در سال های نخست پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نهاد "امور تربیتی" با هدف گسترش و تعمیق ارزشهای انقلاب اسلامی در نظام آموزش و پرورش شروع به شکل گیری کرد و بر همین اساس شهیدان رجایی و باهنر در دوران تصدی وزارت آموزش و پرورش در سال 1359 شمسی، اقدام به تاسیس ستادهای امور تربیتی در مدارس کردند تا دانش آموزان را به ارزشهای اسلامی ترغیب کنند.
وظایف و اصول حاکم بر ستادهای امور تربیتی مدارس
استمرار و بقای هر جامعه مستلزم آن است که مجموعه باورها، ارزش ها، رفتارها، دانش ها و مهارت های آن به نسل های جدید انتقال یابد. مهم ترین وسیله این انتقال آموزش و پرورش است و مدرسه مهم ترین واسطه انتقال دانش و مهارت فنی است.
ستادهای امور تربیتی، با هدف بیشتر آشنا کردن دانش آموزان با ارزش های اسلامی و ایجاد روحیه دین دوستی و تشویق و ترغیب دانش آموزان به داشتن اخلاق اسلامی به وجود آمد. مهم ترین اهداف و اصول حاکم بر ستادهای امور تربیتی را می توان، پاسداری از ارزش ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی، برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی بین عملکرد عوامل تربیتی، توجه جدی به اهمیت نقش معلمان در فعالیت های تربیتی، توجه به اهمیت و نقش ویژه دانش آموزان در فعالیت های تربیتی برشمرد که در تمام مراحل، از آغازین روزهای شروع فعالیت ستادهای امور تربیتی تاکنون، همواره مورد توجه مسئولان است.
مهم ترین وظایف ستادهای امور تربیتی را می توان، تلاش در راه گسترش فرهنگ اسلامی در بین دانش آموزان، ترغیب آنان به احترام و عمل به ارزش های اسلامی، نظارت بر برنامه های انضباطی و اخلاقی مدرسه، هدایت و ارشاد دانش آموزان و بالاخره، برنامه ریزی به منظور استفاده بهینه از انجمن اولیا و مربیان، به منظور تقویت و توسعه فعالیت های پرورشی مدرسه برشمرد.
تمرین اجتماعی بودن
اصولا راز موفقیت نخبگان و بزرگان جامعه در پست های بالای مدیریتی به دوران دانش آموختگی آنان در مدارس و شرکت در فعالیت های فرهنگی و تربیتی برمی گردد.
وقتی دانش آموزان با شرکت در انتخابات، شوراهای دانش آموزی، انجمن های علمی مدارس، پیشتازان، فرزانگان، گروه های سرود و برگزاری مراسم های گوناگون و ... به "تمرین دموکراسی" می پردازند از همان سنین نوجوانی با مفهوم حضور در جامعه آشنا می شوند.
شرکت در همین فعالیت ها و تمرین های اجتماعی است که نوجوان می آموزد ملاک های یک فردی که باید مقبول اکثریت جمعیت دانش آموزان و در معنای عام جامعه باشد چیست و بر همین اساس، خود را در همان مسیر قرار می دهد.
اما در این بین نباید نقش تعیین کننده مربی امور تربیتی را نادیده گرفت که می تواند به صورت نامحسوس دانش آموز را در مسیر اصلی به سمت اجتماعی شدن همگام با تربیت اسلامی سوق دهد و در این مابین از بسته های مشوقی نیز بهره ببرد.
وجود برخی سازمانها و مراکز تربیتی و فرهنگی در کنار مربیان امور تربیتی از جمله سازمان دانش آموزی و کانون های فرهنگی آموزش و پرورش پتانسیل و الگودهنده های مناسبی برای دانش آموزان به حساب می آیند که نوجوانان با حضور در این گونه مراکز ضمن غنی کردن اوقات فراغت، نحوه صحیح تربیت اسلامی و حضور تاثیرگذار در اجتماع را بیاموزند.
چه مدیران فرهنگی، ورزشکاران، هنرمندان و افراد تاثیرگذاری که از این گونه مراکز به متن جامعه معرفی می شوند.
جایگاه تربیت اسلامی در جامعه
اخلاق و تربیت اسلامی در روایات و احادیث اسلامی، بسیار مورد تاکید قرار گرفته است و حتی از اصولی ترین رکن یک خانواده محسوب می شود.
اخلاق و تربیت اسلامی، پایه گذار پیشرفت هر فردی در خانواده و جامعه و در واقع بزرگراه رسیدن به موفقیت های تاثیرگذار در اجتماع است.
تربیت اسلامی در خانواده، تمرینی برای تربیت در خانواده بزرگ جامعه است، جامعه ای که خود دارای خانواده ها و تشکلات ریز و درشتی است که فقدان تربیت در آنها مشکلات عدیده ای را به وجود می آورد.
بسیاری از بداخلاقی ها و بی تربیتی های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، ورزشی و ... که گاهی در یک جامعه بروز پیدا می کند نشات گرفته از فقر تربیتی در خانواده و به دنبال آن خانواده است و این مهم به قدری در یک اجتماع دارای اهمیت است که نوع تربیت و رفتار کردار کارگزاران و نخبگان جامعه در آحاد جامعه تاثیرگذار است.
سربازان انقلاب اسلامی
به عقیده نگارنده، تربیت، پیش تر از آنکه علم باشد یک فن محسوب می شود و به عبارتی هنر است؛ چون در آن، توجه به لطافت ها و ریزه کاری هایی وجود دارد که برای دوباره ساختن و سازمان دادن و پرورش استعدادها ضروری است.
شهید رجایی مربیان امور تربیتی را سربازان انقلاب در آموزش و پرورش نامید و بنا به گفته شهید باهنر "مربیان زمانی با انبیا هم صف و با امام عادل هم ردیف هستند که آموزش را از محتوای تزکیه پر کنند".
پایان پیام/
یادداشت از بیت اله احمدی
نظر شما