خبرگزاری شبستان: در بررسی نقش مذهب و تشیع در پیروزی انقلاب اسلامی این سوال را به ذهن متبادر می سازد که اگر فرهنگ و تاریخ شیعه چنین اثر داشت چرا زودتر مثلاً در سال 42 با اینکه رهبری هم بود انقلاب نشد؟
جواب این است که در آن زمان مردم آگاهی کافی از فرهنگ و تاریخ خودشان نداشتند. لذا در سال 42 با اینکه رهبری انقلاب حضور داشت موفق نشدند. در طول این مدت تا سال 57 کاری که رهبری انجام داد آشنا ساختن مردم با فرهنگ و تاریخ خود بود.
شهید محلاتی در این مورد در مصاحبه با مجله پیام انقلاب چنین می گوید:
«رژیم می خواست در 17 شهریور 57 همان برنامه 15 خرداد 42 را پیاده کند، با اعلام حکومت نظامی بر مردم مسلط شود اما این بار موفق نشد چون مردم بیدار شده بودند.»[1]
در کتاب «علل و عوامل انقلاب اسلامی» از قول بهزاد دوران اینگونه آمده است:
«حال اگر بخواهیم تعبیری جامعه شناختی از نظر امام در خصوص تبیین انقلاب اسلامی ارائه کنیم باید آن را به ترتیب زیر درآوریم: پدید آمدن درکی نوین از دین یا به روایت حضرت امام آگاهی از اسلام واقعی که از آن غفلت شده بود به تحول معنوی افراد منجر شده و این امر خود توجه انحصاری به حضرت حق، شهادت طلبی، بی توجهی به اغراض شخصی و وحدت مردم را در پی آورد و در نهایت در کنار عامل مهم دیگر چون کارا نبودن دستگاه هیأت حاکمه شرایط را برای پیروزی انقلاب فراهم ساخت.»[2]
شعارهای انقلاب
یکی از مظاهر عمیق فرهنگ شیعی این انقلاب انعکاس تعجب آور آن در شعور تعبیری است. این شعارها را کسی بر مردم دیکته نکرده بود و از اعماق ضمیر اسلامی مردم الهام می گرفتند. به قول نویسنده تفسیر آفتاب:
«این شعور تعبیر و شعار، کلام عادی نبود خون جوشانی بود که به کلمات جاری می شد. در تاریخ انقلابها شعارهایی که یک جمعیت منقلب را به هیجان می آورد همیشه گویاترین گفتار است زیرا این شعارها از قلب جماعت می جوشد و به قلب جماعت بازمی گردد.»[3]
از شعارهای معروف انقلاب «الله اکبر خمینی رهبر»، «نهضت ما حسینی رهبر ما خمینی»، «ارتش ایران حسینی شده ـ رهبر ما امام خمینی شده»، «رهبر ما خمینی بت شکن ـ داده ندا به ملت این وطن، این رژیم پلید است ـ بدتر از یزید است»، «خدا قرآن خمینی»، «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» و... که هر کدام از اینها نه تنها نوع حکومت و رهبری آن را معین می کند بلکه از نظر اینکه شاه را به یزید و امام را به اباعبدالله الحسین - علیه السلام - تشبیه می کند، اثرپذیری انقلاب از فرهنگ و تاریخ شیعه را در حد عامل اصلی بیان می کند.
یکی از شعارهای انقلاب، استفاده از سنت های شیعی در جهت اهداف انقلاب بود. بررسی روزشمار وقایع انقلاب اسلامی ضمن بیان این مطلب، نقش اساسی فرهنگ و تاریخ شیعه در پیروزی انقلاب است. این بررسی توضیح می دهد که اوج و حضیض حرکت های انقلابی هماهنگ با رسیدن محرم و عاشورا بوده است.
پروفسور کدی می گوید:
«برگزاری مراسم چهلم از بهترین نمونه های استفاده از سنت های شیعی در جهت اهداف سیاسی بود. چنین مراسم را نه دولت می توانست تعطیل کند چون احتمال یک چهلم دیگر می رفت از طرف دیگر تا چهل روز مردم تجدید قوا و سازماندهی می کردند و موضوع بین مردم دهن به دهن پخش می شد.»[4]
تظاهرات بسیار بزرگ علیه رژیم در روند انقلاب نیز در ایام مذهبی شیعی نظیر عید فطر و تاسوعا و عاشورای حسینی در آخرین روزهای روند انقلاب انجام گرفت که کمر رژیم را شکست. بنابراین زبان انقلاب، رهبری آن، ایام و موقعیت ها و بالاخره شعارهای آن همه متأثر از فرهنگ و تاریخ شیعه در بالاترین حد می باشد.
جستجوی ویژگی های انقلاب در اصول قانون اساسی است
مروری گذرا بر اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نه تنها تأثیرپذیری بسیار زیاد انقلاب از فرهنگ و تاریخ شیعه را بیان می کند، بلکه بوضوح نشان می دهد که این اصول تبلور و تجلی این فرهنگ و تاریخ است که در اینجا به برخی از اصول اشاره می کنیم:
الف ـ اصل دوم قانون اساسی: قانون اساسی نظامی است بر پایه ایمان به...
1- عدل خدا در خلقت و تشریع
2- امامت و رهبری مستمر و نقش آن در تداوم انقلاب اسلامی
3- کرامت و ارزش والای انسانی... . الف) اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین - علیهم السلام -
ب ـ اصل پنجاه و هفتم: آنجا که قوای کشور را به سه قسمت تقسیم می کند، می گوید «این قوا زیر نظر ولایت امر و امامت امت... اعمال می گردد.
ج ـ اصل یکصد و دهم
اصل شاخص و مهم و زینت بخش قانون اساسی و حافظ نظام مقدس اسلامی اصل یکصد و دهم می باشد که مربوط به حقوق و وظایف ولی فقیه است. با توجه به اهمیت این اصل بنیانگذار جمهوری اسلامی تأکید بیشتری را در مورد آن داشته اند و قوت این اصل را موجب سلامتی جامعه و حفظ نظام دانسته و فرموده است: «اگر می خواهید به کشور آسیب نرسد پشتیبان ولایت فقیه باشید.» بدیهی است این تأکید در مورد خودشان نبوده بلکه این پیر فرزانه ضمانت سلامتی همه کیان انقلاب را در این اصل می بیند.
این اصول و اصول بسیار دیگری که فرصت آوردنش در این مقاله نیست نه این است که از فرهنگ و تاریخ شیعه متأثرند بلکه عین عقاید شیعه اند که به صورت اصول قانونی درآمده اند.
دیدگاه رهبری در مورد انقلاب
بررسی محتوای سخنرانی ها و اعلامیه های صادره از ناحیه رهبری و مراجع بویژه وصیت نامه الهی سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی نشانگر آن است که انقلاب اسلامی ایران بیش از هر عامل دیگری از فرهنگ و تاریخ شیعه اثر پذیر بوده است. این اعلامیه ها و سخنرانی ها ضمن اینکه از ناحیه مرجع دینی صادر می شد و برای پیروان نوعی دستور بود، در متن خود دارای عبارات و کلماتی بود که از فرهنگ ویژه شیعه استفاده شده است. مثلاً حضرت امام - رحمه الله علیه - در ضمن ستایش شهدای 17 شهریور می فرمایند:
«آری این چنین است راه امیرالمؤمنین - علیه السلام - و سرور شهیدان امام حسین - علیه السلام -.»[5] از طرف دیگر، کار مجاهدین و تظاهر کنندگان را به قیام علی - علیه السلام - در مقابل معاویه تشبیه کرده و شهدا را مثل شهیدان جنگ صفین می داند.[6] در فرازی از پیام مربوط به نکوهش کشتار اول محرم 1399 رژیم را یزیدی نامیده و ملت را هوادار قرآن و اسلام و شعارهای آنان را اسلامی و حسینی خوانده و در ادامه می فرماید:
«این ملت، شیعه بزرگترین مرد تاریخ است که با تنی چند، نهضت عظیم عاشورا را برپا نمود و سلسله اموی را در گورستان تاریخ دفن کرد و به خواست خدای متعال ملت عزیز و پیرو برحق امام با خون خود سلسله پلیسی پهلوی را در قبرستان تاریخ دفن می نماید.»[7]
امام در جواب این سؤال که دنیا را چگونه غافلگیر کردید، فرمودند:
«سرچشمه پیروزی ما اسلام است... نهضت امروز در کلیه جنبه ها مذهبی است و سیاست در بطن آن جای دارد.»[8]
وصیت نامه الهی سیاسی در فرازهای متعدد نه تنها اثرپذیری انقلاب از فرهنگ و تاریخ شیعه را نشان می دهد بلکه انقلاب را تجلی آن دو معرفی می کند.[9]
دیدگاه نویسندگان و محققان
محققان و نویسندگان داخلی و خارجی که مطالعه بی طرفانه در مورد انقلاب انجام داده اند همه اعتراف می کنند که عناصر مذهبی ـ شیعی در جای جای انقلاب حضور و ظهور دارند.
نویسنده تفسیر آفتاب می گوید: «در واقع این است که این انقلاب به تمام معنا اسلامی است و آنهم با روحیه ویژه فرهنگ تشیع.»[10]
دیگری می گوید: «این ایدئولوژی تشیع بود که فرجام انقلاب اسلامی را رقم زد ـ در جای دیگر می گوید ـ این ایدئولوژی انقلاب اهمیت نخست را داراست.»[11]
حسین الزین لبنانی می گوید: «مذهب در ایران ـ تشیع ـ علت العلل پیروزی انقلاب می باشد.»[12]
مطهری می گوید: «اگر ملت برای عدالت، آزادی و یا استقلال قیام کردند عدالت و آزادی و استقلال را بر مبنای اسلام می خواستند.»[13]
فیشر می گوید: «شکل انقلاب و سرعت اجرای آن مدیون سنت اعتراض مذهبی مردم بود.»[14]
کلامی از مقام معظم رهبری جهت حسن ختام این قسمت:
معظم له در روز 3 خرداد 78 در جمع فرماندهان فرمودند: «دو چیز علت اصلی فتح خرمشهر بود اول: ایمان مردم. دوم: فرماندهان چنین فرماندهانی را نیز ایمان و مذهب پرورانده است.» بنا به فرمایش معظم له عامل فتح همه برگشت به مذهب و ایمان مردم به آن مذهب است. فرمایش مقام معظم رهبری را به جهت تشابه مسأله نقل کردیم لذا به نظر نگارنده در پیروزی انقلاب نیز همان می باشد.
تجلی فرهنگ و تاریخ شیعه در هشت سال دفاع مقدس
تجلی فرهنگ و تاریخ شیعه در واقعه کربلا در دفاع مقدس نیازی به توضیح ندارد، عشق به شهادت و ایثار دو یادگار باارزش واقعه جانسوز کربلا جوانان انقلابی را به مقابله واداشت. همان طور که انقلاب پیروزی خود را با روحیه فرهنگ و تاریخ شیعه به دست آورده بود باید با همان روحیه هم از گزند حوادث حفظ و نگهداری می شد. اگر غیر از این راه پیموده می شد ـ همان طوری که در اوایل جنگ از طرف رئیس جمهور وقت انجام می داد ـ نمی توان گفت که انقلاب می توانست جان سالم به در برد به برکت این روحیه بود که سلامتی انقلاب تضمین شد.
ویژگی های خاص حماسه هشت سال دفاع مقدس از جهت الگوگیری شبیه نهضت عاشورا است. ملاک حرکت و جهاد باید انجام تکلیف الهی باشد و این، حقیقت مشترک عاشورا و دفاع مقدس است.
پی نوشت ها:
[1] . مصطفی وجدانی، سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امام خمینی، ج 4، ص 99.
[2] . سید صادق حقیقت، علل و عوامل انقلاب اسلامی، ص 71-70، از سری کتابهای منتشر شده توسط معاونت امور اساتید.
[3] . محمد رضا حکیمی، تفسیر آفتاب، ص 450.
[4] . نیکی ازکدی، ریشه های انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم، ص 245.
[5] . جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، ص 265، پاورقی.
[6] . همان، ص 265، پاورقی.
[7] . همان،ص 297.
[8] . محمد رضا حکیمی، تفسیر آفتاب، ص 434.
[9] . مقدمه وصیت نامه الهی سیاسی و بندهایی که فقه سنتی و عزاداری اباعبدالله الحسن را سفارش می کند و قسمتهای دیگر.
[10] . همان، ص 124.
[11] . سید صادق هدایت، علل و عوامل انقلاب اسلامی، ص 32 و 34 و 36.
[12] . انقلاب اسلامی و ریشه های آن مأخذشناسی توصیفی (1)، ص 36.
[13] . مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، ص 32 و 43.
[14] . فیشر، ایران از منازعه مذهبی تا انقلاب، ص 190.
منبع: اندیشه قم
پایان پیام/
نظر شما