خبرگزاری شبستان: جنگ علیه خانواده در غرب به مرحلهای رسیده است که میتوان علائم زوال حیات خانواده را در آنجا به وضوح مشاهده نمود. متأسفانه این بحران به کشور ما نیز رسیده است. در این شرایط، ارائهی الگوی شیعی زن منتظر و رسالتهای اصلی او ضروری به نظر میرسد که در این مقاله، به طور خلاصه به آن پرداخته شده است. خانواده در دهههای اخیر شاهد بحرانهایی جدی بوده است؛ به گونهای که جنگ علیه خانواده در غرب به مرحلهای رسیده است که تمام شئون خانواده دچار آسیب جدی گردیده است و میتوان علائم زوال حیات خانواده در غرب را به صورت جدی مشاهده نمود.
مهارتشناسی (سازوکارهای تربیت نسل منتظر)
تربیت نسل مهدوی ازجمله دغدغههای والدین ولایتمدار، از جمله زن منتظر، به عنوان متولی اصلی تربیت است. در سدهی اخیر، کاهش کارآمدی خانواده و هجوم فرهنگ غربی، والدین را برای تربیت مهدوی با چالشهایی جدی مواجه نموده است. از سوی دیگر، پیچیدگی امر تربیت دینی در عصر حاضر، به جهت اقتضائات خاص زمانی، امر تربیت را به صعوبت خاصی دچار کرده است. همهی این عوامل ضرورت اجتنابناپذیر اهتمام همراه با بینش و بصیرت برای تقویت بنیانهای اعتقادی مهدیباوری و مهدییاوری را میطلبد.
ناگفته نماند که به رغم همهی این چالشها، پایگاه فطری تربیت ولایی و همچنین برخورداری از نظام تربیتی که از آبشخور مبانی غنی و نابی سرچشمه میگیرد، میتواند بهترین سرمایه برای متولیان امر تربیت دینی، بالاخص مادران باشد. مادران میبایست با بهکارگیری اصول و شیوههای صحیح تربیت ولایی و شکوفایی فطرت، درصدد تقویت عواطف و احساسات فرزندان خود نسبت به امام زمانشان باشند؛ چرا که آنها در درون خود از گرایش به سوی انسان کامل برخوردار هستند.
در این نوشتار سعی بر این است که به پارهای از سازوکارهای تربیت مهدوی در عصر حاضر اشاره گردد:
انتخاب شایسته
قدم اول در ایجاد مجموعهای کارآمد و سالم، انتخاب افراد توانمند و شایسته است. در خانواده نیز که از لحاظ مدت دوام مجموعه و اهمیت آن، مجموعهای حساس محسوب میشود، انتخاب همسر شایسته اهمیت ویژهای دارد. به خاطر همین مسئله است که پیامبر اکرم میفرمایند: بهترین متاع دنیا همسر پارساست و در جای دیگر چنین میفرمایند: برای نطفههای خویش فردی مناسب اختیار کنید، به همشأن خود دختر دهید و از آنان دختر بگیرید.[8]
با توجه به نقش پدر در تربیت فرزند، مادرانی که طالب تربیت یک نسل مهدوی هستند میبایست در هنگام انتخاب همسر، دقیقاً به این مسئولیت تربیتی توجه داشته باشند و هنگام همسرگزینی، فردی را برگزینند که ولایتمدار و از خانوادهای اصیل باشد و عشق و محبت به امام زمان در او نهادینه شده باشد، زیرا پدری که خود برخوردار از عشق و محبت نسبت به امام زمانش نباشد، نمیتواند در ایفای رسالت تربیت نسل مهدوی توفیقی داشته باشد و از سوی دیگر، تقید پدر در عمل به واجبات و به حلال و حرام الهی، بالاخص تقید او به آوردن لقمهی حلال بر سر سفرهی خانواده، در دیندار کردن فرزندان و تربیت نسل ولایی فوقالعاده مؤثر است.
مادران منتظر باید بدانند یکی از مسئولیتهایی که از طرف شارع مقدس بر عهدهی آنان گذاشته شده، تلاش برای تربیت یک نسل ولایی است. از این رو، عمدهترین نقشآفرینیهای زن منتظر، منتظرپروری است. بدین جهت، اولین گام برای تربیت نسل ولایی، انتخاب همسری ولایتمدار است که در آینده بتواند پدری موفق در تربیت نسل دوستدار ولایت باشد. حال آنکه متأسفانه غالباً در زمان انتخاب همسر، از آن غفلت میورزیم و بر اساس معیارهای خود عمل میکنیم و بعد هم انگشت حسرت به دهان میگیریم که چرا اینچنین شد.
توجه به آموزههای دینی هنگام انعقاد نطفه
براساس آموزههای دینی، یکی از مراحلی که در تکوین شخصیت دینی و ولایی فرزندان ما میتواند مؤثر باشد، مرحلهی انعقاد نطفه است. از این رو، دستورات زیادی از سوی شارع مقدس برای این مرحله صادر گردیده است که بیتردید توجه به این دستورات میتواند گامی مؤثر برای تربیت نسل ولایی باشد.
رعایت الزامات دوران بارداری
یکی دیگر از مقاطع و مراحل تأثیرگذار در تربیت نسل مهدوی، دوران بارداری مادر است که در شکلگیری شاکلهی دینی فرزندان فوقالعاده مؤثر است. کلیهی حالات، سکنات، رفتارها و حتی خطورات فکری و ذهنی مادر در فرزند تأثیرگذار است. صرفاً مادری که خود علقهی عاطفی و فکری با مولای خود امام زمان داشته و این علقه نمود عملی در زندگی او دارد میتواند منتقلکنندهی آن به فرزند خود باشد. تجربه نشان میدهد خواندن دعاهایی که تقویتکنندهی ارتباط با ائمهی اطهار است میتواند در تربیت نسل مهدوی مؤثر باشد. اگر در آموزههای دینی در دوران بارداری، سفارش به خواندن دعاهایی چون زیارت جامعهی کبیره، زیارت عاشورا، دعای عهد و دعای فرج گردیده است، بدین جهت است که ارتباط مستدام مادر با این مضامین دعایی، مستقیماً در جنین تأثیرگذار است و نسلی عاشق ولایت را میپروراند.
روانشناسان بر این باورند که حالات روانی و هیجانی یا حتی فعالیتهای جسمانی مادر در شخصیت کودک مؤثر است. تراوش هورمونهایی که در شرایط فشارهای هیجانی یا روانی صورت میگیرد تأثیر بر جنین میگذارد. ذکر و یاد حضرت مهدی و انجام وظایف مهدوی از سوی مادر میتواند در تربیت نسل منتظر مؤثر باشد. علاوه بر آنچه ذکر شد، ارتزاق مادر از لقمهی حلال در طول بارداری، از جمله مسائلی است که در تربیت نسل دیندار و ولایی نقش دارد.
توجه به آموزههای کوچک، ولی مهم در بدو تولد
آنچه از مضامین روایی فهمیده میشود این است که برخی از مسائلی کوچک، اثرات بزرگی در سرنوشت و شاکلهی دینی انسان دارد. از جملهی آنها که در دین مورد تأکید قرار گرفته است مسئلهی تحنیک یا باز کردن کام نوزاد هنگام تولد است. اینکه با چه چیز کام نوزاد باز شود میتواند در علایق و گرایشهای او در بزرگی تأثیرگذار باشد.
در روایات متعددی آدابی جهت باز کرد کام فرزند به ما رسیده است. به دلیل اهمیت مسئله، به برخی از آنها اشاره میشود: "حنکوا اولادکم بماءالفرات": کام نوزادان خود را با آب فرات بردارید. همچنین امام صادق(ع به سلیمان بنهارون بجلی فرمود: "ما اظن احد یحنک بماءالفرات الا احبنا اهل بیت": گمان نمیکنم کسی با آب فرات کام نوزاد را بردارد، مگر آنکه ما خاندان را دوست بدارد.
از دیگر دستورات دینی مربوط به دوران بدو تولد، گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ نوزاد است. رسول اکرم(ص) در همین زمینه میفرمایند: هر کس صاحب فرزندی شد، در گوش راستش اذان بگوید و در گوش چپش اقامه بخواند، به درستی که این عمل باعث دوری شیطان خواهد شد. نامگذاری مناسب فرزند عقیقه، تغذیهی بچه با شیر مادر و… از دیگر آموزههای مربوط به این دوران است.
دوران شیردهی
مادرانی که توفیق ارتزاق فرزند خود با شیری که محصول لقمهی حلال است را مییابند و همچنین مادری که با وضو به فرزند خود شیر میدهد و از ذکر و یاد خدا در هنگام شیردهی غافل نمیشود، قطعاً بیش از دیگران توفیق تربیت نسل مهدیباور و مهدییاور را خواهد داشت. تأثیر شیر مادر در پرورش شخصیت معنوی فرزندان امری مسلم و انکارناپذیر است. مادری که شیر او آمیخته با ذکر و یاد حضرت مهدی است و در طول شیردهی، خود ذکر و یاد امام را بر لب و قلب دارد، قطعاً این عشق و علاقه به فرزند او منتقل میشود؛ چرا که تحقیقات روانشناسی حاکی از این مسئله است که کلیهی عواطف، علاقهها و دلبستگیهای مادر، هنگام شیر دادن، به فرزند هم منتقل میگردد.
القای محبت به ولی خدا در دوران کودکی
گرچه در نظام تربیتی اسلام هر گونه آموزش رسمی و سختگیرانه در دوران کودکی مردود است و اصل بر آزاد و رها گذاردن کودک است، ولی این نکته مورد تأکید دین قرار گرفته است که دوران کودکی دوران شکلگیری شخصیت دینی، عاطفی، عقلی و… کودک است. روح احادیث در این زمینه دلالت دارند که در دوران کودکی (هفت سال اول) عنایت خاصی بر مؤانست کودک با مقولههای مذهبی و اخلاقی شود.
نظر به محدودیت قدرت درک و فهم کودک از ارزشهای اخلاقی و به لحاظ رشدنایافتگی او از لحاظ اجتماعی، بیشترین تلاش مربیان در این مرحله باید متوقف بر ایجاد رغبت، علاقه و انس در کودک نسبت به ارزشها و مفاهیم اخلاقی، از جمله مسئلهی ارتباط با ولی خدا باشد. از این رو، کلیهی رفتار پدر و مادر، بالاخص مادر، نقش ویژهای در شکلگیری شخصیت کودک دارد. اهمیت نقش مادر از آن جهت است که در این دوره بیشترین ارتباط را با فرزند دارد و در شکلگیری شاکلهی شخصیتی فرزند مؤثر است و به تعبیر متخصصان تعلیموتربیت، کودک بسان یک دوربین فیلمبرداری بسیار دقیق، مشغول فیلمبرداری هوشمندانه از رفتار مادر است و مادر بدون اینکه درصدد آموزش مفاهیم به فرزند خود باشد، با رفتار و کردار خود در حال آموزش غیررسمی به فرزند خود است. کودک اکثر مهارتها و دانستنیها را در این دوران، بدون واسطه از خانوادهی خود دریافت میکند. اولین مطلبی که کودک فرامیگیرد تأثیر بسزایی دارد و به تعبیر امیرالمؤمنین: "العلم فیالصغر علیالحجر": دانشی که در کودکی فراگرفته میشود، مانند نوشته بر سنگ است. لذا ماندگاری آموزههای خانواده مسئولیت سنگینی را برای مادر منتظر رقم میزند.
در نظام تربیتی اسلام، تأکید بر تلفیق جنبههای نظری (گفتاری) و عملی (کرداری) در عرصهی تربیت شده است. حتی وزن عمل، بیشتر از گفتار و سخن است. لذا تأکید بر وحدت قول و عمل در همین راستاست. اینکه پیامبر گرامی اسلام در بسیاری موارد ابتدا عمل میکرد و از مردم نیز قبل از درک معنی واقعی یک عمل، تقاضای انجام آن عمل را مینمود، دلیل پُراهمیت بودن عمل است.
از این روست که مادر منتظر باید فرصت طلایی شکلگیری شخصیت فرزند را غنیمت شمرد و پایهها و بنیانهای اعتقادی فرزندش را با ارائهی رفتارهای برگرفته از مبانی دینی و اخلاقی تقویت نماید.زن منتظر اگر بنا دارد که فرزندی مهدیباور تربیت کند، باید بداند که هر چه محبت و دلباختگی و ارتباط قلبی او با حضرت بیشتر باشد و این علقه در رفتار وی (که فرزند شاهد آن است) نمود عینی داشته باشد، به همان میزان میتواند این محبت و دلباختگی و عشق را به فرزند خود، بدون آنکه نیاز به آموزش رسمی باشد، انتقاد دهد. وقتی فرزند عشق سرشار مادر به امام زمان را مشاهده میکند و وقتی مادر فضای خانه را معطر به عطر یاد و ذکر حضرت میکند، این فضای آکنده از عشق و محبت، در ساختن شخصیتی محب و عاشق نسبت به امام زمان مؤثر خواهد بود.
تأکید میگردد که دوران کودکی، دوران استفاده از ابزار استدلال و منطق نیست و آنچه در این دوران اثرگذار است جنبههای احساسی و عاطفی، آن هم به صورت عملی است.باید برای موفقیت در امر تربیت ولایی، به این مهم توجه داشته باشیم که مادران، به عنوان اولین و مهمترین مربیان، باید واجد صفات و ویژگیهای فکری و رفتاری صحیح باشند؛ چرا که بخش عظیمی از تربیت ولایی به حوزههای رفتاری عینی و عملی مربوط میشود. باید برنامهی تربیتی مادر متوجه ویژگیها و رفتارهای عینی و عملی مشخص، مفروض و پذیرفتهشدهی عام باشد تا بتواند زمینههای لازم را در فرزندان خود جهت پذیرش و قبول آن صفات و ویژگیها فراهم نماید.
به بیان دیگر، مادر باید خود نسبت به اصول و مبانی تعلیموتربیت و پرورش یک نسل ولایی، علاوه بر شناخت، التزام داشته باشد. لذا مادر منتظر میبایست به اعتقادات خود ایمان بیاورد، زیرا ایمان تلفیقی از اعتقاد قلبی و التزام عملی است. اگر مادر منتظر از انجام رفتارهای مخالف با میل ولی خدا خودداری کرد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم نشان داد که به خاطر حضور و ناظر بودن حضرت مهدی از انجام این کار خودداری کرده است، باور به حضور واقعی ولی خدا در فرزند نیز به صورت جدی تقویت میشود.
مادر به عنوان مدیر داخلی خانواده میتواند فضای داخلی خانه را به گونهای مدیریت نماید که این فضا سرشار از یاد و محبت و عشق نسبت به امام زمان، از طریق ارائهی برنامههای عینی و عملی باشد. همچنین باید به این نکتهی مهم توجه کند که اگر خانواده رسالت خود را به درستی انجام ندهد، افراد و نهادهای دیگری هستند که ممکن است با آموزشهای ناروا، فرزند را به وادی دیگری بکشانند.
تعمیق محبت به ولی خدا در دوران نوجوانی
دوران نوجوانی در نظام تربیتی اسلام دوران اطاعت است. در این دوره باید آموزههای دینی به صورت آمیزهای از احساس و عقل به بچهها ارائه گردد؛ زیرا در این دوره کودکان نه دارای احساس و عواطف محض هستند و نه برخوردار از قدرت عقلانی. از این رو، متولیان تربیت باید هنرمندانه با آمیختن عقل و احساس و گره زدن اندیشه و عاطفه و محبت، در پی عمقبخشی به محبت و عشق نوجوانان نسبت به امام زمانشان باشند. اگر پدران و مادران توفیق یابند که در این دوره عشق همراه با معرفت را در فرزندان خود ایجاد نمایند، تا حدود زیادی توانستهاند به رسالت خود در تربیت نسل ولایی عمل کنند.
مادر به عنوان مدیر داخلی خانواده میتواند فضای داخلی خانه را به گونهای مدیریت نماید که این فضا سرشار از یاد و محبت و عشق نسبت به امام زمان، از طریق ارائهی برنامههای عینی و عملی باشد. همچنین باید به این نکتهی مهم توجه کند که اگر خانواده رسالت خود را به درستی انجام ندهد، افراد و نهادهای دیگری هستند که ممکن است با آموزشهای ناروا، فرزند را به وادی دیگری بکشانند.
از جمله مهارتهای تربیتی تأثیرگذار در این دوران، تأکید به تقسیمبندی امور و رفتارها به خوب، خوبتر و خوبترین و همین طور بد، بدتر، بدترین است. اگر این تقسیمبندی در کودک نهادینه شود، در مرحلهی عمل و رفتار، محتاطتر خواهد بود و دست به انتخاب میزند. همچنین شناخت آثار مترتب بر رفتار عاقلانه و کاراییهای عقل و نیز نحوهی استفاده از آن، از جمله مهارتهایی است که مادر منتظر به فرزند خود میآموزد.یکی از راهکارهای مؤثر برای ایجاد عشق و محبت نسبت به ولی خدا در نوجوانان، استفاده از صناعات ادبی چون مجاز، تشبیه، استعاره و آرایههای ادبی است؛ چرا که تأثیر کلام ادبی موزون و فصیح در نوجوان بسیار زیاد است. نوجوان در این دوره به کلام بلیغ و آراسته به زیورهای ادبی بسیار علاقهمند است. بالاخص عنصر خیالانگیزی ادبی در نوجوان تأثیر بسیار شگفت و مرموزی دارد. خیالانگیزی سبب تحریک عاطفه و احساس نوجوان است و موجب افزایش درجهی اثرپذیری در او میشود.
نکتهی قابل توجه این است که میبینیم آن گاه که مولای متقیان قصد دارند که فرزند خود، امام حسن مجتبی(ع) را که در سنین نوجوانی بودند مورد خطاب قرار دهند و آخرین وصایای خویش را به فرزندشان برسانند، چقدر زیبا در نامهی 31 نهجالبلاغه (که منشور تربیتی دین است) از صناعات و شیوههای ادبی، اعم از مجاز، تشبیه، استعاره و کنایه استفاده میکنند تا با بهرهگیری از فصاحت و بلاغت، تأثیر حقایق بلند و حکمتهای ژرف و معارف ناب را در قالبهای بیانی خیالانگیز به فرزندشان القا نمایند.
نکتهای که در این دوره، متولیان تربیتی برای تربیت نسل منتظر میبایست متوجه آن باشند این است که در آموزههای دینی، ضمن اینکه حب اهل بیت را اساس دین و نظام دین دانستهاند، نویدهای زیادی نیز برای محبین اهل بیت دادهاند. نویدهایی چون "الا و من مات علی حب آل محمد مات شهیداً، الا و من مات علی حب آل محمد مات مغفور له، الا و من مات علی حب آل محمد مات بشره ملک الموت بالجنه، الا و من مات علی حب آل محمد مات فتح له بابان الی الجنه، الا و من مات علی حب آل محمد مات جعل الله فی قبره مزار ملائکه الرحمه."
یعنی هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید مرده است، آمرزیده میشود، با توبه میمیرد، با ایمان میمیرد، فرشتهی مرگ او را به بهشت مژده میدهد، در قبرش دو در به روی بهشت گشوده میشود، قبر او زیارتگاه فرشتگان رحمت الهی میشود و…
همچنین آثار زیادی برای حب اهل بیت(ع) در روایات مطرح شده است، از جمله اینکه کمال دین است، نور در قیامت است، ایمنی در قیامت است، موجب ثبات در صراط است، انسان را بهشتی میسازد، موجب محشور شدن با اهل بیت است و نهایتاً موجب خیر دنیا و آخرت و نجات از عذاب قبر است.بیان این آثار با بهرهگیری از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبی، برای تقویت گرایش به ولی زمان در نوجوانان بسیار تأثیرگذار است. امام صادق فرمودند: معرفت محبت میآورد و محبت از روی معرفت است که تبعیت و پیروی میآورد. لذا حب اهل بیت زمانی عمق پیدا میکند که همراه با معرفت باشد.
زمان ایجاد معرفت نسبت به اهل بیت دوران نوجوانی است که اولیای تربیتی، از جمله زن منتظر، باید مطابق با ادبیات نوجوانان و با توجه به سلایق آنها، دامنهی معرفت نسبت به ائمهی اطهار، بالاخص وجود مبارک امام زمان را گسترده نمایند تا حب بسیط و سادهی دوران کودکی، به وسیلهی معرفت عمق پیدا نماید و در این صورت است که تبعیت و همراهی با امام زمان را به دنبال خواهد داشت.
