به گزارش خبرنگار شبستان، همایش بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی، عصر روز یکشنبه، 5 اسفند ماه در محل موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
بر پایه این گزارش، حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه، رییس انجمن حکمت و فلسفه ایران پیرامون در این همایش "کارکردهای کلامی حسن و قبح عقلی نزد خواجه نصیر" به سخنرانی پرداخت.
وی با طرح این سئوال که آیا عقل بشر توان درک این حسن و قبح ها را دارد یا خیر، اظهار کرد: بحث حسن و قبح دو ساحت دارد، ساحت ثبوتی و اثباتی.
حجت الاسلام خسروپناه ادامه داد: خواجه نصیر بر این مسئله تاکید دارد که عقل بشر توان درک حسن و قبح ها را دارد و از نظر متکلمان شیعه از جمله خواجه نصیر افعال همه ذاتا حسن و قبح دارند و حسن و قبح ثبوتی ذاتی است نه شرعی. پس خداوند بر اساس حسن و قبح ذاتی افعال عمل می کند، اما در این میان خواجه نصیر با رد نظر اشاعره که معتقدند آنچه شارع عمل می کند حسن است تاکید می کند هر چه حسن است شارع امر می کند نه آنچه شارع امر می کند حسن باشد.
مدیر موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با گریز به عقاید امامیه در این رابطه عنوان کرد: امامیه هم بر حسن و قبح ذاتی و هم بر حسن و قبح عقلی تاکید دارند؛ از نظر امامیه حسن و قبح ذاتا و ثبوتا عقلی است اما اثباتا عقلی - نقلی است و خواجه نصیر دلایلی را بر این مسئله ذکر کرده و در یک جمله کوتاه تاکید می کند که اگر حسن و قبح شرعی باشد، دیگر حسن و قبح نه شرعی و نه عقلی خواهد بود؛ چون اگر این مسئله را بپذیریم شاید شارع دروغ گفته باشد پس حسن و قبح شرعی نیز به حسن و قبح عقلی بر می گردد.
وی خاطرنشان کرد: بخش اعظمی از خداشناسی به ویژه افعال خدا مبتنی بر حسن و قبح عقلی است و عمدتا اشاعره که حسن و قبح عقلی را نمی پذیرند دچار مشکل شده اند؛ حال خواجه نصیر در علم کلام از حسن و قبح ذاتی و عقلی بسیار استفاده می کند. همچنین در اثبات نبوت و امامت نیز از این باب بهره می گیرد.
همچنین، آیتالله مصطفی محقق داماد، مدیرگروه حقوق دانشگاه شهید بهشتی در این همایش طی سخنانی با بیان اینکه نام خواجه نصیرالدین طوسی با علم نجوم، فلسفه، ریاضیات همراه شده است، گفت: اما به نظر می رسد در برخی علوم اصلا او را نشناخته اند و در برخی رشته ها بسیار کمرنگ از او یاد شده برای مثال کسی در مورد دانش فقه و اصول خواجه سخن نمی گوید.
وی با اشاره به کتاب "اخلاق ناصری" اثر خواجه نصیرالدین طوسی اظهار کرد:این کتاب خواجه به هیچ وجه مذهبی نیست، در تمام کتاب اخلاق ناصری حتی یک آیه از قرآن یا حدیث نبوی نمی بینیم حال آنکه که از خواجه که کلام شیعه را ساختار می دهد انتظار بود که چند حدیث در حوزه اخلاق در این کتاب بیاورد.
آیت الله محقق داماد تصریح کرد: اهل دین کتاب اخلاق ناصری را تحویل نگرفتند چراکه روح دینی ندارد و اما در این بین این سوال مطرح می شود که چرا فلاسفه این کتاب را تحویل نگرفته اند؟، در این کتاب چیزهایی که به نظر می رسد در مقایسه با کارهای ابن سینا از امتیاز کمتری برخوردار است و من نیز کارهای ابن سینا را بر خواجه در این حوزه ترجیح می دهم چون به طور مثال توهین هایی به زنان در این کتاب شده است که از لحاظ منطقی با عقل جور در نمی آید، خواجه در این کتاب می گوید زن را طرف مشورت خود قرار نده و ... .
مدیر گروه حقوق دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: فصل آخر کتاب اخلاق ناصری به آداب شراب خواری اختصاص یافته است، اما واقعیت این است که به نظرم این بحثی را که خواجه در اخلاق ناصری مطرح کرده جدایی اخلاق از فقه را نشان می دهد، اساس از نگاه فقیه اخلاق مولفه جدایی است، خواجه که این کتاب را اینگونه نوشته معتقد است که قواعد اخلاقی از عقل می آید بیرون که اگر از دین بود، می توانستیم آن را فصلی از شریعت قلمداد کنیم.
بنابر این گزارش، در ادامه این همایش، غلامرضا اعوانی، استاد فلسفه و رئیس سابق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران طی سخنانی گفت: علم حضوری در فلسفه اسلامی سابقه دارد و اخیرا در غرب مورد توجه قرار گرفته ولی این مسئله در فلسفه اسلامی سابقه طولانی دارد.
وی با اشاره به تفکرات غزالی و تاثیران افکار او بر بدنه جهان اسلام بیان کرد: با حملات غزالی و ایرادات او علیه فلاسفه ای چون ابن رشد و دیگران، تاثیرات بدی بر جای ماند اما در ایران نتیجه ای خوب حاصل شد چراکه ایرانیان اصلا تحت تاثیر غزالی و عقاید او قرار نگرفتند، بر خلاف اهل تسنن که تا به امروز متاثر از او هستند.
اعوانی در ادامه عنوان کرد: البته غرالی تو آوری هایی نیز در نظریه معرفت دارد، از جمله آن که برای نخستین بار از علم ذوقی بحث به میان آورده است و آن را یک نوع بالاتر از علم دانسته است.
استاد فلسفه تصریح کرد: سوالات زیادی در رابطه با علم خداوند مطرح شده است از جمله اینکه آیا خداوند به موجودات قبل از وجودشان علم دارد؟ تمام نظریات حکمای یونان و اسلام و متکلمان اسلامی بر این مسئله متفق هستند که پیدایش عالم از علم است.
اعوانی در راستای مطلب فوق افزود: ملاصدرا این سوالات را در کتاب خود با عنوان "مبدا و معاد" به خوبی بررسی کرده است که طی مباحث مطروحه در این کتاب دو بحث را عنوان می کند که این دو بحث خود به صورت جداگانه به چهار بخش مجزا تقسیم می شوند؛ در واقع ملاصدرا از دو دسته علوم سخن می گوید، یکی کسانی که علم را منفصل از ذات می دانند و دسته دوم کسانی که علم را منفصل از ذات نمی دانند.
وی ابراز کرد: دسته اول خود به چهار بخش تقسیم می شود که دسته اول معتزله هستند که قائل به ثبوت معلوماتی هستند که از ازل ثبوت و تقریر دارند اما وجود خارجی پیدا نکردند و نظریه دوم از آن عرفا است که قائل به اعیان ثابت هستند، دسته سوم مُثُل قائلین اند و در نهایت دسته چهارم کسانی هستند که می گویند علم خدا عین وجود خارجی است.
اعوانی در پایان خاطرنشان کرد: علم خدا علت وجودی اشیاست و علم خدا فعلی و ذاتی است و نیاز به علت خارجی ندارد.
پایان پیام/
نظر شما