معیارهای عملکرد ایالات متحده در جهان و منطقه کدامند؟

ایالات متحده آمریکا به بهانه دفاع از حقوق بشر، به نقض حقوق بشر، به بهانه مبارزه با تروریسم، به تروریست پروری، و به بهانه ایجاد دموکراسی به مداخله در امور کشورهای مختلف جهان اقدام کرده است.

خبرگزاری شبستان: با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نظام دوقطبی به آخر راه خود رسید، و جنگ سرد پایان یافت؛ و به تبع آن، آمریکا تلاش کرد که نظم نوینی را بر جهان حاکم کند. غرب محوری مولفه اصلی نظم نوینِ مورد نظر آمریکا بود که هدف اصلی آن ترویج ایدئولوژی و لیبرال- دموکراسی غربی بود. برای حاکم کردن این نظم، آمریکا به قدرت سخت افزاری خود تکیه دارد، تا آنجا که این کشور حتی برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیکِ خویش، نیز از این قدرت استفاده نموده است که ایجاد دموکراسی های تحمیلی، براندازی دولت های مردمی، و مخالفت با دولتهای ضدِ هِژِمون از جمله مصادیق این رفتار آمریکا است.
این کشور نه تنها خواهان سروری بر جهان است، بلکه خود را حافظ حقوق بشر، مُروجِ دموکراسی و پیشگام مبارزه با تروریسم نیز میداند. از آنجا که این مفاهیم موضوعاتی اند که در عرصه بین الملل و در افکار عمومی جهانی پذیرش عمومی دارند، آمریکا تلاش کرده است خود را تنها حامی و حافظ ارزشهای جهانی معرفی نماید، به طوری که هرجا که این کشور تشخیص دهد که این ارزشها به خطر افتاده اند خود را مسئول دانسته؛ و بر همین مبنا، دخالت خود را در همه امور جهان، با نفوذ در نهادهای بین المللی، و سلطه رسانه ای، توجیه کرده است. در واقع می توان ریشه مداخله آمریکا در امور مختلف دولتها و ملتهای جهان، و نقض گسترده حقوق انسانی، و ایجاد ناامنی در جهان توسط این کشور را، از سویی در تلاش این کشور برای اِعمال سروری بر جهان جستجو کرد، و از سوی دیگر، در رفتار قیم مَآبانه غرب نسبت به بقیه جهان.
این کشور به بهانه دفاع از حقوق بشر، به نقض حقوق بشر، به بهانه مبارزه با تروریسم، به تروریست پروری، و به بهانه ایجاد دموکراسی به مداخله در امور کشورهای مختلف جهان اقدام کرده است. افزون بر این، آمریکا به بهانه حفظ امنیت جهانی که در واقع معنایی به غیر از امنیت غرب ندارد، به نابودی ملتها و ویرانی بسیاری از کشورهای جهان دست زده است؛ که اشغال افغانستان و عراق از نمونه های بارز این رویکرد آمریکا است. همچنین، به رغم آنکه وِجدانِ جهانی به حقانیت ملت فلسطین، در مسئله فلسطین، شهادت می دهد، دولت آمریکا با حمایت آشکار و همه جانبه از نظام پادگانیِ رژیم صهیونیستی، بزرگترین مانع در پایان گرفتن آلام و رنج تاریخی ملت مظلوم فلسطین بوده است.
اما تبعات گردنکشی، جنگ افروزی و خویِ نظامی گریِ آمریکا در عرصه جهانی، تنها به کشورهای دیگر محدود نشده است، بلکه جامعه آمریکا را نیز متاثر کرده است. رواج و نهادینه شدن خشونت در این کشور، تنها یکی از این تبعات است. همچنین ماجراجویی های نظامی آمریکا باعث شده است که بخش بزرگی از اقتصاد آمریکا در دست مافیای تولیدکنندگان تجهیزاتِ نظامی قرار گیرد، که این هم تضعیف اقتصادِ آمریکا در حوزه های دیگر را به دنبال داشته است، و هم موجب شکاف طبقاتی گسترده در این کشور شده است.
عملکرد دولت آمریکا در داخل و خارج این کشور، همواره با نقدهای بسیاری روبرو بوده است. این کشور که بر اساس نقشی که برای خود تعریف کرده است، دخالت در چهار گوشه جهان را حق خود می داند، اکنون در عرصه بین المللی رفتاری متعارض را از خود نشان می دهد؛ و در عرصه داخلی نیز با مسائل بی شماری روبرو است که از جمله آنها می توان به بحران اقتصادی، خشونت، و شکاف طبقاتی اشاره کرد.
نویسنده: اقدس اقبال

پایان پیام/

کد خبر 248623

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha