کارکردی که مسجد در صدر اسلام بر عهده گرفت؟

بایداذعان کردکه درطول تاریخ هزار و چهارصدساله اسلام،کارکرد مساجداگر چه در زمینه‏هاى دیگر با فراز و نشیب بسیار همراه بوده است،اما در بعد عبادى، هرگز دچارافول و خاموشى کامل و مطلق نشده است.


 خبرگزاری شبستان: مسجد نخستین و مهم‏ترین مرکز و نهاد جامعه اسلامى و از صدر اسلام تاکنون داراى ابعاد و کارکردهاى عبادى، فرهنگى، سیاسى، اجتماعى و نظامى به شرح ذیل بوده است:
1. کارکرد عبادى مسجد
براساس آن چه از قرآن کریم استفاده مى‏شود یکى از اهداف آفرینش عالم و موجودات، «عبادت» و «تقرب الى اللّه‏» است. در میان عبادات، سجده یکى ازوالاترین مظاهر عبادت و بندگى خداوند متعال است؛ زیرا سجده‏کننده، نهایت خضوع و خشوع و تسلیم در برابر ذات احدیت را اظهار مى‏نماید. شاید به همین جهت است که همه آفرینش و تمامى موجودات در پیشگاه خداوند متعالى سجده مى‏کنند.
عبادت و پرستش در مورد انسان ـ این گل سر سبد هستى ـ داراى دو معناى عامو خاص است؛ عبادت در معناى عام شامل هر گونه رفتار و کردارى مى‏شود که رضایت و خشنودى خداوند در آن باشد و در معناى خاص؛ راز و نیاز با خداوند، ذکر و یاد خداو نجوا و سخن گفتن با اوست که شامل عباداتى همچون دعا، ذکر، تلاوت قرآن و برپایى نماز مى‏شود.
روشن است که هدف از عبادت، خسته کردن جسم و انجام حرکت‏هاى خاص و لقلقه زبان نیست؛ بلکه روح و جان عبادت، «توجه قلبى» به معبود حقیقى یعنى خداوند است.
بدون شک در پیدایش توجّه قلبى، شرایط و عوامل فراوانى نقش دارند که از آن جمله «مکان عبادت» است.
مسجد با ویژگى‏ها و شرایط مخصوص به خود، بهترین و مناسب‏ترین مکان براى حضور در درگاه الهى و سپاس و شکرگذارى از اوست.
نخستین مسجد در نظام آفرینش، کعبه و مسجدالحرام است. پیامبر گرامى اسلام«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» از نخستین روزهایى که دعوت به دین و آیین اسلام را به صورت آشکاردر مکه شروع کرد، از مسجدالحرام به عنوان یک پایگاه اساسى بهره گرفتند. در این باره فقط به یک نمونه تاریخى که مورد اتفاق فریقین است، اشاره مى‏شود:ابن‏اثیر در «اسد الغابه» و ابن حجر در «الاصابه» در بیان شرح حال «عفیف کندى»نقل مى‏کنند که گفت:
«در روزگار جاهلیت وارد مکه شدم و میزبانم عباس بن عبدالمطلب بود. ما دو نفردر اطراف کعبه بودیم که ناگهان مردى آمد، در برابر کعبه ایستاد و سپس پسرى را دیدمکه آمد و در طرف راست او ایستاد. چیزى نگذشت زنى را دیدم که آمد و پشت سر آنهاقرار گرفت و من مشاهده کردم که این دو نفر به پیروى از آن مرد رکوع و سجود مى‏کنند.این منظره بى‏سابقه حس کنجکاوى مرا تحریک کرد که جریان را از عباس بپرسم.او گفت: آن مرد، محمد بن عبداللّه‏«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» است و آن پسر، برادر زاده او و زنى که پشتسر آنهاست، همسر محمد«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» است...».
شواهد تاریخى گواه است که پیامبر گرامى اسلام«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» علاوه بر حضور درمسجد و اقامه عبادت در آن مکان مقدس، دیگر مسلمانان را ترغیب و تشویق مى‏فرمودند تا به مسجد رفت و آمد کنند و از برگزارى نمازهاى پنج‏گانه واجب درمساجد، بدون عذر تخلّف نورزند. در آیات و روایات پیامبر و ائمه معصومین«علیهم‏السلام»،بر اقامه نماز و به ویژه نماز جماعت در مسجد، به فراوانى تأکید شده و براى آن فضایل بسیارى نقل شده است. این تأکیدات تا به آن حد است که خوددارى از حضور درمساجد از روى بى‏اعتنایى در روایات، روى‏گردانى از سنت پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» به شمار آمدهو باعث مى‏شود نمازهاى انسان مقبول درگاه الهى قرار نگیرد.
از سوى دیگر قرآن کریم از هر کسى که به نقش بنیادین مسجد یعنى «عبادت و پرستش» آسیب برساند، به عنوان ظالم یاد نموده، مى‏فرماید:
«وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللّهِ اَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى فى خَرابِها»کیست ستم‏کارتر از آن کسى که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیرى کرده و سعى درویرانى آن مى‏نماید.
در صدر اسلام، برپایى نمازهاى جماعت که مظهر بندگى، شکوه، حیات و وحدت امت اسلامى بود، بیش از امروز مورد توجّه و اهتمام مسلمین بوده است.اما باید اذعان کرد که در طول تاریخ هزار و چهار صد ساله اسلام، کارکرد مساجد اگر چه در زمینه‏هاى دیگر با فراز و نشیب بسیار همراه بوده است، اما در بعد عبادى، هرگز دچارافول و خاموشى کامل و مطلق نشده یا مثل برخى دیگر از کارکردها به فراموشى سپرده نشده است.
ویل دورانت مؤرّخ تمدن‏نگار مشهور غربى در گزارشى از جوامع اسلامى چنین مى‏نویسد:
«پیش از آفتاب و نیمه روز و پیشگاه و نزدیک غروب مؤذن بر گلدسته بالا مى‏رود و به وسیله اذان، مسلمانان را به نماز مى‏خواند! به راستى چه نیرومنداست و شریف این دعوت که مردم را پیش از طلوع آفتاب، به بیدارى دعوت مى‏کند، چه خوب است که انسان به هنگام نیم‏روز از کار باز ایستد و چه بزرگو با شکوه است که ضمیر انسان در سکوت شب به جانب خداوند جل جلاله توجّه کند».
کارکرد عبادى مسجد، گاه همانند اقامه نماز جمعه، جنبه سیاسى به خود گرفته،روند دیگرى پیدا مى‏کرد؛ زیرا از جمله کارکردهاى عبادى مساجد، در صدر اسلام برگزارى نماز جمعه بود؛ پیامبر اکرم«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» هنگام هجرت و قبل از رسیدن به مدینه درفاصله پانصدمترى مسجد قبا، در محلى که اکنون مسجدى به نام مسجد جمعه بنا شدهاست، اولین نماز جمعه تاریخ اسلام و پس از ورود به مدینه، نماز جمعه را به صورت مرتب اقامه نمود، بدین ترتیب اقامه نماز عبادى و در عین حال سیاسى اجتماعى جمعه ازمسجد جمعه در نزدیکى قبا آغاز و در مسجدالنبى تداوم یافت. روایات زیادى از حضور انبوه مردم و خطبه‏هاى رسول گرامى اسلام«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» در نماز جمعه در منابع دینى فریقین نقل شده است. این سنت حسنه در زمان خلفاى ثلاثه و امام على«علیه‏السلام» و طبق برخى نقل‏ها در زمان امام حسن مجتبى«علیه‏السلام» رواج داشت و در مساجد جامع و مرکزى شهرها و بلاد اسلامى نیز توسعه یافت. ولى پس از آن دوران به تدریج با انحراف از جایگاه واقعى‏اش روز به روز کمرنگ‏تر شد.
در ایران هم تا قبل از انقلاب اسلامى هیچ‏گاه نماز جمعه در همه جا و به صورتعمومى و مرتّب برگزار نشده است. ظاهرا اولین کسى که در دوران رژیم منحوس پهلوى، خواهان احیاى نماز جمعه شده، شهید نواب صفوى در کتاب «رهنماى حقیقت»است. اما با ظهور انقلاب اسلامى این فریضه الهى با همان عظمت و شکوه و خصوصیاتى که در صدر اسلام داشت، مجددا احیا گردید.
پروفسور حامد الگار در مقاله‏اى تحت عنوان «امام خمینى و احیاى نماز جمعه»مى‏نویسد:
«احیاى واقعى نماز جمعه در ایران یکى از دست‏آوردهاى عظیم انقلاب اسلامى ایران است و ما آن را مانند بسیارى از برکات، مدیون حضرت امام هستیم».
امام خمینى قدس‏سره همانند عده‏اى از فقها، جایگاه ویژه‏اى براى اقامه نماز جمع هدر عصر غیبت، قایل است. ایشان در تحریر الوسیله ضمن تبیین احکام نماز جمعه مى‏فرماید:
«نماز جمعه و دو خطبه آن از جایگاه عظیم سیاسى مثل حج و عید قربان و فطربراى مسلمانان برخوردار است، ولى متأسفانه مسلمانان از این گونه وظایف سیاسى غفلت کرده‏اند.اسلام در تمام شئونش دین سیاست است و کسى که کمترین تفکّر و تأمّلى دراحکام حکومتى، سیاسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام داشته باشد، این را مى‏فهمد.و هر کس توهم کند که دین از سیاست جداست، نادانى است که نه اسلام را فهمیده و نه سیاست را».
امام خمینى(ره) در تبیین اهمیت نماز جمعه در یکى از بیاناتشان مى‏فرمایند:
«یکى‏ازمهم‏ترین چیزهایى که دراین‏انقلاب حاصل شد،قضیّه نماز جمعه است...بحمداللّه‏ در این نهضت، نماز جمعه با محتواى حقیقى آن تحقق یافت... مردم و نسل‏هاىآینده به این مسئله، اهمیت بدهند که نماز جمعه در رأس همه امور است».
ایشان در سخنان دیگرى در باره محتواى خطبه‏ها فرموده‏اند:
«در خطبه نماز جمعه، مقدّرات مملکت بیان بشود، مسایل سیاسى که در مملکت جریان پیدا مى‏کند، مسایل اجتماعى که در مملکت باید جریان پیدا مى‏کند، گرفتارى‏هاى مسلمان‏ها، اختلافات مسلمان‏ها در آن خطبه‏ها باید طرح بشود و رفع بشود».
یکى دیگر از کارکردهاى عبادى مسجد، سنت اعتکاف است. اعتکاف اقامت درمسجد به قصد عبادت و تقرّب جستن به خداوند متعال است.
انبیاى الهى در مراحل مختلف زندگى، اوقاتى را به گسستن از مردم و ایجاد ارتباط ویژه با خداوند اختصاص مى‏دادند. پیامبر اکرم«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» با وجود آن همه عظمت روحى و کمالات انسانى، اهتمام خاصى نسبت به اعتکاف داشتند؛ در روایتى ازامام صادق«علیه‏السلام» مى‏خوانیم:
«کانَ رَسوُلُ اللّهِ«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله»اِذا کانَ الْعَشْرُ اْلاَواخِر اِعْتَکَفَ فِى الْمَسْجِدِ وَ ضُرِبَتْ لَهُقُبَةٌ مِنْ شَعْرٍ وَ شَمَّرَ الْمِئْزَرَ وَ حَلْوى فِراشَهُ»؛ رسول خدا«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» در دهه آخر(ماه رمضان) در مسجد معتکف مى‏شد. براى آن حضرت خیمه‏اى مویین در مسجد بر پامى‏شد. حضرت براى اعتکاف مهیا مى‏شد و بستر خویش را جمع مى‏کرد.
سنت اعتکاف پس از رسول گرامى اسلام«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» تا حدود زیادى به فراموشى سپرده شد و بحمداللّه‏ پس از پیروزى انقلاب اسلامى خصوصا در سال‏هاى اخیر،رونق فوق‏العاده‏اى پیدا کرده، به صورتى که در اکثر شهرها به دلیل کثرت استقبال،مشکل مکان به وجود مى‏آید.
2 . کارکرد فرهنگى، آموزشى و تبلیغى مسجد
یکى از کارکردهاى مسجد در صدر اسلام، استفاده‏هاى فرهنگى، آموزشى و تبلیغى از مسجد است. دینى که با امر به خواندن و آموزش و قلم و مبارزه با جهل و نادانى آغاز شود، طبیعى است که براى رسیدن به این اهداف نیازمند به مرکزآموزش و تبلیغ است و چه جایگاهى مخصوصاً با امکانات آن زمان، از مسجد والاترو بهتر؟!
شواهد و قراین تاریخى حاکى از آن است که پیامبر و یارانش، قبل و بعد ازهجرت، از مسجد براى آموزش و تبلیغ استفاده مى‏نمودند. آن حضرت پس از اعلان عمومى و تبلیغ رسمى دین اسلام، قبل از هجرت به مدینه تا آنجا که امکان داشت،از مسجد الحرام در راستاى تبلیغ و ترویج دین و آموزه‏هاى اسلام بهره مى‏گرفتند؛از آنجا که کعبه و مسجدالحرام قبل از ظهور اسلام، جایگاه گرد هم‏آیى مردم بوده، مشرکان براى پرستش بت‏ها و طواف کعبه در آنجا گرد هم مى‏آمدند، پیامبر و یارانش ازاین فرصت، نهایت استفاده را مى‏کردند.
گرویدن شمارى از یاران پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» به اسلام در مکّه، ثمره چنین تبلیغاتى بوده است. به عنوان نمونه مى‏توان از طفیل بن عمرو نام برد؛ طفیل شاعر خردمندى بود که درمیان قبیله‏اش نفوذ کلمه داشت. وى وارد مکه شد. سران قریش و بازیگران عرصه سیاست از ترس اسلام آوردنش با جوّ سازى او را از حضور در نزد پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله»و صحبت کردن با او و گوش کردن به سخنان آن حضرت بر حذر داشتند. طفیل مى‏گوید:
«سخنان آنان به قدرى در من مؤثّر افتاد که مقدارى پنبه در گوشهایم کردم، صبح وارد مسجدالحرام شدم و ناخودآگاه کلامى بسیار شیرین و لذّت‏بخش به گوشم رسید! احساس مسرّت کردم. با خود گفتم: تو مرد سخن‏سراى خردمندى هستى، چه مانع دارد سخن این مرد را بشنوى؟ اگر نیک بود آن را بپذیرى و اگر زشت بود آن را رد کنى!
براى ملاقات پنهانى با آن حضرت، اندکى صبر کردم. حضرت به سوى منزل به راه افتاد. وقتى وارد خانه شد، اجازه ورود خواستم و جریان را براى حضرت توضیح دادم و خواستم آیین اسلام را برایم تشریح کند.
آن حضرت، آئین خود را عرضه داشت و مقدارى قرآن برایم تلاوت کرد. به خدا سوگند کلامى زیباتر از آن نشنیده و آیینى معتدل‏تر از آن ندیده بودم!! آن راپذیرفتم! سپس به حضرت گفتم: در میان قبیله خود براى نشر آیین شما فعالیت خواهم نمود!».
ابن هشام مى‏نویسد: «طفیل تا روز حادثه خیبر در میان قبیله خود بود و به نشر آیین اسلام اشتغال داشت و در همان حادثه با هفتاد یا هشتاد خانواده مسلمان به پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله»پیوست و در اسلام خود پایدار بود تا این که پس از درگذشت پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» در عصر خلفادر جنگ یمامه شربت شهادت نوشید».
آیت‏اللّه‏ سبحانى مى‏نویسد: «تا آنجا که تاریخ نشان مى‏دهد، ابوذر از یاران پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» اولین کسى بوده است که در میان قریش و در مسجدالحرام، نداى اسلام را به گوش دگران رسانیده است و براى این کار، شکنجه بسیارى را تحمل کرده است».
بر پایه برخى از شواهد تاریخى، پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» در دورانى، یاران خویش را درمسجد الحرام گرد مى‏آورد و براى آنان قرآن مى‏خواند و واجبات و محرّمات الهى رابه آنان آموزش مى‏داد. چنین جلساتى در مسجد، گاه به مناظره و گفتگوهاى طولانى و علمى با سران قریش نیز مى‏انجامید و پیامبر(9) با استناد به آیات نورانى قرآن،به شبهه‏هاى گوناگونى که از سوى آنان مطرح مى‏شد، پاسخ مى‏گفتند.
نقش مسجد در فعالیت‏هاى فرهنگى، آموزشى و تبلیغى، پس از ورودپیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» به مدینه، هرگز با قبل از آن قابل مقایسه نیست. با بناى مسجد النبى، در واقعنه تنها معبد و پرستش‏گاه خداوند متعال، ساخته شد بلکه دانشگاهى فعال و سرشار ازشور و نشاط علمى نیز پى ریزى شد.
حضور منظّم و پیوسته مسلمانان در این مسجد به منظور بر پا داشتن نماز، بهترین فرصت را براى کارهاى تبلیغى پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» فراهم مى‏آورد؛ آن حضرت با توجّهبه اوضاع و احوال و رعایت حال حاضرانِ در مسجد، از این فرصت‏ها به خوبى بهره‏بردارى مى‏کردند.
بدین رو مى‏توان گفت مسجد در صدر اسلام شاخص‏ترین ساحت فرهنگىو تربیت اسلامى را به خود اختصاص داده بود. در متون اسلامى، روایات بسیارى درخصوص نقش علمى و آموزشى مسجد در صدر اسلام وارد شده است؛ به عنوان نمونه به سه روایت اشاره مى‏شود:
1 . شهید ثانى در منیة المرید نقل مى‏کنند:
«پیامبر خدا«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» روزى خانه را به قصد مسجد ترک کرد؛ در مسجد با دو گروه روبرو شد. گروهى به مباحثات علمى و معارف اسلامى مشغول بودند و گروهى به دعاو نیایش! حضرت فرمود: هر دو گروه در مسیر خیر و صلاح هستند، یک گروه خدا رامى‏خوانند و گروه دیگر به آموزش علم و آگاهى مى‏پردازند! این گروه علمى از فضیلت بیشترى، برخوردار است زیرا که من براى تعلیم فرستاده شده‏ام!! آنگاه در میان گروه علمى نشستند».
2 . امام صادق«علیه‏السلام» در روایتى مى‏فرمایند:
«و هیچ گروهى در مسجد خداوند متعال، به منظور تلاوت قرآن و مباحثه علمى پیرامون آن ننشستند، مگر این که آرامش قلبى آنان را فرا گرفت و فرشتگان الهى آنان را(با بال و پر خویش) در بر گرفتند».
3 . ابن‏عباس نقل مى‏کند که از پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» شنیدم:
«هیچ گروهى در خانه‏اى از خانه‏هاى من براى آموزش قرآن و بحث در باره آناجتماع نکردند، مگر آن که به مهمانى خداوند تعالى در آمده، تا زمانى که در مسجد،به مباحثات علمى پیرامون قرآن مشغول هستند، ملائکه آنان را در بر خواهند گرفت.(آنان را مورد حمایت و حفاظت خود قرار مى‏دهند)».
اختصاص روند آموزش و علمى منحصر به صدر اسلام نیست، بلکه دردوره‏هاى بعد هم اندیشمندان، متخصصان و دانش‏پژوهان علوم و معارف اسلامى،جلسات بحث و درس خود را در مساجد بر پا مى‏کردند؛ مجالس تفسیر و قرائت قرآن،مباحث‏کلامى، فقهى وحدیثى در عصرائمه«علیهم‏السلام» درمساجد جهان‏اسلام وپس‏ازآن نیزتا آنجا که تضادى با منافع حکومت‏هاى وقت نداشته، در مساجد برگزار مى‏شده است.
در دوران انقلاب اسلامى، مساجدى که از مدیریت قوى و ائمه جماعات فعالو انقلابى برخوردار بودند، کلاسهاى مختلف در جهت آگاهى دادن به مردم در ابعادو زمینه‏هاى مختلف برگزار مى‏کردند. این گونه مساجد در بازگشت به خویش، خودشناسى و ارزیابى هویت فراموش شده ملّت ایران بسیار مؤثر بودند. آرى مردم از طریق مساجد هویت فراموش شده خویش را به خاطر آوردندو به فرهنگ اصیل، آرمان‏هاى والا و ارزش‏هاى انسانى و معارف اسلامى بازگشتند.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامى در مصاحبه‏اى در ارتباط با نقش فرهنگى مساجد مى‏گوید:
«به طور کلى فرهنگ مردم یک فرهنگ دینى بوده است، حتى قبل از ظهورو ورود اسلام به ایران، جامعه ایرانى، جامعه‏اى با فرهنگ دینى بوده است. مثل مکتبزرتشت و ....به ویژه فرهنگ شیعى در ایران، فرهنگ مهمى بوده است، چرا که تشیع،پیوسته اعتراض به حکومت‏ها بوده است و مکتب شیعه روحانیت معترض را تربیت کرده و روحانیت که خانه او مساجد بوده است...».
بدینسان بر اساس پژوهش‏ها روشن مى‏شود که مساجد در صدر اسلام، کانون و دانشگاه تبیین اسلام و مرکزى براى نشر و اشاعه معارف ناب آن بوده است و درانقلاب اسلامى ایران نیز مساجد، مردم را به هویت و فرهنگ اصیل و فراموش شده خودبازگردانده است؛ این بازگشت به گونه‏اى بود که براى احیاى مجدد آن هویت،جانفشانى‏هاى بسیار کردند تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کردند.
 

پایان پیام/

کد خبر 227051

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha