خبرگزاری شبستان: همه نظامها از جمله یک نظام سیاسی دینی به دنبال اهداف خاصی است که باید محقق شود و از سوی دیگر باید کار ویژه های مذکور را متناسب با فضای خود ایجاد کند تا یک سیستم سیاسی پویا و فعالی داشته باشد. از این رو ساخت سیستم سیاسی به عنوان ضرورت اساسی جامعه است و این سیستم باید بر اساس مبانی نظری و ایدئولوژی حاکم و مورد قبول طراحی شود. بطور مثال دین اسلام که دارای جامعیت و کمال است برای تحقق این محور نیازمند داشتن نظامی است که بر اساس دین طراحی و اجرا شود. به عبارت دیگر خود این مکتب توان ساخت نظام را داشته باشد و ظرفیت تحقق آن را ایجاد نماید.
فرایند نظامسازى و جامعه پردازی عمدتا سه محور اصلى بهم پیوسته و در ارتباط با هم دارد که شامل «تولید نرمافزار و سوخت نظرى براى حرکت(اندیشه و نظریه)»، «نهادسازى» و «کادرسازى» است که به موازات یکدیگر باید مورد توجه باشد. بنابراین پس از وقوع انقلاب اسلامی نظام اندیشه ای "مردم سالاری دینی" در دسترس می باشد.
در باب اهمیت نظام سازی این موضوع مطرح است که مرحله اول انقلابها اگر چه یک مرحله ضرورى و مهم است اما در مقایسه با مرحله دوم امرى کاملا مقدماتى و در حکم مقدمه واجب آن است. در واقع بر خلاف برخى تلقىها که پیروزى انقلاب ها را نقطه پایان این پدیده مىدانند، باید گفت که پیروزى انقلابها که با فروپاشى نظم گذشته توام است، تنها پایان مرحله مقدماتى انقلاب است و در واقع، آغاز مرحله اصلى انقلاب هاست که باید بتواند نظم مطلوب خود را مستقر کند و عمده کار «نظامسازى» و جامعه پردازی نیز مربوط به این دوره و مرحله است. بنابراین برای انقلاب اسلامی ایران 22 بهمن 1357 اتمام گام نخست و مقدماتی و نقطه آغاز مرحله اصلى یعنى نظامسازى انقلاب اسلامى است.
انقلاب اسلامى مانند هر جنبش انقلابى اصیل به طور طبیعى از یک «موجودیت معنوى » برخوردار است که این هویت بیش از هر چیز بر دو بعد و ساحت استوار است. اولا «مبانى و اصول فکرى و عقیدتى» و دیگرى «آرمانها و اهدافى» که خواستار تحقق آنهاست. با نگاه به تجربههاى گوناگون چنین جنبشها و جریاناتى در تاریخ گذشته و در دوره معاصر و نیز نگاه به تجربه خود انقلاب اسلامى در این بیش از سى سال گذشته این مسئله قابل تحلیل است که مهمترین چالشها یا به تعبیرى مهمترین چالش یا چالش مادر در انقلاب ها بر سر حفظ این موجودیت معنوى است.
با توجه به این مسئله است که اهمیت نظامسازى خود را نشان مىدهد چرا اینجاست که روشن مىشود به عنوان مثال در مصر چرا پس از انقلاب اول با مطرح شدن بحث انحراف از آرمان های انقلاب تشتت و چنددستگی در باب آرمان ها پیش آمد و از انقلاب های دیگر نام بردند؟ بنابراین پس از تحقق انقلاب، تثبیت آن و تحقق آرمانهای انقلاب نیازمند نظام سازی است.
یقیننا الگوی مردم سالاری دینی در نظام جمهوری اسلامی ایران را باید در اندیشه های امام خمینی )ره) جستجو و ریشه یابی نمود.اسلام گرایی معاصر و طرح نظام حکومتی اسلامی مردم سالار در واقع با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تولد جمهوری اسلامی در دنیا ظهور عینی پیدا کرد. این در حالی بود که حرکت ه ا و جنبش های اسلامی در حوزه اهل سنت تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که خواستار تطبیق شریعت بوده اند بیشتر چارچوب مشخص اجتماعی ،آموزشی و اخلاقی داشته و دارای ذهنیت تغییر دولت و تشکیل کومت اسلامی نبودند.طرح حکومت اسلامی از سوی امام خمینی برای اولین بار امکان یک غیرممکن را به وجود آورد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران با نهاد هایی که در راستای نظام سازی ایجاد شد ابتدائا تثبیت انقلاب محقق و پس از آن تداوم آن معنا یافت برخی از این نهادها مشابه نهاد ها در جوامع دیگر می باشد که در این خصوص باید به نهاد ریاست جمهوری، قوه قضائیه و پارلمان اشاره داشت ، اما برخی نهادهای بومی مختص جمهوری اسلامی ایران است که در راستای نظام سازی ایجاد گشتند که برخی از آنها عبارتند ازشورای نگهبان، شوراهای شهرو روستا، مجمع تشخیص مصلحت نظام ،هیئت عالی حل اختلاف قوا، مجلس خبرگان رهبری ،سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج . هرکدام از این نهادها به لحاظ کارکرد و وظایف تخصصی و نقشی که در تجربه تثبیت و پیشبرد اهداف انقلاب دارند می توانند مورد توجه کشورهای تازه متحول شده باشند.
نویسنده: اقدس اقبال
پایان پیام/
نظر شما