خبرگزاری شبستان: علمای شیعه به عنوان خاستگاه اندیشه و عمل در مواردی نیز با یکدیگر دچار اختلاف بوده اند که در این نوشتار به دلایل این اختلاف ها پرداخته می شود.
محققّان در تفسیر علل اختلاف در استنباط توسط رهبران دینی شیعه، به سه گروه تقسیم می شوند:
1- اختلاف های ناشی از اختلاف در منابع فقه
گروهی خاستگاه اختلاف را به منابع چهارگانه ـ از جنبه های گوناگون ـ ارتباط داده اند.
الزلمی خاستگاه اختلاف فقیهان را در سه چیز می داند:
1. اختلاف در قواعد اصولی و زبانی؛ مانند دلالت لفظ به اعتبار وضع (خاص)، دلالت صیغه امر بر فور یا تراخی (جواز انجام عمل با تأخیر) یا مرّه (یک بار) یا تکرار، دلالت نهی بر فور یا تراخی و مرّه یا تکرار، مطلق و مقید، عام و خاص، اشتراک لفظی، شرط و مشروط، مفهوم و منطوق، مفهوم مخالف و موافق، دلالت ظاهر، تأویل، مجمل، مبیّن، حقیقت شرعیه، حقیقت و مجاز، کنایه و مانند آن .
2. اختلاف در احکام فقهی در نتیجه اختلاف درباره سنت نبوی شامل حقیقت سنّت، انواع سنّت، شرایط راویان سنّت، اختلاف در برداشت یا در تعیین مقصود از سنّت، تعارض سنّت و مانند آن.
3. اختلاف به سبب اختلاف در منابع تبعی، عرف، شهرت فتوایی و شهرت روایی و مانند آن.
«اختلاف مذاهب اسلامی به طور عموم و اختلاف مذاهب فقهی بالخصوص، اولاً ناشی از اختلاف نظر در استنباط از نص، که در مورد کتاب و سنّت هر دو صادق است، و یا اختلاف در اثبات نص، که فقط در مورد سنّت است، زیرا در نصّ قرآنی اختلاف وجود ندارد. این نوع اختلاف مستند به نقل، غالباً در مسائل کلی فقه و گاهی در مبانی اصول فقه است.
ثانیاً، ناشی از اختلاف نظر و رأی و سلیقه یا اختلاف در مسائل اصول است که بیشتر در مسائل فرعی فقه رخ می دهد. اختلاف در مسائل کلی هم دو نوع است: یکی در مسائل اصولی که مبنای استدلال فقهی است و جزو مسائل علم اصول به شمار می رود ؛ مانند اختلاف در حجّیت خبر واحد، قیاس، اجماع، استحسان و نظایر آنها، و نیز اختلاف نظر در مباحث الفاظ مانند دلالت امر بر وجود و نهی بر حرمت یا مباحث عام و خاص و مطلق و معیّن و ناسخ و منسوخ و یا اصول عملیه و جز اینها . نوع دوم اختلاف در مسائل فرعی ناشی از مبانی و اصول است؛ مانند وجوب عینی نماز جمعه در عصر غیبت امام که ناشی از اختلاف روایات است، یا مانند نجاست "الکل" که ناشی از مسکر بودن آن است. و این نوع اختلافات فقهی در مسائل فرعی، بخش عمده فقه را تشکیل می دهد. این قبیل اختلافات که گفته شد، همه مبنای علمی دارد و نه تنها در بین چند مذهب وجود دارد، بلکه بسیاری از آنها، اعم از اختلاف اصولی و فرعی در بین فقهای یک مذهب مانند مذهب امامیه بسیار اتفاق می افتد و چاره ای از آن نیست و ربطی به سیاست ندارد».
2- اختلاف های ناشی از تأثیر زمان و مکان
نظریه دوم در تبیین منشأ اختلاف (بخصوص در بین عالمان زمان های گذشته و بعدی) به تأثیر زمان و مکان در برداشت عالمان شیعه اشاره می نماید. منظور از «زمان و مکان »، ظرف نیست، بلکه «اِنّما هما عاملانِ مِن عواملِ التغییرِ و الاحداثِ، بکلمهٍ مختصره و واضحه اُقصِدُ بالزمانِ و المکانَ التاریخ و جغرافیا» حضرت علی ـ علیه السلام ـ به تأثیر زمان و مکان، در تغییر موضوع (و در نتیجه، تغییر حکم) اشاره کرده است. از ایشان در مورد گفتار پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ که فرموده بود: « پیری (و سفیدی موی خود را) تغییر دهید و همانند یهود مباشید »، سؤال شد. حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود : « اِنّما قَال ذلک، و الدین ُ قلّ، فاَمّا آلان و قد اتسَع نطاقُه و ضرب بِجِرانِه فامْرَءٌ و ما اختارَ »
احتمالاً محقّق اردبیلی ـ در بین فقیهان ـ اولین کسی است که به تأثیر زمان و مکان در اجتهاد اشاره کرده، اما این بحث، زیاد مورد توجه فرار نگرفته است . « اِنَّ المسأله (تأثیرُ الزمانِ و المکانِ) ... لم تُطرحٍ ... و لم تُؤخذ بالتحلیلِ و النقدِ ألّا قلیلاً .»
تأثیر زمان و مکان در فقه پنج نوع است :
1) تأثیر زمان و مکان در صدق موضوع:
گاهی زمان و مکان در صدق موضوع مؤثرند؛ مانند آنکه در زمان های گذشته، موضوعی بر موردی صدق می کرد، اما در زمان بعدی یا مکان دیگر، بر آن مورد صدق نمی کند؛ به ابزاری در یک زمان یا مکان؛ عنوان «آلت قمار»، صدق می کند و در زمان و مکان دیگر صدق نمی کند.
2) تأثیر زمان و مکان در ملاک احکام:
گاهی زمان و مکان باعث تغییر ملاک حکم می شوند . در زمان قدیم، ملاک حرمت خون، عدم فایده عقلایی بود ولی بر اثر پیشرفت زمان، فایده عقلایی مانند تزریق خون به انسانهای دیگر به وجود آمده و ملاک حکم تغییر کرده است.
3) تأثیر زمان و مکان در کیفیت اجرای حک :
طبق روایات اسلامی، استفاده از فیء و انفال (مانند معادن، نیزارها و اراضی موات) در عصر غیبت برای شیعه حلال است . اکنون با پیشرفت وسایل بهره برداری، اگر همان حلّیت به طور مطلق باقی بماند، اولاً عده ای در مدت کوتاهی آن منابع را از بین می برند. ثانیاً، استفاده کنندگان از آنها، ثروتمند، و گروه بدون وسیله و سرمایه، از آن بیبهره می مانند. از این رو، مجتهد می تواند در کیفیت اجرای حکم حلّیت دخالت نماید و آن را مقیّد کند .
4) تأثیر زمان و مکان در گشودن افق های جدید:
بیع در فقه شیعه شامل نقل و انتقال اعیان و منافع آنها بود، اما امروزه مسئله حق و امتیاز مطرح شده است . به همین دلیل، فقیهان دایره شمولیت بیع را گسترده تر و بیع حق امتیاز را هم اضافه کرده اند .
5) تأثیر زمان و مکان در شکل اجرای حکم:
همه عالمان شیعه در لزوم حفظ دین و کشورهای اسلامی اتفاق نظر دارند، اما معتقدند: شیوه دفاع به زمان و مکان بستگی دارد. در زمان های گذشته، وسایل دفاع و شیوه آن بسیار ساده بود، ولی اکنون بسیار پیچیده و متفاوت است.
تأثیر زمان و مکان ـ علاوه بر موارد مزبور ـ با پیشرفت علم و تکنولوژی، در گشودن افق های جدید در درک عمیق تر دین و کمک به فهم بهتر و دقیق تر در استنباط از فقه و دین، حایز اهمیت است، اما این، مورد تحقیق علمی قرار نگرفته است.
3- اختلاف های ناشی از عوامل جامعه شناختی
رویکرد سوم در تبیین علل اختلاف آراء در بین عالمان شیعه، توجه به تأثیر محیط، باورها، هنجارها و حتی عوامل روان شناختی است. تفاوت اصلی رویکرد سوم با دوم، توجه نسبی فقیهان به تأثیرهای ناشی از زمان و مکان و عدم توجه به عوامل جامعه شناختی است . به طور کلی، اندیشمندان معتقدند: « افکار محصول زندگی مادی است» و «انسان ها بر اساس دسته ای از باورها و برداشت های اساسی درباره طبیعت ... دست به عمل می زنند» و رفتار انسان «تحت تأثیر هنجارها ... و به وسیله محیطی که در آن بزرگ شده» است، می باشد و در هر حال، «زمینه های اجتماعی و فکری و محیط زندگی اندیشمند در اندیشه او مؤثر است».
«از نظر وبر، نه تنها افکار، بلکه علایق مادی و آرمانی بر رفتار انسان ها، مستقیما تسلّط دارند . بارها پیش می آید که جهان بینی هایی که آفریده افکارند، مسیر کنشی را که خود برانگیخته علایق است، تعیین می کنند ... وبر هر چند که بیشتر از نیچه و مارکس برای افکار اهمیت قایل بود، اما باز تحت تأثیر این مفهوم مارکس بود که افکار، همان تجلی های منافع عمومی اند ... او همچنین به تحلیل های نیچه از مکانیسم های روان شناختی علاقه مند بود. نیچه معتقد بود که افکار در واقع، همان توجیه های عقلانی اند در خدمت خواست های شخصی قدرت و سروری ... از نظر نیچه، مفهوم غیبت در واقع، تجلّی رشک و نفرت فروخورده گروه های محروم اجتماعی است.»
ژولین فروند در تحلیل جامعه شناسی تفهّمی وبر، تا به آنجا پیش رفته است که به وبر نسبت می دهد : حتی گاهی انگیزه های روانی و تأثیر ناخود آگاه فرهنگی و ارزش ها بر روی رفتار انسان موجب می شود که فرد از انگیزه عمل خود نیز غافل بماند.
آیا علمای شیعه هم در برداشت های خود از دین و ارائه نظریه خود، تحت تأثیر میزان علم و آگاهی خود از علوم گوناگون، محیط تولد و رشد، تعلیم و تربیت و محل تحصیل هستند؟ عالمان شیعه این نوع اثرپذیری را نفی کرده و یا دست کم به طرح آن نپرداخته اند . عده ای از محققان معتقدند : در تأثیر عوامل گوناگون، بین علمای شیعه و سایر اندیشمندان تفاوتی وجود ندارد .
تفسیر و اجتهاد عالمان دین اسلام نیز مشمول اصلی کلی از دانش « Hermenutic » یعنی « ابتنای تفسیر و فهم متون بر پیش فهم ها، علایق و انتظارات مفسِّر بوده است و استثنایی در کار نیست.(*)
*برگرفته از اندیشه قم
ادامه دارد/
نظر شما