خبرگزاری شبستان: جنگ علیه خانواده در غرب به مرحلهای رسیده است که میتوان علائم زوال حیات خانواده را در آنجا به وضوح مشاهده نمود. متأسفانه این بحران به کشور ما نیز رسیده است. در این شرایط، ارائهی الگوی شیعی زن منتظر و رسالتهای اصلی او ضروری به نظر میرسد که در این مقاله، به طور خلاصه به آن پرداخته شده است. خانواده در دهههای اخیر شاهد بحرانهایی جدی بوده است؛ به گونهای که جنگ علیه خانواده در غرب به مرحلهای رسیده است که تمام شئون خانواده دچار آسیب جدی گردیده است و میتوان علائم زوال حیات خانواده در غرب را به صورت جدی مشاهده نمود. شرایط به جایی رسیده است که حتی به خانوادههای تکوالدی نیز به صورت رسمی و قانونی عنوان "خانواده" اطلاق میشود. تمایل به ازدواج به شدت کاهش یافته است و بیشتر جوانان به صورت مجرد زندگی میکنند.[1]
آرمانهای فمینیستی همچون اصرار بر برابری میان زن و مرد در همهی زمینهها، حضور گستردهی زنان در مشاغل تماموقت، تعارض تعهدات بیرون از خانواده با تعهدات درون خانواده و… همگی در تهیهی هیزم آتش برای سوزاندن بنیان خانواده تأثیرگذار بودهاند. معاهدات و قوانین بینالمللی نیز تحت تأثیر مبانی فکری فمینیستی در نبرد با خانواده نقش ایفا نمودهاند. به طور مثال، ویلیام گاردنر که از نویسندگان و متفکرین کانادایی است، در تشریح ابعاد بحران خانواده، به ویژه در آمریکا و کانادا، در کتاب خود تحت عنوان «جنگ علیه خانواده» مینویسد: معاهدات بینالمللی تصویبشده در مورد زنان اصرار بر این مسئله دارد که زنان جهان باید خانوادههای خود را ترک کنند و به طور تماموقت وارد نبرد کار شوند. این گونه معاهدات، مروج مهدکودکهای همگانی دولتی است و سقطجنین رایگان را حق افراد قلمداد میکند و نهایتاً نتیجهای جز تضعیف خانواده در پی ندارد. اینها از خانواده تنفر دارند.[2]
در ایران نیز خانواده از این آسیبها در امان نبوده است. تحولاتی همچون افزایش سن ازدواج، افزایش تمایل به زندگی به صورت مجرد، افزایش نزاعهای خانوادگی و طلاق، کم شدن روحیهی تفاهم و سازش میان زوجین و کاهش نقش و تأثیرگذاری خانواده بر فرزندان و… معضلاتی جدی برای خانواده به وجود آورده است. در صورت ادامهی چنین روندی، خانوادهی ایرانی در سالیان آتی کارآمدی خود را از دست میدهد و جامعه با مشکلاتی بسیار جدی مواجه خواهد شد. با توجه به اهمیت و نقش خانواده و ضرورت حفظ و استحکام آن، این ادعایی گزاف نیست که مسیر جلوگیری از ادامهی آسیبهایی که خانواده را به صورت جدی تهدید میکند، از شناخت جایگاه و منزلت زن در خانواده و اهمیتبخشی به این جایگاه میگذرد.
بدین منظور، ابتدا به بررسی جایگاه و نقش زن در خانواده پرداخته و در پایان بر مهم انگاشتن نهاد خانواده و ضرورت اصالت دادن به آن تأکید میشود:
گام اول؛ نقش و جایگاه زن در خانواده و تربیت نسل ولایی
اگر ولایتمداری و محبت به ولی خدا را یکی از مهمترین ارزشهای یک فرد شیعه بدانیم که خانواده متولی انتقال آن است، در راستای همان رسالتی که در جهانی هستی، خالق انسانها برای آنان قرار داده است و معمار انقلاب، حضرت امام خمینی نیز به خوبی آن را چنین تبیین نمودند که همان طور که قرآن انسانساز است، زن نیز انسانساز است؛ زنان عهدهدار مسئولیتی خطیر هستند. اگر پایه اصلی تربیت و رشد صحیح فرد برای اجتماع را در خانواده جستوجو کنیم، زن به عنوان مربی خانواده و عامل اصلی انتقال ارزشها، اصیلترین نقشها را برعهده دارد و در اهمیت آن همین بس که بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه(س) میفرمایند: "آن گاه که زن در منزل به امور خانه و تربیت فرزند میپردازد به خدا نزدیکتر است."
معاهدات بینالمللی تصویبشده در مورد زنان اصرار بر این مسئله دارد که زنان جهان باید خانوادههای خود را ترک کنند و به طور تماموقت وارد نبرد کار شوند. این گونه معاهدات، مروج مهدکودکهای همگانی دولتی است و سقطجنین رایگان را حق افراد قلمداد میکند و نهایتاً نتیجهای جز تضعیف خانواده در پی ندارد. در ایران نیز خانواده از این آسیبها در امان نبوده است.
