جنبش مفهومی منجر به آشتی دوباره هنر با زندگی  شد

سیروس آقاخانی گفت: اگرچه جنبش هنر مفهومی در ابتدا بامقصد به چالش کشیدن هنر مدرن متولد شد اما پس از آن زمینه ای برای آشتی هنر با زندگی فراهم کرد.

به گزارش خبرنگار شبستان، سیروس آقاخانی پژوهشگر هنر و استاد دانشگاه در نشست بررسی هنر مفهومی در غرب که عصر روز گذشته از سوی دفتر هنرهای تجسمی حوزه هنری برگزار شد ضمن بیان این مطلب گفت: هنر مدرن که نتیجه عینیت گرایی زاده رنسانس با توجه صرف به انسان است به زبانی در هنر دست پیدا می کند که عینیت مطلق در آن بر عهده فرمها است اما این هنر در دوره آبستره هنوز ناخالصی هایی را احساس می کرد زیرا هنرمند در بیان فرم و رنگ واکنش های شخصی خود را نیز دخالت می داد.

 

وی افزود: فرمالیست ها که دو عنصر فرم و رنگ را برای بیان به کار می بردند معتقد به حذف اضافات همچون موضوع، استعاره، کنایه، داستان و هر ارجاع بیرونی که سبب فاصله گرفتن هنر از ناب گرایی و خلوص هنری می شود بودند و به این ترتیب به طور کلی رابطه هنر با زندگی قطع شد و تمام نشانه های بیرونی از آن رخت بست اتفاقی که در کل تاریخ هنر جهان سابقه نداشت.

 

آقاخانی اظهار کرد: به طور مثال جکسن پالاک رنگ را داخل قوطی مخلوط کرد و با حرکت بر روی بوم به خلق اثر خود می پرداخت تا اثری از تفکرش توسط قلمو در نقاشی ایجاد نشود.البته فرمالیست ها این نوع خلق اثر هنری را نیز به علت تاثیر درونیات برپاشیدن رنگها بر بوم و نشان دادن تشنج های درونی هنرمند ناب نمی دانستند.آنها معتقد بودند اگر قرار بر این است که هنر ناخالصی نداشته باشد می بایست تمام آنچه را که منجر به ارجاعات به جهان بیرون و درونیات هنرمند می شود از هنر حذف کرد.

 

این محقق با اشاره به مکتب مینیمالیسم به عنوان آخرین نقطه خلوص هنر مدرن گفت: پس از آن آثار برخی از هنرمندان مدرن علی رغم توجه به زبان فرم و رنگ آغازی برای جریان معناگرا می شود برای مثال به اثری از سل لی ویت اشاره می شود که تنوعی از مکعب های باز ناقص است.اگرچه این اثر فرم گرا است اما آنچه با بیننده ارتباط برقرار می کند ایده اثر و نه فرم است و این اولین قدم های هنر به سمت مفهومی شدن است.

 

وی با اشاره به بیانیه کازوس در رابطه با ارتباط تنگاتنگ هنر، زبان و فلسفه گفت: از آن به بعد هنر به عنوان موضوعی مطرح شد که می تواند حتی جایگزین فلسفه شود و اینکه هر اثر هنری تعریف هنرمند آن از هنر است که می خواهد از طریق اثر خود به دیگران نشان دهد که ماهیت و تعریف هنر نزد او چیست.

 

آقاخانی در ادامه گفت: در این جنبش زبان هنر، زبانی غیرمستقیم عنوان شد و هنرمند با هر گرایشی تنها با اشارات به بیان مفاهیم می پردازد حتی اگر هنرمند دغدغه سیاسی، اجتماعی و ... داشته باشد اما باز هم زبان وی زبان هنر است و مهمترین دغدغه او حتی در بیان تفکرات اجتماعی است باید آفرینش یک اثر هنری باشد نه تصویرسازی از مسائل پیرامون.

 

وی همچنین شکل گیری هنر مفهومی را براساس چهار موضوع دانست و گفت: موضوع اول نفی عینیت گرایی مادی است که حتی در آثار عکاسی هنرمندان این جنبش نیز مشاهده می شود. بحث دوم نفی رسانه ها است زیرا مدرنیسم معتقد بود که هنرها نباید از مرز خود تعدی کرده و از خصوصیات ذاتی خود جدا شوند برای مثال اگر هنرمندی مجسمه ساز از رنگ در اثر خود استفاده می کرد به مرزهای نقاشی تجاوز کرده بود اما هنر مفهومی مرزها را شکست و متریال را موضوعی آزاد برای بیان درونیات هنرمند قرار داد.

 

عضو هیئت علمی دانشکده هنر دانشگاه سمنان افزود: نفی سوم جریان مفهوم گرایی نفی اهمیت ذاتی فرمهای بعدی است در این هنر برخلاف مدرنیسم که تنها فرم و رنگ اجازه حیات دانست هر چیزی می تواند در خدمت رساندن معنای اثر قرار گیرد کانسبچوال آرت یا هنر مفهومی به علت توجه به ضمیر مخاطب به زمینه هایی که سبب به وجود آمدن هنر شده است نیز توجه می کند به همین علت طیف وسیع مفاهیم که در هنر مدرن حذف شده بودند بر جنبش معناگرا راه پیدا می کند.

 

وی همچنین شش ویژگی برای هنر کانسبچوال قائل شد و گفت: توجه روند و فرایند، زبان شناختی و نشانه شناختی، دستورالعمل، اقتباس کردن و دخالت کردن در روند طبیعی موضوعات، ویژگی های اصلی هنر مفهومی به حساب می آیند.

 

آقاخانی تاکید کرد: یکی از مهمترین گرایشات این جنبش هنری landart یا هنر محیطی است که اعتراضی به دخل و تصرف بیش از اندازه انسان در طبیعت و تقابل دست ساخته های بشر با محی طبیعی است تاکید بر این مساله که دست کاری در طبیعت به هیچ وجه امکان پذیر نیست و حتی بازیافت نیز تنها روند تغییرات طبیعت را افزایش می دهد.

 

وی در پایان گفت: اگرچه کانسبچوال در مقابل هنر مدرس واکنش نشان داد اما در تداوم همان موضوع شکل گرفت و تنها وجهی انسانی به این جنبش داد تا موضوعات حذف شده در آن دوباره به جریان بیفتند در سالهای اولیه جنبش مفهوم گرا زیبایی شناسی به کنار گذاشته شد اما کم کم تعریف آن تغییر می کند و ویژگی های مادی را از آن می گیرد آنها معتقد بودند که هنر باید تبدیل به موضوعی شود که نتوان آن را خرید و فروش کرد که این موضوع در اعتراض به جریان سرمایه داری به وجود آمد.

پایان پیام/
 

کد خبر 23352

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha