حجت الاسلام قاسم خانجانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با توجه به واقعه قیام توابین در ربیع الثانی و تاثیر مسئله بصیرت یا بی بصیرتی در این رخداد تاریخی و تبیین این واقعه به خبرنگار شبستان گفت: بصیرت برخلاف معنای نزدیک به این لغت که بحث دیدن است، به معنای «دیدن تنها» یا به معنای «دیدن با چشمان ظاهری» نیست. هرچند در برخی مشتقات دیدن معنا می شود یا معمولا در این معنا بکار می رود، اما در مفهوم آن یک نوع نگاه خاص و نوعی نگاه ویژه و فراتر از دیدن وجود دارد.
وی افزود: لذا می توان گفت بصیرت یعنی «دیدن پشت پرده حوادث و رخدادهای اجتماعی» یا به تعبیر دیگر «نوعی تیزبینی» که تنها به آنچه جلوی چشم است اکتفا نشود، بلکه مسایل ریشه یابی شده و پشت پرده آنها مورد نظر و توجه قرار بگیرد. در این صورت می توان از تعبیر و واژه «بصیرت» استفاده کرد در غیر این صورت اگر بخواهیم تنها آنچه را که هست ببینیم در زبان عربی با لفظ «معاینه» یعنی «دیدن با چشم» از آن تعبیر می شود نه با واژه بصیرت.
حجت الاسلام خانجانی با اشاره به برخی آثار وجود یا عدم وجود این صفت در افراد خاطرنشان کرد: بودن یا نبودن بصیرت در طول تاریخ اسلام تاثیرات فراوانی بر جامعه داشته که نمونه ای از این تاثیرات را می توان در بی بصیرتی تعدادی از شیعیان کوفه دید. افرادی که بعنوان یاران و طرفداران امام حسین(ع) برای امام نامه نوشته و از ایشان دعوت کردند اما بعدها به هر دلیل از قافله یاران حضرت و قیام کربلا جا ماندند. دلایل این جا ماندن هرچه که بود، امروز چندان مهم نیست این که آیا ترس یا عدم تمایل به حضور در جنگ باعث این جا ماندن شد یا هر عامل دیگری چندان اهمیتی ندارد! اما مسئله مهم اینست که برخی به دلیل عدم تفکر و تعقل و بی بصیرتی و این که تصور نمی کردند که کار به کربلا کشیده شود، هیچ اقدامی نکردند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تاکید کرد: برخی از آن جهت که تنها آنچه را که درملا و جلوی چشم بود، می دیدند و به پشت پرده وقایع، دقت نداشتند، تصور نمی کردند عدم بیعت امام با یزید و آمدن به کربلا، منجر به درگیری با لشکریان یزید خواهد شد و نتیجه این درگیری ممکن است شهادت حضرت باشد و این نتیجه تا چه حد می تواند اسف بار باشد، به عبارت دیگر درست فکر نکرده و بصیرت لازم را به خرج ندادند در نتیجه به موقع حرکت و اقدامی نیز از سوی آنها صورت نگرفت. چرا که اثر بصیرت، حرکت به موقع و اظهار وجود و نوعی ابراز و اظهار نظراست که ممکن است این اظهار نظر در وقت دیگری نیز انجام شود اما بی موقع و بیجا! که آن نتیجه و اثرمطلوب را نخواهد داشت.
این کارشناس علوم دینی افزود: بصیرت یعنی واکنش و عکس العمل به موقع که اگر این واکنش و عکس العمل در لحظه ای دیگر نیز عینا انجام شود اما بی موقع و بیجا، حتی اگر پررنگتر و با شدت بیشتری نیز باشد، آن نتیجه مطلوب را نخواهد داشت. لذا در جریان توابین برخی این گونه تشخیص دادند که اقدام آنها یا ضرورتی ندارد یا نتواستند اقدامی داشته باشند و یا بعنوان مثال ترسیدند یا هردلیل دیگری که ما در این مقوله به دنبال ریشه یابی تشخیص آنها نیستیم اما نتیجه و محصول این تشخیص مهم است. این افراد به هر دلیل که از حضور در کربلا جا مانده باشند، هرچند بعدها تعداد آنها چندین برابر شد به گونه ای که درقیام توابین به 500 نفر رسیدند، اما چون اقدام و واکنش آنها بی موقع و بیجا بود، بنابراین اثرات شرکت در کربلا را نیز نداشت.
حجت الاسلام خانجانی تصریح کرد: البته قیام توابین در تاریخ بعنوان یک حرکت اجتماعی، انقلابی و نوعی قیام بر علیه دستگاه یزید قلمداد شده اما با یک حرکت بجا و به موقع در کربلا قابل مقایسه نیست. یک اقدام بهنگام از فردی مانند حربن یزید ریاحی با وجود این که یک نفر است اما چون بجا و بموقع و از روی بصیرت انجام می شود، اثر آن تا قیامت باقی و ماندگار است اما اثر قیام توابین با وجود آن که 500 نفر هستند و همه 500 نفر نیز به شهادت رسیدند، با وجود این که شرکت کنندگان در این قیام انسان های صالح و مومنی نیز هستند یعنی امثال سلیمان بن صرد خزاعی و مسیب بن نجبه فزاری و ...از شیعیان خالص حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بودند، اما چون اقدامشان به موقع، بجا و از روی بصیرت نبود آن خاصیت حرکت حر یا زهیربن قین و یا سایر اصحاب امام را نداشت. هرچند زهیر یک نفر بود و حتی شیعه امیرالمونین نیز نبوده و عثمانی مذهب بوده است اما چون بصیرت به خرج داده و به هر دلیلی «تشویق همسر یا هر دلیل دیگر» به سوی امام می شتابد، حرکت او یک حرکت تاریخی ماندگار می شود ولو یک نفر است! اما حرکت توابین با وجود این که 500 نفر هستند اینگونه نیست نه این که حرکتی تاریخی و ماندگار نباشد اما آن اثری را که می بایست داشته باشد ندارد.
وی یادآور شد: قیام توابین یک قیام خونین است و همه افراد شرکت کننده در آن نیز به شهادت می رسند. انگیزه همه این افراد نیز قیام بر علیه یزید و علاقه و ارادت آنها به حضرت حسین بن علی علیه السلام بود و این قیام در واقع نوعی توبه و پشیمانی نسبت به کوتاهی گذشته آنها بود، اما این حرکت مجموعه ای، در مقایسه با حرکت انفرادی اصحاب امام در کربلا که از روی بصیرت انجام شد، آن تاثیر اجتماعی، اخلاقی یا تربیتی را به دنبال نداشت.
وی یادآور شد: امروز و در وضعیت کنونی و مسایل اجتماعی مربوط به جامعه و جهان اسلام نیز اگرآنچه را که باید گفته شود، به موقع نگوییم و حرکتی که باید، بهنگام و بموقع انجام نگیرد، هرچند در وقت دیگری چند برابر این اقدام انجام شود چه بسا اثر آن یک حرف و یک حرکت را نخواهد داشت. ما در مقاطع مختلف انقلاب نمونه های این موضوع را شاهد بوده ایم. که شاید نمونه بارز این ماجرا در فتنه 88 رخ داد. اگر افرادی که آن روزمعترض بودند، صرفنظر از درستی یا نادرستی این اعتراض، تشخیص می دادند که در آن لحظه، وقت اعتراض و به آن حالت و در آن شکل نیست و موضوع باید ازسوی مراجع قانونی پیگیری شود، ما چنین تبعاتی را نیز شاهد نبودیم در حالی که تبعات آن تا امروز ادامه دارد و ما همچنان با این مسایل درگیر هستیم. یا افرادی که پس از مدتی از این جریان فاصله گرفتند اگر در همان بحبوبه فتنه تنها یک اظهارنظر جدی می کردند ممکن بود نتیجه آن به نفع نظام باشد که این حرکتی از روی بصیرت بود. هرچند ممکن است پس از گذشت مدتی اظهار پشیمانی کنند اما این اظهار پشیمانی آن اثر را ندارد. بنابراین بصیرت یعنی یک نوع نیزبینی و اظهارنظر به موقع که اگر بهنگام و بجا انجام شود اثربخش خواهد بود و در غیر این صورت نوشدارو پس از مرگ سهراب است.
پایان پیام/
نظر شما