گفتگوپذیری فضا را برای جولان سلفی های افراطی تنگ می کند

مشکل جامعه اسلامی رواج مناظره بجای گفتگوهای اثربخش است در حالی که در مناظره تضمینی برای رعایت ادب و اخلاق نیست و ممکن است صحنه بروز تعصبات و غلبه یابی بر طرفین ایجاد شود.

خبرگزاری شبستان: "گفت وگو" در جهان امروز، به مثابه موثرترین ابزار در حل مسائل و همچنین تعامل میان اندیشه ها است. اساسا دیالوگ میان دو فکر که در ظاهر و باطن با یکدیگر سنخیت ندارند و یا دارای مشترکاتی هستند، سبب خواهد شد که بنیان و همچنین پل ارتباطی میان درون مایه هایی اندیشه ای و فرهنگی دو طرف گفت وگو که هر کدام می توانند نماینده فرهنگ و ملتی باشند، رشد یابد.

با این حال در جهان امروز همچنان هستند افراد و گروه هایی که بر مولفه گفت وگو باور درستی نداشته و اساسا این مهم را به عنوان یک راه حل منطقی قلمداد نمی کنند. در این راستا با حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی، رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی و رییس دانشگاه مذاهب اسلامی به گفت وگو نشستیم، که مشروح آن از نظرتان می گذرد:

 

تحقق گفت وگوی صحیح و کاربردی به عنوان یکی از اصلی ترین خصایص انسانی نیازمند رعایت چه شرایطی است؟ 

اصولا گفت و گو خصلتی انسانی است که میل به پذیرش  آن در ذات آدمی نهفته است و این خصلت از جمله خصایصی است که با از بین رفتن این دنیا نیز از میان نمی رود، حتی در روز قیامت که قوانین دنیا دگرگونه می شود؛  به این معنا که حتی در آخرت نیز گفت و گو در محضر خداوند وجود دارد.

بنابراین گفت و گو صفت فکری انسانی است که در انسان حس و میل نسبت به آن وجود دارد و بهره گیری از آن در حل مشکلات فطری است در دنیای کنونی و در میان همه انسان ها اعم از مسلمان و غیرمسلمان وجود دارد، بنابراین  بهره گیری از آن در همه عرصه های  فردی و اجتماعی چه محدود و چه کلان و بین المللی فطری است،  اما این خصلت همچون دیگر خصلت های فطری ممکن است دستخوش عواملی قرار بگیرد و گروه هایی زمینه نادیده انگاری و رد آن را رقم بزنند همانگونه که خدا به عنوان بالاترین امور فطری توسط افراد و گروه هایی انکار می شود.

نباید گفت و گوی صرف را مدنظر داشته باشیم بلکه باید آداب آن را نیز رعایت کنیم لذا کسانی که تن به گفت و گو می دهند باید توافقات حاصله را رعایت کنند، مثلا شیعه و سنی نباید از این ابزار برای پیشبرد اهداف صرف خود بهره گیرند بلکه چگونگی در پیش گرفتن رفتار مشترک و تنظیم مناسباتی ویژه اهمیت دارد، و هر دو طرف گفت و گو احترامی را برای نقطه های حساسیت برانگیز و خطوط قرمز هر طرف قائل شوند، همچنین نباید از گفت و گو به عنوان ابزار خصومت و سرکوفت بهره جست، بلکه باید برای رسیدن به مدل و سبک مناسباتی و رفتاری مرضی طرفین و رسیدن به چهارچوبی که خواست های هر دو طرف را تا حدودی ممکن می ساز، استفاده کرد.

 

گفت وگو در اسلام چه جایگاهی دارد؟ چرا این مولفه در جامعه مسلمین گاها پذیرفته نشده است؟

سیره ائمه (ع) نشان ازا همیت دهی به گفت و گو دارد؛ امیرالمومنین (ع) در هنگام مواجهه با مخالفان در بدنه حکومت بر گفت و گو تاکید داشتند، گفت و گو فواید مختلفی دارد و اگر منجر به حصول نتیجه قطعی و کامل نشود حداقل تاثیراتی در اقناع طرف مذاکره و رسیدن به نتیجه بینابینی خواهد داشت، که از خصومت مطلق بهتر است؛ بنابراین گفت و گو حتی اگر نتیجه ای در اقناع نداشته باشد، فضای افراطی را تلطیف می کند.

مع الوصف، گفت و گو علی رغم دامنه گسترده توسط انسان هایی مورد بی توجهی و گاهی انکار مشروعیت و ضرورت قرار می گیرد، در فضای اسلام ثابت شده است که برخی  جمود فکری دارند و به شدت لفظ گرا و ظاهرگرا هستند؛ از پذیرش گفت و گو سر باز زده اند و حتی آن را نامشروع هم خوانده اند.

برخی سلفی ها در گذشته در مطالعه نصوص شرعیه از این دسته محسوب می شدند، البته امروز نیز بخش هایی از سلفی ها که فکرشان منجمد و غیرمعقول است از این دسته به شمار می روند. هر چند که سلفی ها نحله های گوناگون اند و در برخی از آنها عقلانیت قابل توجهی دیده نمی شود و از نظر روشی سلفی تلقی می شوند.

البته پاره ای از سلفی ها امروز منکر گفت و گو و در عمل به آن بی اعتنا هستند اما این نادیده انگاری دامنه چندان گسترده ای ندارد و عموما نگاه پذیرنده ای دارند و دین الهی نیز اصولا در رفع مشکلات در سطوح مختلف بر گفت و گو تاکید دارد.

 

بنابراین گفت وگو روشی اسلامی است، اما چگون می توان از آن در حل مشکلات جهان اسلام مدد گرفت؟

گفت و گو  یک روش اسلامی است که  در سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) نیز دیده می شود؛ امروزه باید از گفت و گو در حل مشکلات جهان اسلام بهره بگیریم چراکه اگر  این مشکلات استقرار یابد دودش در چشم همه و مهمتر از آن به چشم اسلام می رود و ضعیف می شود و امت رخوت می یابد، همچنین در مورد گفت و گو صرف مطابله داشتن و خواهان بودن کافی نیست بلکه باید ابتکاراتی در پیش گرفت که این گفت و گو شروع شود وگرنه در حد شعار باقی می ماند که کافی نیست.

باید توجه داشت که مشکلات جهان اسلام با گفت و گو قابلیت حل شدن دارد،  اما با این شرط که اندیشه گفت و گو از انزوا خارج شده و از شعار به فرهنگ و ارزش تبدیل شود، چراکه بعد از آن است که باید ابتکارات و اقدامات عملی داشته باشیم و برای آغاز گفت و گو و تبدیل به عمل شدن آن، در وهله نخست باید فرهنگ گفت و گو را رعایت کنیم یعنی گفت و گو توام با اخلاق و مورد رضایت طرفین به ویژه در جهان اسلام  که گفت و گو باید بر عزت بخشی به مکتب متکی باشد.

 متاسفانه باید گفت در جامعه اسلامی ما گفت و گوی علمی آن هم با بدترین قالب یعنی مناظره وجود دارد در مناظره تضمینی برای رعایت  ادب و اخلاق نیست و ممکن است صحنه بروز تعصبات و غلبه یابی بر طرفین مناظره ایجاد شود، متاسفانه روش گفت و گو را برای حل مسائل نداریم، بالعکس گفت و گوی علمی جدلی و مغالبه ای داریم نه خالص.

حال  اگر بخواهیم جهان اسلام روی سعادت و آرامش را ببیند باید گفت و گوپذیری گسترش یابد، گفت و گو باید در دو قالب عمومی و علمی  به متخصصان اختصاص یابد نه در کوچه و بازار و رسانه های عمومی که در این صورت تنش زا می شود.

 

برای تبدیل گفت وگو به فرهنگ عمومی جامعه اتخاذ چه راهکارهایی کارساز است؟

ما باید در جامعه گفت و گوی اجتماعی برای حل مشکلات داشته باشیم و آنقدر بر طبل گفت و گو بزنیم تا مورد وفاق همه اقشار واقع شود، که از این گذر گفت و گو به بخشی از فرهنگ اجتماعی اسلام بدل شود چراکه اگر چنین شود فضا از دست افراطی ها و گفتگوگریزها و خشونت خواهانی که تنها درپی کشتار اند خارج شده و آنها به عنوان انسان های مسخره ای که از انسانیت بویی نبرده اند معرفی خواهند شد.

 گفت و گو باید در سطوح مختلف رقم بخورد،  باید در سطوح سیاسی و برای حفظ عزت اسلام وارد گفت و گو شویم، اینکه رهبری بر دیپلماسی وحدت تاکید دارند بر این اساس است که گفت و گو موثر است پس  نباید  به برخی از مواضع در سطح سیاسی و بین حاکمیت های مختلف مشروط شود، بلکه باید از سطوح علمی و دانشگاهی  شروع شود.

پس باید گفت و گوهایی را آغاز کنیم و می شود دستور کارهای این گفت و گوها را امور کلان امت اسلامی در کنار رعایت خطوط قرمز هر گروهی باشد، این الفبای یک جامعه فرهنگی است و نباید مقدسات گروه ها را در این گفت و گو تمسخر کرد بلکه باید الفبای مناسبات را بکار گرفت چراکه  گفت و گو دو جنبه دارد یکی سلبی و دیگر اثباتی، که ما در هر دو حوزه استراتژی نداریم.

گفت و گو خصلتی است که در پیشگاه خدا مجال آن به ما داده می شود، بنابراین چرا در این دنیا یک راهبرد اولی نباشد، بعضی از گروه ها در اوج سلفی گری بوده و میانه خوبی با گفت و گو ندارند و حتی نگاه عدم مشروعیت نسبت به آن دارند اما نمی توان با این نگاه عقب نشینی کرد بلکه باید وارد میدان گفت و گو شد باید فرهنگ گفت و گو ایجاد شود چراکه این امری است که همه جامعه اسلامی غفلت هایی را در موردش داشته اند.

پایان پیام/

کد خبر 227019

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha