به گزارش خبرگزاری شبستان، دکتر علاء الدین رحیمی در نشست "بررسی تئاتر در ایران" گفت: تئاتر در ایران جایگاه رفیعی دارد که علاوه بر وظیفه اصلی خود، به عنوان سرگرمی نیز مورد توجه مردم بوده است. همچنین باید گفت که آیین های نمایشی در ایران قدمت طولانی دارند.
وی افزود: خیمه شب بازی ،صورت پوشیدن ها و بسیاری از اشکال دیگر نمایش جزو آیین های نمایشی ما به حساب می آمده است که در قرن سیزدهم نیز تعزیه، شبیه خوانی و نمایش هایی از این نوع اهمیت بسیاری در بین مردم پیدا می کنند؛ چنانکه در دوران رضاشاه، تعزیه یکی از بااهمیت ترین مقوله های نمایشی ما بوده اما رضاخان بدون در نظر گرفتن اینکه نمایش تعزیه یکی از زیباترین گونه های هنری است، سعی در از بین بردن آن داشته اما تعزیه بعد از آن جریان در برخی از شهرها کم کم منزلتی بسیار پرارج پیدا کرد.
وی ادامه داد: تئاتر مدرن در ایران نگاهی کاملاً متفاوت و رو به غرب داشت و روشنفکران روزگار ما به این نتیجه رسیده بودند که برای پیشرفت باید سرتاپا غربی شد به همین دلیل در آثار نمایشی اقتباس از غرب کاملاً رایج بود .
در ادامه، دکتر محمدعلی خبری با موضوع تئاتر و فرهنگ و هویت ایرانی پرداخت و گفت: تئاتر پدیده ای در حوزه های معرفتی و هنری است که جایگاه اجتماعی و مردمی را رشد می دهد.
دکتر خبری در ادامه گفت: هنوز در جای جای میهن ما تعزیه به عنوان یکی از گونه های هنری مورد توجه است در بسیاری از میادین نیز در برخی ماه هایی مانند ماه محرم تعزیه اجرا می شود تعزیه ای که براساس کارکردهای اجتماعی و بومی وارد جامعه شده است و این مساله نیاز به بررسی دارد.
وی همچنین افزود: امروز اگر بخواهیم تعزیه را به عنوان یک گونه هنر بومی معرفی کنیم طبعاً خواهیم توانست مراکز مهم گردشگری و جهانگردی بسیاری داشته باشیم.
خبری تأکید کرد: تئاتر مدرنی که ما با آن آشنا شدیم بسیاری از ویژگی های هنری خودمان را دارد که در فرهنگ های مختلف ظهور و بروز پیدا کرده؛ به عبارتی ایرانیان بعد از آنکه به اروپا رفته اند تئاتر را در آنجا به شیوه مدرن دیده اند و محور نگاه خود را براساس تئاتر غرب قرار داده اند.
وی یادآور شد: تئاتر توانایی این را دارد که نوع برخورد انسان با هستی و معرفت را به یک مقوله حسی نمایشی و زندگی بیرونی تبدیل کند اما مساله ای که ما باید در اینجا مورد بررسی قرار دهیم این است که این معرفت که تئاتر به ما انتقال می دهد از چه نوع معرفت هویتی است.
خبری خاطرنشان کرد: تحولات تاریخی که در غرب وجود دارد باعث شد که ما نیز در حوزه آثار نمایشی وارد دنیای مدرنیته شویم و این تحولات که از دوران قاجار در جامعه ما پدید آمد بیشتر در حوزه معماری شیوه بومی پیدا کرد. در واقع تنها در حوزه معماری فرهنگ ما در تقابل با غرب قرار گرفت.
وی گفت: ایرانیان زمانی که در دوران قاجار با دنیای غرب آشنا شده
اند از این همه تحولات دچار حیرت و شگفتی بوده اند و به گونه ای برخورد کرده اند که ظاهراً هیچگونه ارتباطی با ایران ندارند.
خبری اضافه کرد: اگر به تعزیه نگاه کنیم می بینیم که تحولات تعزیه به سمتی پیش می رفت که در تهران آن زمان ما حدود 200 تکیه داشتیم که در آن تعزیه اجرا می شد و این نشان از جایگاه خاص تعزیه در جامعه ما داشته است.
وی ادامه داد: دو نوع نگرش در برخورد ایرانیان در مواجهه با هنر غرب دیده می شود، نخست اینکه با اهداف سرگرم کننده به آن نگاه می کردند و دیگر اینکه نوعی رویکرد روشنفکرانه با آن وجود داشته است و برخی نیز گمان می کردند که اگر می خواهیم در این عرصه هنری به جایی برسیم باید از سرتاپا غربی شویم.
وی همچنین اظهار کرد: تئاتر یک نهاد اجتماعی جهانی نیست بلکه عنصری است که خودش با تکیه به خودش به جایی رسیده و رویکرد هستی شناسی و جامعه شناسی داشته و از اینجاست که هنرمندان بزرگ ما ساحت های بسیاری را از انسان مورد توجه قرار داده اند و با آن ارتباط برقرار می کنند، ساحتی که خودش را جهانی می بیند و همین است که ما وقتی شکسپیر می خوانیم با آن ارتباط برقرار می کنیم.
وی همچنین تصریح کرد: اگر هنرمندان ما رویکردی به خود داشته باشند موفق می شوند و کسانی که موفق نبوده اند نیز در جایگاه تقلید نشسته اند و نکته جالب اینجاست که در 40 سال گذشته کسانی که برای تحصیل به خارج رفته اند اکثر آنها در حوزه تعزیه دکترا گرفته اند. و اما زمانی که به ایران بازمی گردند فراموش می کنند که در چنین حوزه ای متخصص هستند.
وی یادآور شد: در رویکرد با غرب نیز سه دیدگاه وجود دارد اینکه الگوی همه ما باید غربی باشد. یک عده ای نیز غرب ستیزی می کنند و تنها یک نگاه متعادل وجود دارد که می گوید ما امروز باید تمدن غرب را بومی سازی کنیم و این عده کمترین تعداد هستند.
وی در پایان گفت: مهم ترین مساله ما این است که هر زمان این گروه ها خواستند به سمت و سوی بومی شدن بروند کار گروهی را فراموش می کنند، از طرف دیگر نیز دانشگاه های ما باید به جای پرورش کارشناس و تکنسین، هنرمند پرورش دهند.
پایان پیام/
نظر شما