرصه موسیقی دانست.

 


در پایان بخشی از قطعه حماسی و بی بدیل بهمن علاءالدین با نام «چی چشمه» از مجموعه برافتو که پندی بزرگوارانه از این استاد کلام است را باهم می خوانیم:


بوین حالا دست به یک دادن/ جون سی یک دادن چندی آسونه
بوین حالا وختی با یک بویم/ رندن دشمن چندی آسونه
دیه شو تاریک سی دیدن صحو/ تی به ره منشین، ایبرت خو
والا ای تری دی نگو نترم/ خت وری بدرو بیو چی افتو
بیو که وابا یک یه عهدی بوندیم/ حالا که مونو تو چی خین یکیم
نوابنشیم مو که ای ورستم/ حالا که مونو تو ستین یکیم ...


منبع:
1- جستاری در فرهنگ و هنر بختیاری/ دکتر عباس قنبری عدیوی/ انتشارات نیوشه
2- گفتگو با دکتر عباس قنبری عدیوی، استاد زیان و ادبیات فارسی و پژوهشگر فرهنگ و تاریخ بختیاری
3- گفتگو با سید رحیم عدنانی، خواننده بختیاری


پایان پیام/

کد خبر 253601

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha