به گزارش خبرگزاری شبستان، هفتههای فرهنگ رضوی در سال 1392 با پیام وزیر ارشاد و با حضور مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) در شهر شیراز به عنوان سومین حرم اهلبیت رسماً آغاز شد و به ترتیب، 22 استان دیگر تا شب میلاد امام رضا(ع) میزبان این هفتهها خواهند بود.
آیین افتتاحیه هفتههای فرهنگ رضوی در سال 1392 به میزبانی شهر شیراز با حضور آیتالله اسدالله ایمانی، نماینده ولی فقیه در استان فارس، سید جواد جعفری مدیرعامل بنیاد امام رضا(ع)، احمد همتی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، علیرضا پاک فطرت شهردار شیراز و جمعی از مدیران و اعضای شورای شهر شیراز، شب گذشته (شنبه، 7 اردیبهشتماه) در تالار حافظ این شهر برگزار شد.
آیتالله ایمانی در ابتدای این مراسم، تبعیت از قرآن و فرهنگ اهل بیت را ضامن نجات جامعه از بیهویتی دانست و گفت: توجه به ولایت، مهدویت و رضامندی در زندگانی حضرت رضا(ع) میتواند بشریت را از بیهویتی نجات دهد.
امام جمعه شیراز افزود: فرهنگ رضوی در ادامه فرهنگ علوی و حلقه وصل فرهنگ مهدوی است و امام رضا(ع) نه تنها خورشید خراسان بلکه خورشید ایران و خورشید جهان است.
* آغاز هفته فرهنگ رضوی استان فارس با شعار «شیراز، شهر گنبدهای برافراشته»
در بخش دیگری از این مراسم، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس با اشاره به برگزاری افتتاحیه هفته فرهنگ رضوی تحت عنوان «شیراز، شهر گنبدهای برافراشته»، تقارن آن با هفته شیراز را به فال نیک گرفت و افزود: در این هفته، نمایشگاه «شیراز، شهر گنبدهای برافراشته» تا 13 اردیبهشتماه برپا میشود و کلیه برنامههای هفته فرهنگ رضوی در استان فارس در حاشیه نمایشگاه مذکور است. امیدواریم بتوانیم ولایتمداری و فرهنگ اهل بیت(ع) را بهخوبی ترویج دهیم.
جعفری، دبیر جشنواره بینالمللی امام رضا(ع) در این مراسم با اشاره به پیشینه برگزاری هفتههای فرهنگ رضوی در کشور گفت: این هفتهها ذیل جشنواره بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) برگزار میشود که امسال یازدهمین دوره آن در حال اجراست.
وی مهمترین هدف برگزاری این هفتهها را گسترش فرهنگ و معارف رضوی دانست و ادامه داد: با برگزاری هفتههای فرهنگ رضوی، ضمن ارائه دستاوردهای 10 دوره جشنواره امام رضا(ع) سرتاسر کشور در نیمه اول سال از یاد و نام آن امام رئوف سرشار میشود.
* وزیر ارشاد: هفتههای فرهنگ رضوی طلایهدار دهه کرامت است
جعفری در ادامه این مراسم، پیام «سید محمد حسینی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مناسبت آغاز هفتههای فرهنگ رضوی را قرائت کرد که متن آن به شرح ذیل است:
صدای پیشقراولان کوچ مرغان مهاجر به سوی برکههای پربرکت آل علی(ع) به گوش میآید، شوق میافزاید و ذوق میآراید که بالها، بیخستگی سفر، در گذر از مثلث عشق، تا عرش اوج میگیرند تا همگان بپذیرند عشق به آلالله، سقف پرواز را برداشته و راه را تا به نهایت در چشمانداز امکان گذاشته است.
هنوز فصل کوچ نیست! در ذیقعده قرار است از قم، قاصد قمر، کمر به خدمت کریمه اهلبیت ببندد و پیغام شوق دیدار ایشان، به برادر حواله کند تا از شیراز با چلچراغی از اختران راه آسمان را در پیش گیرد و سلام آن دو بزرگوار را در این کوچ پیشاپیش گیرد و چون بر طاق معرفت به بال ارادت بوسه زد، جشنوارهای از نور در سالروز آن صدر الصدور در نهایت مقدور برپا دارد؛ و مشهد را شاهد سعادت ارادت و آستانبوسی، انس و حور مشاهده کند. آنگاه ماه بر این درگاه، نگاه را به حسرت دیدن به بدر تحیّر مبدل سازد و شبهای حرم را به دست روشنایی مهتابیاش بنوازد.
هفتههای فرهنگ رضوی، طلایهدار دهه کرامت است. حیف است گوهر هویت ایران و ایرانی را تنها زیور یک دهه نماییم. باید دهان به تکرار ذکر شکر، بیشتر بگشاییم. اینک از شیراز آغاز میکنیم و لب به تکریم جناب احمد بن موسی(ع) باز میکنیم.
سید السادات الاعاظم پسر ارشد امام موسی کاظم(ع) بود. در پس شهادت امام، مردم به سنت قومیت بر در خانهاش حلقه زدند و بیعت کردند و ایشان نیز بیعت را پذیرفت، پس آنگاه گفت: ای جماعت! شما با من بیعت کردید و من خود در بیعت برادرم علیبن موسی هستم و در شأنش همین بس که هر کس به قیمت بیعت نتوانست او را بخرد و به خرد آنچنان آراسته بود که راه وسوسه را بر خود بسته بود.
شیراز خود کربلایی دیگر شد و محل تلاقی کفر و باور شد و عاقبت مقتل و مشهد جمع کثیری از برادرزادگان و خویشان و شیعیان جناب احمد بن موسی شد و در انجام، نهضت ناکام خونخواهی برادرش امام رضا را با شهادتش به فرجام رساند. به خدعه، او را کشتند و خانه بر سرش خراب کردند اما؛ دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد.
آری در این شهر: غریبانه قبری نهان بوده است / نهانتر، چو در جسم، جان بوده است
انصاف را که: خاموش نخواهد شد نور ولید حیدر / حتی اگر از آتش، مانده تل خاکستر
و این مضجع مقدس در زمان امیر عضدالدوله دیلمی نه به طریق مکاشفه که به طرز معارفه، خود را معرفی نمود و این سعادت عضدالدوله بود.
در آن مخروبه تل سنگ و خاشاک / چراغی روشن است از سوی افلاک
که اینجا خفته مردی در دل خاک / که باشد از تبار گوهری پاک
و پیرزن فریاد زد همان که به چشم پاک بر آن چراغ ملکوتی نظاره کرده بود: شاه، چراغ! و از آن پس او را شاهچراغ نامیدند و به نوزش نازیدند.
پایان پیام/
نظر شما