چرا مذاکره با آمریکا مشروط است؟

موضوع مذاکره مستقیم ایران و آمریکا از آن موضوعاتی است که این روزها داغ است و تحلیل گران و سیاسیون هرکدام نقطه نظر خاص خود را دارند اخیراً هم دولت آمریکا مجدداً درخواست مذاکره با ایران را مطرح کرده است.

خبرگزاری شبستان: موضوع مذاکره مستقیم ایران و آمریکا از آن موضوعاتی است که این روزها داغ است و تحلیل گران و سیاسیون هرکدام نقطه نظر خاص خود را دارند اخیراً هم دولت آمریکا مجدداً درخواست مذاکره با ایران را مطرح کرده است. این درخواست جدید نیست. قبلاً هم آن‌ها از مسیرهای مختلفی این پیغام را فرستاده بودند.از این رو ما نیز در این نوشته به بررسی ین موضوع می پردازیم که چرا برقراری مذاکره مستقیم از سوی ایران منوط به برقراری و رعایت شراطی خاصی از سوی آمریکاست. ابتدائا باید در نظر داشته باشیم که آمریکا در صحنه‌ی سیاست بین‌الملل با محاسبه گری و منفعت طلبی یکجانبه به ایفای نقش می‌پردازد، لذا این کشور با محاسبه‌ی تمام منافع و مضار احتمالی بر سر میز مذاکره خواهد نشست و قطعاً در هر زمان که احساس کند در مذاکره چیزی می‌تواند به دست آورد، وارد فرآیند مذاکره با ایران خواهد شد و در غیر این‏ صورت، هرگز وارد مذاکره نخواهد گردید. بنابراین با توجه به آنچه گفته شد، مشخص است که میز مذاکره‌ی آمریکا یک میز معمولی نخواهد بود و آن‌ها در این مذاکره، ارزش‏های بنیادی ما را به چالش خواهند کشید.
در طرف دیگر یعنی ایران، نص صریح قانون اساسی، که تبلور خواست و اراده‌ی ملت ایران است و با عنایت به توصیه‌های حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) قطعاً ما نمی‌توانیم با نظام سلطه کنار بیاییم؛ چرا که به قول امام، رابطه‌ی ما با آمریکا مانند رابطه‌ی گرگ و میش است؛ یعنی تا زمانی که ما بر اساس قانون اساسی، هویت و هستی خود را بر اساس تقابل با نظام سلطه تعریف می‌کنیم، رابطه‌ی گرگ و میش ادامه دارد. بنابراین گذر از قانون اساسی و فرمایشات رهبر انقلاب نمی‌تواند پاسخی برای سؤال فوق باشد؛ بلکه دقیقاً برعکس، باید پاسخ را در تمسک به فرمایشات مقام معظم رهبری جست. از منظر رهبری، یک موضوع بسیار مهم دیدگاه سلطه جویانه و بالا به پایینی آمریکا در طحنه بین الملل است. به دلیل نگاه هژمونی‌طلبانه‌ی آمریکا در هر مذاکره‌ای با ایران، عدم پذیرش واقعیات موجود در ایران و جهان توسط رهبران آمریکا، تلاش برای یافتن راه‌حل‌های مقطعی و سطحی از طریق اعمال فشار بر سایر کشورها و استفاده از اهرم زور و فشار برای مجاب کردن سایرین به پذیرش خواست‌های آمریکا، مذاکره‌ای میان ایران و آمریکا صورت نخواهد گرفت؛ چرا که نتیجه‌ای از این نوع مذاکره، جز برای طرف غربی که در صدد موفق نشان دادن سیاست چماق خود است، به دست نمی‌آید و طرف ایرانی از این نوع مذاکرات سودی نخواهد برد.
موضوع دیگر پرونده هسته ای ایران است. در اینجا نیز رهبری، با توجه به شرایط جدید بین‌المللی ناشی از آزمایش هسته‌ای توسط کره‌ی شمالی، به نکته‌ای کلیدی اشاره می‌نمایند. ایشان با یادآوری این موضوع که هیچ کشوری نتوانست مانع از دستیابی سایر کشورهایی که عزم خود را برای داشتن سلاح هسته‌ای جزم کرده بودند، مثل هند و پاکستان بشود، به موضوع کره‌ی شمالی به عنوان جدیدترین نمونه اشاره می‌کنند و ناکارآمدی سیاست‌های تنبیهی آمریکا را در قبال این کشور ‌ـ‌که بی‌شک وسیع‌ترین شکل تحریم‌ها علیه آن صورت گرفته است‌ـ‌ هدف قرار می‌دهند. ایشان خاطرنشان می‌سازند که اگر جمهوری اسلامی تا کنون به سراغ سلاح اتمی نرفته، نه به دلیل فشارهای آمریکا و ناتوانی ایران، بلکه به دلیل خواست داوطلبانه و اعتقاد راسخ به نفی سلاح اتمی در تمام جهان است.
امروز می‌توان گفت بر کسی پوشیده نیست که هرچند تحریم‌های اقتصادی و فشارهای مختلف، همان گونه که در کره‌ی شمالی شاهد آن هستیم، می‌تواند سبب اختلال در کارکرد دولت‌ها و سخت شدن شرایط رفاهی و اقتصادی برای مردم شود، اما این تحریم‌ها مانع از دستیابی کشورهایی که رهبران آن هدف خود را ساختن سلاح اتمی قرار داده‌اند ‌ـ‌مثل کره‌ی شمالی‌ـ‌ نمی‌شود. رهبری با یادآوری این نکته، در صدد تغییر افکار عمومی جهانی در قبال برنامه‌ی هسته‌ای ایران و تبیین این نکته است که خواست رهبران ایران دستیابی به سلاح اتمی نبوده و نیست و این انتخابی از روی اختیار و نه تصمیمی از روی اجبار است..
در این خصوص باید به مساله تحریم ها نیز توجه داشت. موضوع تحریم‌ها، امکان لغو آن‌ها یا استفاده از آن‌ها به عنوان ابزاری برای فشار بر جمهوری اسلامی برای آغاز مذاکرات و پذیرش نظرات طرف مقابل متمرکز می‌کنند. در منظومه‌ی فکری رهبری، هدف عمده و اصلی غرب از تحریم، تلاش برای فاصله انداختن میان مردم و نظام از طریق فشارهای اقتصادی به منظور رسیدن مردم به مرحله‌ی تغییر نظام در ایران است. از نظر مقام معظم رهبری ، برای رهبران آمریکا این موضوع که سازشی از سوی رهبری ایران با آن‌ها در راستای خواست‌های نامشروعشان صورت نمی‌پذیرد، اثبات شده است و به همین دلیل، آن‌ها با تمرکز بر برنامه‌ی افزایش فشار بر مردم، به دنبال رسیدن به هدف اصلی خود برای تغییر نظام هستند که البته به دلیل بصیرت و آگاهی مردم، به این نتیجه‌ی مورد نظر خود نخواهند رسید. از سوی دیگر، از منظر رهبری و بر مبنای رفتار آمریکا در قبال کشورهایی چون لیبی و عراق، که علی‌رغم پذیرش خواست آمریکا، تحریم‌های آن‌ها برداشته نشد، موضوع کاهش تحریم‌ها در صورت مصالحه را فریبی بزرگ می‌دانند که رفتار آمریکا در قبال سایر کشورها خلاف آن را برای همگان ثابت کرده است.