رسالتهای اصلی زن منتظر
در طول تاریخ تشیع، یکی از نقشهای بیبدیل زنان، دفاع از ولایت و تلاش برای حفظ این ارزش الهی بوده است. بالاخص در عصر غیبت که نقش مردان برای دفاع از ولایت به جهت اختناق شدید، کمرنگ بوده است؛ زنان فعالانه برای حفظ فرهنگ مهدویت در جامعه نقشآفرینی نمودهاند و در بین تمامی نقشهای خود، در حفظ فرهنگ مهدویت و تربیت نسل ولایی و انتقال این ارزش به نسل آینده و حفظ اندیشهی مهدوی از طریق پویاسازی خانواده، نقشی بسیار مؤثر و انکارناپذیر داشتهاند.
زنان شیعه با بهرهگیری از آموزههای دینی در طول تاریخ تشیع با پرداختن به اساسیترین نقش و کارکرد زنان، که همان مادری است، بلندترین گامها را برای حفظ ولایت برداشتهاند. آنان با نقشآفرینی خود ارزش ولایت و حب به ولی خدا را به فرزندان خود منتقل کردند و بالاخص در عصر غیبت، این مادران بودند که با فضاسازی مناسب در خانه و با پایبندی به امام زمان خود و با علاقهای که به ایشان نشان میدادند و رابطه قلبی و معرفتی که با حضرت داشتند، این علاقه و عاطفه را به فرزندان نیز منتقل کردند و از این طریق، در حفظ و احیای این مهم میکوشیدند.
و اما در عصر حاضر، تربیت انسان دیندار پویا، کارآمد و عاشق ولایت از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است؛ چرا که شاهد هجوم جریان شوم ناتوی فرهنگی هستیم که بنا دارد از نسل جوان ما یک نسل بیهویت و بیریشه بسازد. همان طور که مقام معظم رهبری مطرح فرمودند: باندهای بینالمللی زر و زور، که برای تسلط بر منافع ملتها، سازمانهای نظامی ناتو را تشکیل داده بودند، اکنون در پی تشکیل ناتوی فرهنگی هستند و با استفاده از امکانات زنجیرهای متنوع و بسیار گستردهی رسانهای، در پی تخریب هویت ملی جوامع بشری هستند و بنا دارند که با استحالهی فرهنگی و انقطاع تاریخی بین گذشته و آینده، از جامعهی ما ملتی بیهویت بسازند.[3] اینجاست که نقش مادران در دفاع از هویت ملی و دینی و انتقال ارزشها بسیار پررنگ میشود؛ چرا که تمامی ارزشهای دینی، اخلاقی، ملی و… در درون خانواده است که شکل میگیرد، نهادینه میگردد و به جامعه منتقل میشود. بالاخص ارزشهای ولایتمداری که ازجمله ارزشهایی است که دشمن نوک تیز پیکان حمله خود را متوجه آن نموده است، از طریق خانواده، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
مادران منتظر باید بدانند یکی از مسئولیتهایی که از طرف شارع مقدس برعهدهی آنان گذاشته شده، تلاش برای تربیت یک نسل ولایی است؛ چرا که در روایات متعدد آمده است که ولایت و مودت اهل بیت از فرایض الهی است و ملاک قبول اعمال و عبادات به حساب میآید. در زیارت جامعهی کبیره میخوانیم: بموالاتکم تقبل الطاعه المفترضه و لکم الموده الواجبه: به سبب ولایت شما طاعت واجب پذیرفته میشود و "موده واجبه" برای شماست. همچنین پیامبر به سلمان فرمودند: انالموده اهل بیتی مفروضه واجبه علی کل مؤمن و مؤمنه: مودت اهل بیت من بر هر مرد و زن باایمان فرض و واجب است.[4]
از این رو، عمدهترین نقشآفرینیهای زن منتظر، منتظرپروری است. امید است همان طور که زنان در طول تاریخ تشیع افتخارآفرینیهای زیادی در حفظ مکتب تشیع داشتهاند، در این عصر هم بتوانند با تربیت نسل مهدیباور، دین خود را به جامعهی دینی ادا نمایند.اگر پایهی اصلی تربیت و رشد صحیح فرد برای اجتماع را در خانواده جستوجو کنیم، زن به عنوان مربی خانواده و عامل اصلی انتقال ارزشها، اصیلترین نقشها را بر عهده دارد و در اهمیت آن همین بس که بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه(س) میفرمایند: "آنگاه که زن در منزل به امور خانه و تربیت فرزند میپردازد به خدا نزدیکتر است."
گام دوم: ضرورت مهم انگاشتن نهاد خانواده و اصالت آن
با توجه به نقش زن در خانواده، یکی از رسالتهای مهم "زن منتظر" اهمیت به کانون خانواده و سعی در حفظ این نهاد است. بالاخص در عصر حاضر که مهاجمان فرهنگی جنگ علیه این نهاد تأثیرگذار را آغاز نمودهاند و بنا دارند که با تخریب کانون خانواده، به عنوان اصلیترین مرکز انتقال ارزشها، مانع انتقال ارزشهای دینی و ملی به نسل آینده گردند.زن منتظر بر این نکته تأکید میورزد که فعالیتهای اجتماعی زنان در صورتی ارزشمند است که آسیبی به رسالتهای اساسی و مهم آنان در قبال مسئلهی خانواده و تربیت نرساند. براساس روایت پیامبر اکرم که میفرمایند: "کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیه والمراه راعیه علی بیت بعلها و ولده مسئوله عنهم"[5] زن در خانهی همسرش دارای مسئولیت بوده و در قبال اعضای منزل مسئول است. زن مسلمان خود را مسئول میداند، چرا که پیامبر، زن را به طور خاص در مقابل حفظ نهاد خانواده مسئول نموده است. پس او سعی مینماید که منافع شخصی، رفاهطلبی، لذتخواهی و تنوعطلبی خود را تعدیل و کنترل نماید و آنها را در خدمت خانواده قرار دهد.
در منظر زن مسلمان خردمند، آگاه و مدبر، پرداختن به امور خانواده و تربیت فرزندان کلیدیترین و مؤثرترین نقش اجتماعی است. او گرچه در خانه است، اما خود را به عنوان یک عضو فعال و تأثیرگذار جامعه میپندارد و البته در مواقع ضروری و اقتضائات خاص، به شرط آسیب ندیدن خانواده، به برنامههای اجتماعی بیرون از خانواده نیز میپردازد. زن منتظر، زمانی خود را در صراط مستقیم و در مسیر عبودیت، احساس میکند که اصالت را به مادری و همسری دهد و در صورت تعارض و عدم امکان جمع بین آنها و مسائل دیگر، در انتخاب خود، گزینهی خانواده را برگزیند و از این انتخاب خود بسیار مسرور و خوشحال باشد. زمانی که رسول خدا در تقسیم کار میان اعضای خانوادهی حضرت علی، کار منزل را به زهرا و کار بیرون را به علی سپردند، حضرت زهرا با خوشحالی تمام فرمودند: "والله اعلم ما ادخلنی السرور" فقط خدا میداند که من از اینکه رسول خدا کار مردانه را از دوش من برداشتند چقدر خوشحالم.[6]
فاطمه(س)، ضمن اصالتبخشی به نقش همسری و مادری و انجام کامل رسالت خود و فراهم نمودن زمینه و بستر مناسب برای رشد و تعالی همسر و فرزندان و اقناع میل عاطفی آنان و تبدیل خانه به کانونی مملو از عشق و محبت و عطوفت، در مواقع مقتضی نیز در فعالیتهای اجتماعی، حضور فعال و مؤثری داشته که تاریخ حکایتگر آن است. ولی او اصل را خانه و خانواده میدانست و همین اهتمام بود که موجب شد وقتی پیامبر از امیرالمؤمنین سؤال کردند که علی جان، همسر خود فاطمه را چگونه یافتی؟ فرمودند: "نعم العون علی طاعه الله" فاطمه بهترین یاور من در اطاعت الهی است. یعنی فاطمه به عنوان یک همسر به گونهای ایفای نقش میکند که یاریکنندهی همسر خود، امیرالمؤمنین در اطاعت الهی میشود و این گونه مسیر اطاعت را برای شوهر هموار میسازد و خود نیز به واسطهی عمل به این رسالت، رستگار میگردد. آن حضرت توانست در خانهی محقر و کوچک خود، فرزندانی چون حسن، حسین، زینب و امکلثوم را تربیت نماید که هر کدام در عرصهی حیات، تاریخساز و تحولآفرین بودند. این بانوی نمونهی اسلام توانست فضایی شاد و باصفا را برای همسر خود فراهم نماید که حضرت علی در خصوص تأثیر این فضا میفرمودند: هر وقت به منزل میآمدم و چشمم به فاطمه میافتاد، غم عالم را فراموش میکردم.[7]
پی نوشت ها:
[1] میشل، آندره و دیگران، پیام یونسکو، ص 85٫
[2] گاردنر، ویلیام، جنگ علیه خانواده، ص 356
[3]. سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع اساتید و دانشجویان استان سمنان، 12 اردیبهشت 84٫
[4]. هادی نجفی، موسوعه احادث اهل بیت، ج 1، ص 234٫
[5]. جلالالدین سیوطی، جامعالصغیر، ص 95
[6]. بحارالانوار، ج 43، ص 81٫
[7]. علیبن عیسی اربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج 1، ص 363٫
به قلم دکتر مریم معینالاسلام، کارشناس امور تربیتی و مباحث زنان
ادامه دارد/
نظر شما