به گزارش خبرگزاری شبستان، استاد عبدالمجید فرایی، استاد پیشکسوت ادبیات آیینی، شعری را به مناسبت ولادت باسعادت صدیقه کبری، فاطمه زهرا (س) سروده و به ساحت مقدس بانوی دو عالم و مادران بزرگوار تقدیم کرده است:
گل نبوت
گل نبوت واشده، یک کوثری عطا شده
دختر، چه پربها شده زمینه ی بقا شده
باور نمی کند کسی، در لحظه های بی کسی
ام ابیها می شود زسیم دگر بنا شده
بوی بهشت می دهد، دل زپدر نکو برد
فرشته ی روی زمین، همسر مرتضی شده
دردانه ی عالی مقام، داده به عالم انسجام
در مرکز دلدادگان، او محور کسا شده
باشد علی امام او ام الائمه نام او
در و گهر کلام او محبوبه ی خدا شده
همرنگ و همسنگ است پیوسته دلتنگ علی است
در بین زنهای جهان، او مظهر وفا شده
زهرا (س) ز کس رضا شود رضا از او خدا شود
گر خشم گیرد بر کسی، هر دو جهان فنا شده
خوبی به هم گردآمده، در فاطمه (س) پیدا شده
گر بنگری با چشم دل، زهرا شده زهرا شده
در زندگی ساده است همواره بر سجاده است
فاطمه (س) یک دلداده است از خونین جدا شده
او خود، گواه عقیدت الگوی زن، در عفت است
او بر ائمه حجت است، زانروست جانفرا شده
توفیق کردم آرزو، پرواز دل تاکیدی او
از اوست دارم، آبرو، او معدن سخا شده
ای دل فرایی را ببر در وادی شعر و هنر
گوید به هنگام سحر، گل نبوت وا شده
**************
ای کاش بمانی و نمیری مادر
همواره تو دست من بگیری مادر
من از تو چگونه گویم ای شایسته
در دام محبت اسیری مادر
من خاک قدمهای تو می بوییدم
در باغ خدا تو بی نظیری مادر
دستان تکیده تو می بوسیدم
اقرار کنم تو دلپذیری مادر
فرسوده ترا غمم نکو می دانم
ای وای چرا چنین تو پیری مادر
از فکر نبودنت تنم می لرزد
در جان و تنی تو در ضمیری مادر
من ارزش تو چرا نمی دانستم
تو نیکترین عامل خیری مادر
بر بال خیال و آرزو بنشین
بازآ تو نکوترین بشیریمادر
من قصه تو ز عمق جان می خوانم
مادر تو فرشته شهیری مادر
تنهایی طفل خود نمی بینی تو!
من معتقدم تو بس بصیری مادر
مادر همه جا فسانه ات را گویم
در وقت خطر تو ماده شیری مادر
سروده عبدالمجید فرایی
سروده ی عبدالمجید فرایی 2/91
پایان پیام/
نظر شما