خبرگزاری شبستان /استان اردبیل
حجتالاسلام والمسلمین علی فروغی از اساتید فقه، اصول و اخلاق حوزه علمیه قم، شاگرد برجسته مرحوم آیتالله شیخ علی سعادتپرور(پهلوانی) و امام جمعه موقت اردبیل است. به مناسبت فرا رسیدن سالروز ایام ولادت با سعادت حضرت فاطمة الزهرا سلامالله علیها ،روزمادروهفته گرامیداشت مقام زن گفت وگوی مشروحی با وی انجام داده ایم که درذیل می خوانید:
حجت الاسلام والمسلمین علی فروغی استاد اخلاق حوزه علمیه قم وامام جمعه موقت اردبیل درپاسخ به این سؤال که برنامه اسلام برای تربیت و رشد انسان چیست،به خبرنگار شبستان در استان اردبیل اظهارداشت:نگرش اسلام به تربیت مؤمن از دو راه است یعنی اسلام از دو راه وارد مقوله تربیت شده است که یکی؛ از راه ها بیان و تئوری پردازی است و به ما میگوید که چه چیزهایی از عوامل صعود و رشد انسان است و چه چیزهایی از عوامل سقوط انسان است، به عبارت دیگر عوامل و اسباب رحمت خداوند تبارک و تعالی کدامند و موانع رسیدن رحمت ربوبی چیست؟ قرآن کریم بوسیله آیات مختلف، بیانات گوناگونی در این زمینه دارد، از راه عقل و استدلال تا راه موعظه، قصه، مثال و ... تا اینکه انسان به تکامل روحی خود برسد.
وی با اشاره به اینکه چند عامل در ساختار شخصیت انسان دخیل است ،افزود:به طور کلی، سه عامل در ساختار شخصیت انسان دخیل است: اول؛ عقیده و ایمان، دوم؛ اخلاق و سوم؛ عمل و رفتار. از این رو قرآن کریم درباره مسائل ایمان، توحید را ارائه داده، درباره مسائل اخلاقی، زیبایهای اخلاقی را ارائه کرده و فرموده: رذایل اخلاقی را که ریشه های گناهان در انسان است از بین ببرید و خود را از آنها تطهیر کنید و از بُعد رفتار، عمل صالح را مطرح فرموده است به نحوی که این سه بخش، انسان را آن گونه که خدای متعال میخواهد میسازد و تربیت میدهد و اگر انسان بخواهد عبد صالح خدا شود یعنی بخواهد عبدی شود که محبوب خداست، باید در حوزه عقیده، اخلاق و رفتار کار کند و هر سه بُعد را مواظبت نماید.
ارائه اسوه والگو دومین راه تربیت در قرآن کریم
حجت الاسلام فروغی دومین راهی که قرآن کریم برای مسأله تربیت مطرح کرده،ارائه اسوه و الگو دانست وبیان کرد: قرآن کریم علاوه بر اینکه تئوری پردازی کرده، الگو هم معرفی کرده است مانند اینکه یک بار کتاب داستان میخوانیم و یک بار فیلم همان داستان را میبینیم،قرآن کریم که معجزه جاویدان الهی است، داستان زندگی انسان و اینکه از کجا به کجا میتواند صعود کند و چه عواملی باعث سقوطش میشود را بیان کرده و همچنین اینها را در قالب قهرمانانی در عالم هستی پیاده کرده است و در همین راستاست که انسانهایی که در صحنه آفرینش، قهرمان توحید و کمالات معنوی و اعمال صالح هستند به ما معرفی شدهاند به عبارت دیگر، آنچه را که قرآن کریم فرموده صرف تئوری نیست بلکه در افرادی پیاده شده و به عنوان الگو معرفی شده است.
به عنوان نمونه، خداوند تبارک و تعالی پیامبر اعظم (ص) را به عنوان اسوه برای ما معرفی میکند و میفرماید: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیرا»؛ مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى است، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مىکنند. (احزاب/21)
یا ابراهیم (ص) را الگو معرفی میکند و میفرماید: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَه»؛ براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود دارد. (ممتحنه/4)
در کنار آن از افراد عادی که پیامبر نبودند نیز نام میبرد و میفرماید: «وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَة»؛ ما به لقمان حکمت دادیم. (لقمان/12)
لقمان، یک فرد عادی بود که در روایات داریم حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) پای منبر لقمان میآمدند و مینشستند.
باید به این نکته توجه شود که پیامبرالهی، پای منبر یک فرد عادی مینشستند البته فردی بودند که به درجهای از معرفت و کمال رسیده اند که خداوند در قرآن از ایشان نام میبرندواینها الگوهایی است که ما باید برای ساختن شخصیت خود از آنها درس بگیریم.
وی در پاسخ به اینکه قرآن کریم از برخی زنها هم یاد کرده است، اذعان داشت:بله، قرآن کریم از بعضی زن ها هم به عنوان الگو یاد کرده است چنانکه در مورد زن فرعون فرموده است: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْن»؛ و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است. (تحریم/11)
جالب اینکه خداوند متعال نفرموده که آسیه را تنها برای زنان مثال زدیم بلکه برای تمامی افرادی که ایمان آوردهاند، آسیه را مثال زده است ودرباره حضرت مریم هم میفرماید: «وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمین»؛ و (به یاد آورید) هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان، برترى داده است. (آل عمران/42)
به هر حال خداوند متعال، انسانهایی را مثال می زند که در همین عالم ماده و با داشتن قوای مادی و خصلتهای طبیعی و با وجود همه مشکلات و سختی ها به درجه بالای رشد و کمال رسیدهاند تا به ما بفهماند اینها با وجود امیال طبیعی و مادی و با وجود مشکلات و سختی های بسیار به درجات بالا رسیدهاند.
پس قرآن ضمن اینکه به بُعد نظری میپردازد، به بُعد عملی هم میپردازد و انسان باید هم از بُعد نظری رشد کند و هم از بُعد عملی وآنچه از افراد یا از حقایق و عالم بالا گفته می شود انسان فطرتا دوست دارد و می خواهد آنها را در وجود یک شخص، مشاهده کند لذا قرآن کریم برای شهود این حقایق، انبیا را معرفی کرده و عده ای از اولیا هم بعنوان مثل بیان شدهاند.
استاداخلاق حوزه علمیه قم درباره ی الگو قرار دادن حضرت زهرا (س) در زندگی خویش اشاره کرد:از پیامبر اسلام (ص) روایت معروفی نقل شده که میفرماید: از زنها چهار نفر جزو کملین در عالم هستند؛ مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه. (سلام الله علیهن) و برای رشد ایمان افراد جامعه اعم از مرد و زن، باید به ابعاد شخصیت فاطمه زهرا (س) توجه داشته باشیم و آنها را تا جایی که ممکن است در وجود خود پیاده کنیم ضمن اینکه هر کس بخواهد رشد کند و به مراتب بالای معنوی برسد باید ببیند چه عواملی سبب شده تا فاطمه زهرا سلام الله علیها شخصیت ممتازی باشد، چه عواملی باعث شده الگو باشد، این عوامل را بشناسد و در وجود خود پیاده کند تا شبیه حضرت فاطمه سلام الله علیها شود.
وی ادامه داد:قاعده معروفی است که «السنخیة علة الانضمام» یعنی دو شیء، وقتی کنار هم قرار میگیرند که با هم سنخیت داشته باشند که ما باید بدانیم چه چیز باعث میشود با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سنخیت پیدا کنیم تا بتوانیم با او باشیم. ما به اندازهای که سنخیت و ظرفیت پیدا میکنیم، میتوانیم از حضرت فاطمه (س) در نوع رفتار با همسر، در نوع رفتار با فرزندان، در نوع رفتار با پدر، در نوع رفتار با جامعه، در مسائل سیاسی و ... الگو بگیریم و از ایمان و اخلاق و رفتار فاطمه (ع) بهره ببریم بنابراین، ایمان است که سنخیت و ظرفیت میآورد. هر چه ما در مراتب ایمان رشد کنیم و ظرفیتمان بالاتر رود شخصیت ما بیشتر شبیه صاحبان کمال میشود و در نتیجه بهتر میتوانیم از آنها الگو بگیریم و آنها در وجود ما بیشتر تجلی میکنند.
چگونه فردی که ایمان آورده، دوباره ایمان بیاورد؟ پاسخش این است که ایمان مراتب دارد، یقین مراتب دارد، باید در مراتب ایمان و یقین پیش رفت و روز به روز ایمان را قوی تر کرد تا به کمالات بیشتر نائل شد.
امام جمعه موقت اردبیل در مورد نحوه تقویت ایمان خاطرنشان کرد:تقویت ایمان به طهارت نفس انسان مربوط میشود و واقعیت این است که با علوم ظاهری نمیشود اینها را تحصیل کرد، علوم ظاهری برای اقناع عقل و ذهن ماست، عقل ما قانع میشود اما وارد شدن به مراتب عالیه ایمان جز با طهارت باطن امکان پذیر نیست. قرآن کریم می فرماید: «إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کَرِیمٌ فىِ کِتَابٍ مَّکْنُونٍ لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛ آن، قرآن کریم است که در کتاب محفوظى جاى دارد و جز پاکان نمىتوانند به آن دست یابند. (واقعه/77 تا 79)
وی متذکرشد:حقیقت قرآن قابل لمس است اما حریم ممنوعه است مگر اینکه انسان به طهارت نفس برسد، پس هر چه انسان در طهارت پیش می رود مراتب ایمان هم بالاتر می رود تا به اوجش می رسد و همت عارف در سلوک همین است که قلبش باز شده و توحید را شهود کند واین امور یافتنی است، دانستنی نیست به طوری که امام حسین (ع) در دعای عرفه فرمود: «ما ذا وجد من فقدک و ما الذی فقد من وجدک» یعنی الهی هر که تو را گم کرده چه چیز را پیدا کرده است! و هر که تو را پیدا کرده، چه چیز را گم کرده است! سخن از «وجد» به معنی یافتن و پیدا کردن است نه دانستن و آگاهی صرف، و این امر وجدانی است و انسان باید در حقیقت وجود خود به این مطالب برسد.
این استاد حوزه چگونگی ایجاد طهارت و پاکی انسان دردرون خویش را اینچنین عنوان کرد:قرآن کریم میفرماید: «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ»؛ و از پلیدى دورى کن. (مدثر/5) از این رو هر چه پلیدی است، (فکر پلید، اخلاق پلید و رفتار پلید) باید از آن اجتناب کرد و این قدم اول است. برخی از علما گفته اند مرحله اول مرحله تروک است یعنی همه اش ترک کردن است،پس باید با ایمان به خدا از اخلاق رذیله و معصیت دوری کرد. کسی که می خواهد وارد سیر و سلوک شود راه اول، ایمان و ترک معاصی است، معصیت انسان را ناپاک و نجس می کند و با طهارت نفس نمی سازد ومراحل بعدی برای کسانی است که مرحله اول را در خود پیاده کرده اند.
هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
حضرت امیرالمومنین علی (ع) فرمود: خداوند به پیغمبر ادب آموخت و او را تربیت کرد و پیامبر، مرا تربیت کرد. سپس فرمود: من هم مومنان را تربیت می کنم و کرامت های اخلاقی را برای افرادی ارث می گذارم که جهت زندگیشان در عالم مشخص باشد، افرادی که می خواهند در عالم با کرامت زندگی کنند.
مکتب تربیتی اهل بیت (ع) همیشه باز است
وی در بخش دیگری از سخنان خود ابراز داشت:مکتب تربیتی اهل بیت علیهم السلام همیشه باز است و مربوط به زمان و مکان خاص نیست. چون انسانهایی مربوط به زمان و مکان خاص هستند که انسانهای مادی اند، خود را در عالم ماده محبوس کرده اند اما انسانهایی که ما فوق عالم ماده هستند و صاحبان ولایت تامه الهی می باشند هرگز کهنه نمی شوند و هرگز مکتبشان تعطیل نمی شود، درسشان تعطیل نمیشود.
به همین جهت، درس مکتب فاطمه زهرا (س) تا روز قیامت، دایر است، انسان کامل برای همه زمانها و همه مکانهاست و هیچ اندیشه ای نمی تواند انسانهای کامل را کهنه کرده، آنها را باطل و از صحنه خارج کند.
هر اندیشه بشری که در عالم وجود دارد، کهنه شدنی است مگر اندیشه و مرام انبیا و اولیا که همیشه در عالم زنده اند، چون ما فوق عالم هستند لذا باید از اینها الگو بگیریم و همان طوری که امیر المومنین (ع) فرمود: من مومنان را تربیت میکنم، فاطمه زهرا سلام الله علیها نیز که انسان کاملی است برای همه زمانها و مکانها الگوست و دیگران را تربیت می کند.
فاطمةالزهرا (س)الگوی امام زمان (عج) درزندگی
از این رو در روایات داریم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «الگوی من، مادرم فاطمه زهراست.»، یک معصوم و یک انسان کامل میفرماید مادرم زهرا اسوه و الگوی من است، یعنی اسوه ایمان من، اسوه اخلاق من و اسوه عمل من است و این نشانگر جامع بودن فاطمه زهراست.
حجت الاسلام فروغی در ادامه همچنین درباره شخصیت و مقام والای حضرت زهرا (س) متذکرشد:در روایات ما خیلی به شخصیت حضرت زهرا(س) توجه شده است. در حدیثی که مکرر در کتب شیعی و سنی وارد شده از وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: فاطمه مادر من است،دراینجا باید گفته شود که چرا پیامبر اینگونه می فرماید؟ چرا فاطمه را مادر خطاب می کند؟این عبارت، اسرار بسیار پیچیده ای دارد که به زوایایی از آن اشاره می کنم:اولا این تعبیر نشان دهنده اوج محبت پیامبر اکرم (ص) به فاطمه (س) است. می دانیم که پیامبر (ص) دارای بالاترین مرتبه عصمت است و لذا همه افعال و گفتار ایشان در بالاترین سطح باید مورد توجه قرار گیرد،ثانیا وقتی پیامبر (ص) می فرماید فاطمه (س) مادر من است، از طرف دیگر هم می فرماید: من و علی (ع) پدر این امت هستیم، گویی پیامبر (ص) از فاطمه (س) متولد می شود چرا که هر کدام از ائمه معصوم که به دنیا می آیند نفْس و جان پیامبر هستند و نظام تکوین و تشریع (دین) به وسیله اینها محفوظ می ماند.
وی تصریح کرد:در روایتی وارد شده که «اولنا محمد اوسطنا محمد آخرنا محمد و کلنا محمد» باید به این تعابیر دقت کرد، همه ائمه ما، همه صفاتی را که پیامبر (ع) دارا بود، دارا بودند و اکنون نیز وجود مقدس امام زمان (عج) جان پیامبر (ص) است و شبیه ترین خلق به اوست،پس امتداد رسالت پیامبر در عالم و تربیت نفس بشر، وابسته به فاطمه زهراست و او مادر همه عالم است لذا ما باید از این مادر معنوی درس بگیریم و خود را در کلاس درس ایشان وارد کنیم،گرچه ولادت نسبی محدود است اما ولادت معنوی حد و مرز نمی شناسد، جغرافیا ندارد و محدود به زمان و مکان خاصی نیست، بلکه در هر زمانی می شود از حقیقت فاطمه زهرا (س) متولد شد. ما اگر بخواهیم تحت تربیت امیرالمومنین علی (ع) و فاطمه زهرا (س) قرار بگیریم، فرزند معنوی آنها خواهیم شد.
نگاه دین اسلام به خانواده نگاه مقدسی است
استاد اصول واخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به مقام پدرومادرمخصوصا مادردراسلام اعلام کرد:نگاه دین به خانواده، نگاه مقدسی است. در روایت داریم «النظر الی وجه الوالدین عبادة» نگاه کردن به چهره والدین عبادت است واگرانسان به هر چیزی با دید الهی نگاه کند، مقدس می شود، عمل انسان از نوع بینش او سر چشمه می گیرد لذا هر گونه که انسان به عالم نگاه می کند و هر جور آن را تعبیر و تفسیر می کند عملش هم به همان نحو خواهد بود.
خداوند متعال هم در این خصوص می فرمایند: «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فی عامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصیرُ»؛ و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل کرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازهاى را متحمّل مىشد، و دوران شیرخوارگى او در دو سال پایان مىیابد (آرى به او توصیه کردم) که براى من و براى پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما) به سوى من است. (لقمان/14) خداوند درعین حال که می فرمایند مرا شکر کنید، میفرماید از پدر و مادر خود تشکر کنید یعنی تشکر از پدر و مادر را در کنار تشکر از خود ذکر کرده است و این نشانگر عظمت و حرمت پدر و مادر است.نکته دیگرکه در آیه وجود دارد این است که بعد از اینکه فرمود «به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم» مادر را ذکر می کند و از او سخن به میان می آورد که نشان می دهد اهمیت مادر و مقام او خیلی مهمتراست ودر آیه بعد میفرماید: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً»؛ و هر گاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزى را شریک من قرار دهى، که از آن آگاهى ندارى (بلکه مىدانى باطل است)، از ایشان اطاعت مکن، ولى با آن دو، در دنیا به طرز شایستهاى رفتار کن... . (لقمان/15) جالب است که قرآن میفرماید: اگر پدر و مادر تلاش کردند تا به من شرک بورزی از آنها اطاعت مکن اما تا در دنیا هستی با آنان به نیکی رفتار کن، وقتی خداوند می فرماید به پدر و مادر مشرک احترام کن پس باید بفهمیم که پدر و مادر مومن چه حرمتی بر گردن انسان دارند. اصلا قابل بیان نیست لذا جوانان، خانواده ها و همه مومنین باید توجه کنند که یکی از اسباب خیر خداوند پدر و مادر است و به خصوص مادر.
وی اضافه کرد:درروایات داریم شخصی به خدمت پیامبر (ص) رسید و گفت گناه کرده ام چه کنم خداوند گناهانم را بیامرزد؟ پیامبر اکرم (ص) فرمود: برو و به پدر و مادرت احترام کن. گفت پدرم از دنیا رفته حضرت فرمود برو و قبرش را زیارت کن، مرد گفت در غربت از دنیا رفته و قبرش معلوم نیست. حضرت فرمود: برو و در بیابان، در جای خلوتی به نیت قبر پدرت، شکل قبری بکش و آنرا زیات کن ، از این رو اهمیت احترام به پدر و مادر در اسلام مشخص می شود و خدا می داند که هیچ کس بدون احترام به پدر و مادر به هدایت نمیرسد و درِ رستگاری به رویش باز نمیشود.در اینجا مورد می خواهم به بیان خاطره یکی ازعلمای وارسته وبزرگ دین بپردازم،روزی حضرت آیتالله بهجت در درس خارج، از یکی ازعلمای نجف نقل کردند که عالمی بود که میگفت بسیار فقیر بودم، شروع کردم برای پدرم پنجاه سال نماز قضا خواندم که موجب شد درهای رحمت به رویم باز شود، بعد از اتمام، دوباره نیت کردم و دوباره نماز قضا به جای پدر خواندم، دوباره درهای برکت باز شد و برای بار سوم، ثروت بسیاری به من داده شد.حال شایسته است این موضوع را همیشه به یاد داشته باشیم که اگر کسی به مادرش نیکی واحسان کند به چه چیزهایی میرسد چرا که در مورد مادر بیشتر تأکید شده است. جوانی به محضر پیامبر (ص) رسید و چندین بار سوال کرد یا رسول الله به چه کسی احترام کنم پیامبر سه بار فرمود: به مادرت و بارآخر فرمود: به پدرت.
احترام به پدرو مادر سبب گشایش درهای رحمت حق می شود
حجت الاسلام والمسلمین علی فروغی استاد فقه، اصول و اخلاق حوزه علمیه قم وامام جمعه موقت اردبیل در پایان سخنان خود یادآورشد:احترام به پدرو مادرو مخصوصا مادر، حتی پس از وفات آنها سبب باز شدن درهای رحمت می شود و پدرومادرچه در حیات و چه در ممات، واسطه فیض هستند. نتیجه اینکه به پدر و مادر احترام و نیکی کنید تا درهای رحمت الهی به رویتان باز شود.
پایان پیام/
نظر شما