ترویج محبت به ولی خدا در دوران جوانی
دورهی جوانی در نظام تربیتی اسلام دورهی وزارت و همراهی است. اگر پدر و مادر و متولیان تربیت توفیق یافته باشند تمامی گامهای مذکور را با موفقیت طی نمایند، جوان آنان در این دوره به بالاترین مرحلهی تکامل اخلاقی، که مرحلهی اخلاق مستقل و خودپیرو است میرسد که در آن، قوانین حاکم بر رفتار اخلاقی از درون فرد سرچشمه میگیرد. این در حالی است که در مراحل کودکی و نوجوانی، بیشتر متربی از بیرون دستور میگیرد. در مرحلهی اخلاق مستقل و خودپیرو، عامل جهتدهنده، وجدان و درون فرد است.
جوانی که تحت تربیت اصول صحیح قرار گرفته است به مرحلهای میرسد که به صورت خودجوش و با الهام درونی، به دنبال ولی خدا حرکت میکند؛ زیرا وجود صفات پسندیده در حضرت جاذبه و کششی درونی به سوی انسان کامل در او ایجاد میکند. عقربهی وجود او به صورت خودجوش و درونی به سمت انسان کامل حرکت میکند و نه تنها خود جذب وجود امام زمان میگردد و تمام وجود او سرشار از عشق و محبت همراه با معرفت نسبت به امام عصر میگردد، بلکه میتواند ترویجدهندهی فرهنگ مهدویت در بین گروه سنی خود باشد.
امام صادق(ع) خطاب به همهی مسئولان و مربیان فرمودهاند: «علیکم بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر»: جوانان را دریابید که آنان به سوی هر خیری شتابانترند. این جمله از زمینههای مساعد دوران جوانی برای کاشتن بذر محبت به امام زمان خبر میدهد. اگر زیباییهای حکومت مهدوی ترسیم شود، هیچ چیزی به اندازهی وجود مبارک امام زمان و برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی برای جوان جاذبه ندارد؛ زیرا جوانان تحقق تمامی آرمانها و آرزوهای بلند خود را در پناه برپایی حکومت جهانی حضرت میبینند. از این رو، اگر صحیح تربیت شده باشند و سرمایههای آنها به خوبی هدایت شوند، به یک جریان قدرتمند برای زمینهسازی حکومت حضرت تبدیل میگردند.
با استفاده و بهرهگیری و جهتدهی مناسب سرمایههای ارزشمند جوانان، میتوان از آن در راستای حکومت جهانی حضرت مهدی و اشاعهی این فرهنگ به خوبی بهره جست. لازم به ذکر است که جهتدهی این سرمایهها و استفاده از این نیروی شگفت، کاری بسیار حساس و مشکل است. مربی باید با آگاهی، شناخت، ایمان، اعتقاد و با همفکری و همگامی با جوانان و با ادبیاتی جوانپسند و با حوصله و صبر وافر و نیز با حفظ جنبهی الگویی خود، به رسالت خطیر خویش عمل نماید. مربی در این مسیر میبایست به آموزههای دینی، از جمله این سخن گوهربار رسول خدا توجه کنیم که فرمودند: به همهی شما توصیه میکنم نسبت به جوانان با نیکی و نیکوکاری رفتار کنید و شخصیت آنان را محترم بدارید و آنان را چون وزیر و مشاوری برای خود برگزینید و در امور و حوادث، آنها را همراه خویش قرار دهید. این آموزهها را باید نصبالعین خود قرار دهیم و از جوانان مشاوره و یاری بگیریم. ضمناً متولیان تربیتی جوانان باید به این نکته توجه داشته باشند که کوچکترین اشتباه و بیتوجهی آنها میتواند سبب خارج شدن نوجوانان از مسیر امام زمان گردد.
در مجموع با توجه به مباحث مطرحشده، میتوان چنین نتیجه گرفت که پیچیدگی تربیت در عصر حاضر و همچنین تلاش بیوقفهی مهاجمان فرهنگی برای تخریب فرهنگ مهدوی و جلوگیری از اشاعهی این فرهنگ، اهتمام جدی مادران و آشنایی آنان با سازوکار تربیت نسل مهدوی را میطلبد. لذا بدون بهرهگیری از آداب و دستورات دین، نمیتوان در تربیت نسلی ولایی، که یکی از مهمترین رسالتهای یک مادر منتظر است، موفق بود.
پینوشتها:
[8] بحارالانوار، ج 100، ص 222، ح 37٫
به قلم دکتر مریم معینالاسلام، کارشناس امور تربیتی و مباحث زنان
پایان پیام/
نظر شما