موضوع مهم دیگر در این خصوص ژئوپولتیک می باشد به نظر می‌رسد آمریکا باید منطق مذاکره‌اش را بر اساس اصول بنیادین تغییر دهد، چون پدیده ایران، یک پدیده جاری و عمومی در فضای بین‌الملل نیست. در واقع جمهوری اسلامی جزء استثنائات ژئوپلیتیک جهان محسوب می‌شود. اگر به نظرات خیلی از اندیشمندان ژئوپلیتیک غرب هم مراجعه کنید، خواهید دید که آن‌ها نمی‌توانند موقعیت ژئوپلیتیک، تاریخ و توانمندی‌های ایران را نادیده بگیرند. کردزمن در این خصوص جملات راهبردی مهمی دارد. جایگاه ژئوپلیتیک ایران چیزی نیست که امروز بتوانند به سادگی از کنار آن عبور کنند.
به نطر می رسدآمریکایی‌ها در این حوزه وارد یک سری جنگ‌های نیابتی شده‌اند و سعی می‌کنند این جنگ‌ها را با گره زدن به برخی از وضعیت‌ها دنبال کنند؛ یعنی معنای خودشان را از نبرد نامتقارن تغییر داده‌اند. به همین خاطر می‌بینیم که آن‌ها حتی در زمینه آرایش نیروهای نظامی نیز حتی در حوزه خلیج فارس، تغییراتی را ایجاد کرده‌اند. از سویی دیگر، آن‌ها تلاش می‌کنند برخی از جریانات افراطی اهل سنت را بازتولید کنند و بعضی از تجربیات در حوزه آسیای غربی را در حوزه خاورمیانه و ضلع‌ شرقی مدیترانه اجرا کنند. این موضوع را در پدیده سوریه به خوبی می‌توانیم ببینیم.
با توجه به این مسائل، منطق مذاکرات آمریکا هنوز از کفایت لازم و قابل اعتماد برخوردار نیست .سلطه طلبی و مداخله جویی در جهت گیری های آمریکا در مواجهه با ایران این کشورنیازمند این است که منطق مذاکرات خود را قابل اعتماد، اثبات‌پذیر و جبران کند و از استاندارد بهتری پیروی نماید.
نویسنده: اقدس اقبال
پایان پیام/
 

کد خبر 238862

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha