نخستین نهاد عینى تمدن اسلامى  باید در چه زمینه های جامعیت داشته باشد؟

مسجد نهادى است که به امر الهى و به دست مبارک پیامبر بزرگوار اسلام در نخستین روزهاى تاسیس ‍ حکومت اسلامى، در مدینه بنیان نهاده شد و از همان آغاز همچون دین مبین اسلام ، جامع و همه جانبه بوده است.

خبرگزاری شبستان: با آن که در دورانهاى مختلف، گرایش ها و باورها در معرض ‍ تعرض اندیشه هاى بیگانه و یا تحت فشار فرهنگهاى مهاجم قرار گرفته و در رفتار و کردار و عواطف آحاد مردم تاثیر گذاشته است، اما هیچگاه شعله هاى اعتقاد و ایمان به خدا و رهبران الهى در دل مردم افسرده نشده است و عالم هدایت و شعائر دینى در کانون هاى قدسى آن همچون مساجد و حرم هاى مطهر به خاموشى و خمودى نگرائیده است. در اوج فشار و هجوم ، رویشى تازه از ایمان و اعتقاد در میان مسلمانان مخصوصا نسل جوان آن پدید آمده است که بهارى مجدد را نوید داده و دوباره، شکوفایى، و رشد و حیات مجدد در سبزه زار حیات مسلمانى رخ کرده است.


در روزگار انقلاب اسلامى که پیر فرزانه اى آن را رهبرى کرد. نسل جوان، فریاد گران پرخروشى بودند که نداى توحید و عدالت و کرامت انسانى را در مصاف هاى مبارزه و درگیرى با پیشوایان شرک و ظلم و بردگى سر دادند و در میدان مقابله با آنها با استعانت از نماز مقاومت کردند تا سرفرازى و فرازمندى انسان مومن به خدا را در برابر دیدگان مبهوتان قدرت طاغوتها به نمایش ‍ گذاشتند و نقاب از چهره اقتدار پوشالى ابرقدرتها بر گرفتند.


باز فهمى منشا این قدرت الهى در نسل انقلابگر دو دهه اخیر ایران اسلامى و بسط و توسعه آن در میان نسل دوم و سوم انقلاب و همچنین توده هاى مسلمان و محرومان و مستضعفان سایر نقاط دنیا از اهمیت ویژه اى برخوردار است. یقینا این باز فهمى نیازمند بازشناسى و آسیب شناسى جریان دینگرایى و دلدادگى به ارزشها و آرمانهاى اسلامى و قرآنى است. پدیده بازگشت به دین در دوره رواج ارزشهاى غربى و سلطه حاکمان دین ستیز نه این چنین است که معلول سخت گیرى و دیکتاتورى آن دوره باشد، بلکه بازگشت به دین، رجوع به فطرت دینى و حاصل روشنگریهاى دیر پاى عالمان و اندیشمندان اسلامى بود که بذر اعتقاد و ایمان را در فطرتها سیراب مى ساختند.امروز نیز باز فهمى دین نیازمند بازشناسى و روشنگرى و سیراب سازى اندیشه ها و جانها از آبشخور زلال معارف اسلامى است.

 

آمیختگى با خرافه، دلدادگى به اسطوره و احساس سیرابى با هیجان و عاطفه، نهاد دین و باور به آن را در معرض خطر پوسیدگى و از درون پاشیدگى قرار مى دهد. اما تعقل و تدبیر در آموزه هاى دینى و الگو و اسوه قرار دادن پیشوایان معصوم (ع ) و پاسخگویى به پرسشهاى درونى و بیرونى به کمک اندیشه و فکر، حاکمیت نهاد دین را استحکام بخشید و دینداران را در مواجهه با شبهه و تردیدها تقویت مى کند.


مسجد این خانه خدا در روى زمین، نهادى است که به امر الهى و به دست مبارک پیامبر بزرگوار اسلام در نخستین روزهاى تاسیس ‍ حکومت اسلامى، در مدینه بنیان نهاده شد و از همان آغاز همچون دین مبین اسلام ، جامع و همه جانبه بود.


مسجد که نخستین نهاد عینى تمدن اسلامى محسوب مى شود از همان بدو تاسیس علاوه بر این که پایگاه دینى و معبد مسلمین به شمار مى رفت، نخستین کانون فعالیتهاى سیاسى ، اجتماعى ، علمى و فرهنگى مسلمین نیز بود و پایه هاى اساسى حکومت اسلامى در زمان پیامبر اکرم در این مکان استوار شد چرا که مقر حاکمیت پیامبر در آن قرار داشت و بعدها نیز اصول و مبانى دین اسلام از همین نهاد مقدس به مردم عرضه مى شد.
بدین ترتیب مسجد که خود یک نهاد تمدن اسلامى بود به زودى ، به عنصر مادى و عینى در کنار عنصر فرهنگى اسلام تبدیل شد و در تمدن سازى دخیل گشت و به تدریج با توسعه گسترده تمدن اسلامى جاى خود را به عنوان نماد اسلام در سراسر بلاد اسلامى باز کرد به طورى که هر کجا و در هر شهر و قریه اى که مسجدى وجود داشت، آن منطقه جزء قلمرو فکرى و فرهنگى و البته گاه سیاسى اسلام شمرده مى شد.


مساجد با کارکردهاى متعددى که داشت، آن چنان در درون جامعه اسلامى نهادینه شد، مومنان آن را بر خانه هاى خویش ‍ ترجیح مى دادند، در واقع ویژگى اصلى مسجد این بود که هم چون اسلام با همه شوون زندگى مردم سر و کار داشت و البته به همه آنها جهت الهى و دینى مى داد و این با روح اسلامى نیز سازگار بود چرا که اسلام جوهره همه فعالیتهاى مسلمین در جامعه اسلامى را عبودیت مى دانست.


این نهاد مقدس نیز همانند سایر نهادهاى تمدن اسلامى و همچون خود تمدن اسلامى فراز و فرودهاى فراوانى را طى کرد تا به زمان حال رسید، روزگارى در دوران صدر اسلام ، مسجد قلب تپنده امت و جامعه اسلامى و مقر حاکمیت و حضور بزرگترین فرستاده الهى (ص ) و مرکز بى بدیل همه فعالیتها و امور جارى مردم بود، و مردم همه جهت گیرى هاى خود را از آن اخذ مى نمودند، پس از ارتحال نبى اکرم (ص ) در دوران خلفاى راشدین نیز اوضاع تا حدود زیادى به همین منوال بود، اما با به قدرت رسیدن بنى امیه ، و حاکمیت آنها بر جهان اسلام توام با انحرافات و بدعتهاى فراوانى که در همه ابعاد اسلام اتفاق افتاد، تحولات فراوان نیز در کارکردهاى مسجد آغاز گشت و این تحولات منفى به تدریج ادامه یافت تا جایى که در دوران حاکمیت بنى عباس و بعد از آن مرکز جامعه به حاشیه رانده شد و اهم کارکردهاى خود را از دست داد و دیگر نه پایگاه حاکم بود نه پایگاه حضور مردم ، این وضعیت تا دوران حال ادامه یافت و تلاشهاى پراکنده و مقطعى براى احیاى موقعیت آن نیز ثمرى نداشت و اکنون ما وارث این روند تاریخى هستیم.


اما امروز شرایط متفاوت است و ما اگر بخواهیم نمى توانیم نسبت به شرایط مساعد جامعه بى اعتنا باشیم، امروز در قسمتى از جهان اسلامى انقلابى به پیروزى رسیده است که کانون جوشش آن، مساجد بوده و حکمتى بر سر کار آمده است ؟ داعیه دار پایه گذارى نظامى مبنى بر احکام اسلام ناب است و الگوى این حکومت، نظام حاکمیت پیامبر (ص ) در مدینه النبى است و کدام نهاد در مدینة النبى مهم تر از مسجد و کدام مکان مرکزى تر و راهبردى تر از مسجد بود؟ و مگر مى شود داعیه تاسیس ‍ حکومت اسلامى داشت و به بازگرداندن وضعیت مساجد به حال مساجد صدر اسلام نمی اندیشید؟


مبناى ما در نگارش این نوشتار نیز همین بود؛ چرا که معتقدیم نمى توان بدون شناخت پیشینه و تاریخ یک موضوع و یا نهاد به احیاء آن پرداخت ، لازم است که ابتدا گذشته مسجد و فراز و فرودهاى آن را بشناسیم تا با نگاهى روشن و اندیشه اى عبرت یافته وارد میدان شویم در جهت احیاى مساجد اسلامى تلاش ‍ نماییم.


در این نوشتار پس از بررسى برخى مفاهیم مربوطه ، به بررسى موقعیت مسجد رد صدر اسلام و نحوه و علل تاسیس آن پرداخته ایم و سپس کارکردهاى متعدد مسجد در صدر اسلام را تبیین نمودهایم ، آن گاه به بررسى تحولات ساختارى در کارکردهاى مسجد در دوران میانه تاریخ اسلام و بیان علل این تحولات پرداخته ایم، آن چه باید مورد توجه قرار گیرد این که در این نوشتار تلاش شده است ، حیت الامکان تبیین مطالب توام با آوردن نمونه هاى تاریخى باشد تا مطالب مزبور مستند و قابل دفاع باشد.
پایان پیام/

کد خبر 236684

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha