خبرگزاری شبستان: بسیاری از مکاتب و عمدتا مکاتب غربی بر این اعتقادند که وحی نمی تواند در شاکله مسائل سیاسی جایگاهی داشته باشد، و حتی اگر وحی در این میان نقشی را ایفا کند محدود به آن چیزی است که در عرف مشخص شده و لذا گریزی از تبعیت از آن نمی ماند.
اما در مکتب غنی اسلام درست بر خلاف آنچه که پیش تر عنوان شد، وحی به مثابه یکی از اصلی ترین مولفه ها در عرصه سیاست حضور دارد، و دور از حقیقت نخواهد بود که چنین توصیفی را ارائه کنیم که وحی در عرصه های مختلف اعم از سیاست، اجتماع، فرهنگ و ... نقش کلیدی را ایفا می کند.
در این راستا با حجت الاسلام و المسلمین یزدانی مقدم، مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پیرامون "جایگاه وحی در فلسفه سیاسی" به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن از نظرتان می گذرد:
وحی در فلسفه سیاسی اسلامی چه جایگاهی دارد؟
شاید کسی که با حوزه وحی و فلسفه سیاسی آشنا نباشد در آغاز چندان متوجه اهمیت این موضوع و نقش و تاثیرات وحی در فلسفه سیاسی نشود.
فلسفه سیاسی، گاه وحی را در کل این نوع خاص از فلسفه مورد توجه قرار می دهد و این مسئله در فلسفه سیاسی غرب نیز نمود دارد یعنی وحی حتی در غرب نیز جایگاه ویژه ای در فلسفه سیاسی دارد؛ اما به طور خاص، در فلسفه سیاسی اسلامی می توان گفت وحی کل ساختمان و سامان فلسفه را در جهان اسلام مورد تاثیر قرار داده است.
این اثرگذاری وحی در ساحت های مختلف، پاسخگوی کدام دسته از نیازها یا پرسش ها است؟
تاثیرات وحی در جهان شناسی فلسفی، در انسان شناسی فلسفی و در مسائل سیاسی کاملا مشهود است. همچنین وحی به پرسش هایی مانند اینکه حاکم چه کسی است و حاکمان چگونه حکومت کنند و اینکه قوانین حاکم بر جامعه چگونه است، جایگاه قوانین متغیر چگونه است، اینکه اهداف جامعه و حکومت چیست و ضوابط و معیارهای حاکم بر کار حکومت و... از جمله مسائلی است که در گستره وحی بدان ها پاسخ داده می شود.
آیا می توان گفت "وحی" در تمامی مولفه های فلسفه سیاسی در جهان اسلام حضور دارد؟
وحی تمامیت فلسفه سیاسی را در جهان اسلام تحت تاثیر قرار داده است همان طور که فلسفه سیاسی غرب را در حوزه ها و مکاتبی تحت تاثیر قرار داده و جایگاه غیر قابل انکاری در آن دارد. تببین وحی نیازمند ارائه یک انسان شناسی جدید است که انسان را چگونه می ببینم. همچنین خود وحی یک راه جدید را برای انسان و برای زندگی آدمی ارائه کرده است.
تمسک وحی در میان اندیشمندان، علما و فلاسفه ما چه جایگاهی دارد؟
وحی را می توان در نزد فارابی، بوعلی، سهروردی، و در میان شخصیت های معاصر همچون علامه طباطبایی (ره) ببینیم، تفسیری که آنها از زندگی اجتماعی انسان ارائه می کنند تفسیری است که تبیین وحی را پشتیبانی می کند. همچنین آنها برای وحی کارکردهای متعدد از جمله کارکرد اجتماعی قائل اند. امام خمینی(ره) جمله مشهوری دارند، به این مضمون که اسلام همه اش سیاست است ...
اگر این جمله را در بستر سنت فلسفه اسلامی قرار دهیم معنای ویژه ای خواهد یافت، چراکه در سنت فلسفه سیاسی اسلام، وحی همان طور که پیش تر به آن اشاره شد، از منظر سیاسی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.
برای تبیین هرچه بیشتر نقش و جایگاه وحی در ساحت های مختلف، باید به چه موضوعاتی توجه داشت؟
به جهت آنکه وحی را صحیح فهم کرده و درست تبیین کنیم، ناگزیر هستیم به طرح مجموعه مباحثی که در فلسفه سیاسی ارائه شده است، در واقع ما برای تببین وحی مقدمتا عقل را نیز تببین کرده و تعاملی که میان عقل و وحی در فلسفه سیاسی وجود دارد را بررسی می کنیم. بعد از آن است که الزامات مورد نیاز این تبیین در فلسفه سیاسی را در حوزه های دیگر مورد بحث قرار می دهیم.
پایان پیام/
نظر شما